دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در سخنانی اعلام کرد حضور آمریکا از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ تا کنون ۷ هزار میلیارد دلار برای این کشور هزینه داشته در حالی که دستاوردی برای آمریکا نداشته است. وی در نهایت هدف خود را احقاق این هزینهها و به قولی تحقق وعدههای انتخاباتیاش مبنی بر هزینه شدن پولهای آمریکا در داخل این کشور به جای سایر نقاط جهان بوده، اعلام کرده است. حال این سوال مطرح میشود که این هزینهها چگونه تامین خواهد شد و کشورهای عربی چگونه میخواهند آن را پرداخت کنند؟
بخشی از این مانند گذشتهها در قالب خریدهای تسلیحاتی و البته پرداخت هزینههای حضور آمریکا در منطقه صورت میگیرد. این روزها سران عرب سفر به آمریکا را در حالی محور برنامههای خود قرار دادهاند که خرید تسلیحاتی از محورهای آن است.هنوز مدت زیادی از سفر بن سلمان ولیعهد سعودی به آمریکا و امضای قراردادهای اقتصادی و نظامی میان طرفین نمیگذرد که امیر قطر نیز راهی آمریکا میشود در حالی که هدف این سفر هم قراردادهای اقتصادی و نظامی است. احتمالا پس از قطر، مقامات امارات نیز به آمریکا خواهند رفت تا ارادت خود را به آمریکا نشان دهند. پرداخت فاکتورهای اقدامات نظامی آمریکا بعد دیگر این رفتار است. در گذشته آمریکا در قالب پدرخوانده به حمایت از مهرههای منطقهای خود میپرداخت حال آنکه از دوران اوباما با واژه آمریکا پلیس جهان نیست و همه باید در امنیت جهان مشارکت داشته باشند این رویه تغییر کرده و آمریکا نقش مزدوری را یافت که در ازای دریافت پول اقدام میکرد. رویهای که در دوران ترامپ جنبه رسمی یافت و او رسما اعلام کرده همه کشورها از اروپا گرفته تا خاورمیانه و شرق آسیا و آفریقا باید هزینههای اقدامات نظامی آمریکا را تامین کنند.
محور دیگر در تامین ۷ هزار میلیارد دلار ادعایی ترامپ را در همراهی کشورهای عربی با آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران میتوان مشاهده کرد. آمریکا در حالی ایران را مهمترین تهدید برای منافع خود در منطقه میبیند که بخش عمدهای از سیاستهای خود را در قالب ایران هراسی به کار گرفته است. ایجاد فضای خود تحریمی در بازار ایران با معطل ماندن برای سرنوشت برجام، سوق دادن جهان به اقدام علیه ایران با محوریت حذف تمام داشتههای هستهای، نابودی توان نظامی و خارجسازی ایران از معادلات منطقه، تحقق سیاست سرنگونی نظام و سلطه بر ایران ریشه این اهداف است. کشورهای عربی با قرار گرفتن در بازی ایران هراسی بخشی از دیونات خود به آمریکا را پرداخت میکنند.
نکته مهم دیگر نوع رفتار کشورهای عربی در قبال مسئله فلسطین و رژیم صهیونیستی است. ترامپ که با اعلام پایتختی قدس برای رژیم صهیونیستی ارادت خود به صهیونیستها را نشان داده، سازش عربی را دستاوردی بزرگ در کارنامه خود میدانند که سایر روسای جمهور آمریکا توان تحقق آن را نداشتهاند. دیدارهای آشکار سران بحرین با لابی صهیونیستی، مواضع بنسلمان ولیعهد سعودی درباره حق سرزمینی رژیم صهیونیستی و مواضع نخست وزیر سابق قطر با این محوریت را در این چارچوب میتوان دانست. به عبارتی رژیمهای عربی با پذیرش سازش رویای صهیونیستی ترامپ را محقق میسازند تا شاید بخشی از بدهی خود به آمریکا را تسویه حساب کنند.
نویسنده: قاسم غفوری