درباره تاریخ پیدایش تعزیه نظرات متفاوتی وجود دارد. برخی با باور به ایرانی بودن این نمایش آیینی، شکلگیری آن را به ایران پیش از اسلام و آیین سوگ سیاوش نسبت دادهاند و برخی دیگر نیز با استناد به برخی گزارشها پیدایش آن را به پس از اسلام نسبت میدهند.
اما سیر تکامل تعزیه بدون در نظر گرفتن زمان پیدایش این آیین مذهبی، از سالهای گذشته تا امروز مورد توجه پژوهشگران قرار دارد. این مراسم آیینی به دلیل بهرهگیری از دستگاه های مختلف موسیقی، داستان جذاب، ارتباط با مخاطب و همذاتپنداری تماشاگر با سوژه و شیوه هایی که در اجرای تعزیه به کار برده میشود، این قابلیت را دارد که در نمایشهای معاصر نیز به شیوههای مختلف به کار گرفته شود.
این هنر اصیل ایرانی مدتی قبل به عنوان یک مراسم ایرانی در یونسکو به ثبت رسید اما بیتوجه مسئولان به این هنر اصیل ایرانی باعث خواهد شد در سالهای آینده تعزیه بیشتر از گذشته به یک هنر موزه ای تبدیل شود. در حالیکه آموزش علاقمندان به تعزیه و برگزاری این مراسم در طول سال به آشنایی مردم ایران با این هنر و حفظ و ماندگاری آن کمک میکند.
عظیم موسوی پژوهشگر تعزیه و نمایشهای آیینی سنتی با اشاره به اینکه تعزیه هنری جهانی است چون در این مراسم فرش به عرش نزدیک می شود از برخورد برخی هنرمندان که راه پیشرفت و رشد این هنر اصیل ایرانی را گرفتهاند، گلایه کرد.
آنچه در ادامه مي آيد بخشي از گفتگوي مهر با موسوي است.
برخی معتقدند که تعزیه برگرفته از آیینهای پیش از اسلام مثل سوگ سیاوش است و برخی نیز معتقدند که تعزیه بعد از اسلام به وجود آمده است. شما به عنوان یک پژوهشگر تعزیه و کسی که در به ثبت رساندن این هنر در یونسکو سهم عمدهای داشته است، سیر تعزیه از گذشته تا امروز را چگونه ارزیابی می کنید و دیدگاهتان نسبت به شکلگیری تعزیه چیست؟
مسلما ما نمایشها و آیینهایی داشتهایم که متعلق به قبل از اسلام هستند و بسیاری از این آیینها به بعد از ورود اسلام به ایران هم انتقال یافته ولی در طول زمان تغییر شکل داده و رنگشان را عوض کردهاند. به عنوان نمونه اگر به مراسم نوروز و آیینهای آن نگاه کنیم می بینیم که بعد از اسلام همان آیینها حفظ شده اما سر سفره قرآن هم به عنوان یکی از ارکان هفت سین وارد میشود اما بقیه المانهای هفتسین از پیش از اسلام به بعد از اسلام منتقل شده است. مطمئنا آیین سوگ سیاوش در شکل گیری مراسم تعزیه بعد از اسلام بی تاثیر نبوده است اما هیچ اسنادی مبنی بر اینکه شبیه این آیین در قبل از اسلام هم وجود داشته است، نداریم. مثلا دیوارنگارهها یا کتیبههایی بر جا نمانده که به ادوات تعزیه و یا اجرای این مراسم در قبل از اسلام اشاره کند. مسلما این مراسم زاییده بعد از اسلام است و حتی میتوان گفت بعد از صفویه تعزیه شکل نوین خود را پیدا کرده است. به هرحال صفویه عمر طولانی داشته و حکومتش ۲۰۰ سال طول کشیده است. احتمال میدهند که اواخر صفویه تعزیه رنگ و بویی تازه گرفته باشد اما بازهم هنوز سند معتبری در دست نیست.
برخی از پژوهشگران هم اعتقاد دارند که تعزیه شکل بهروز شده روضهخوانی است.
بله شواهدی هم است که تعزیه از روضهخوانی گرفته شده است. وقتی ملاحسین واعظ کاشفی کتاب "روضة الشهدا" را منتشر کرد. این کتاب به یک اثر مرجع تبدیل شد و هرکسی از روی این کتاب نسخههای مختلف را میخواند. چون نام کتاب "روضة الشهدا" بود هر کس از روی کتاب میخواند میگفتند دارد روضه میخواند یعنی از روی "روضة الشهدا" میخواند.
این کتاب بسیار جذاب بود و به نظر من در"روضة الشهدا" اولین داستانسرایی مذهبی ایران شکل گرفته است. البته در آن زمان برخی علما مخالف این کتاب بودند اما من به عنوان یک هنرمند آن را یک شاهکار میدانم. در این کتاب همه شخصیتها دیالوگ دارند به این معنی که روایتی وجود ندارد و نثر و نظم با هم به شکل دیالوگ و گفتگوی دوطرفه شکل گرفته است.
همین روضه خواندنها ابتدا به شکل نشسته بوده و بعد ایستاده اجرا شده است. کم کم لباس و رنگ وارد اجراها شد تا به شکل امروزی رسید. در واقع همان سیری را که تئاتر در یونان باستان طی کرده تعزیه هم در ایران سپری کرده و در طول سالیان متمادی به این شکل درآمده است.
یک بعد تعزیه جنبه اعتقادی آن و ترویج دین شیعه بوده است که در طول سالیان گذشته به همان شکل حفظ شده اما به نظر شما در بعد دیگر تعزیه که جنبه هنری و نمایشی آن را شامل می شود می توان دست به معاصرسازی زد؟ به این شکل که از شیوههای مختلف تعزیه در اجرای آثار ایرانی معاصر استفاده شود.
مسئله مهم این است که ما چگونه می توانیم از تعزیه وام بگیریم و از آن برای اجرای آثار جدید گرتهبرداری کنیم. این کار مستلزم شکل گیری یک کارگروه متمرکز است که بیایند و کارگاهی را تاسیس کنند و به مدت مثلا ۱۰ سال شیوه های مختلف تعزیه را آموزش دهند و شیوه های استفاده و گرتهبرداری از آن را اتود بزنند و تمرین کنند. ما این کار را انجام دادیم اما به صورت شخصی. مثلا من همراه با دوستم سوار بر یک جیپ به نقاط مختلف ایران میرفتیم و ملودی جمع می کردیم. اما این کارها همه شخصی بوده و هیچگاه حمایت دولتی شاملشان نشده است. اما چون خود من از تعزیه در اجرای کارهایم استفاده می کنم متوجه شدم که چقدر این مراسم قابلیت بهره برداری دارد. یعنی هم به لحاظ نوشتاری و هم کارگردانی این قابلیت وجود دارد. چون تعزیه عناصری دارد که اگر این عناصر به درستی و در جای خودش مورد استفاده قرار گیرد قابلیت بهره برداری زیادی دارد؛ اما اگر به درستی این عناصر در جایشان قرار گیرند. اگر از اصول تعزیه از ابتدا تا انتها استفاده کنیم حتی میتوانیم در آثار خارجی نیز آنها را وارد کنیم. استفاده از جلوههای ویژه ای که در تعزیه وجود دارد نیز یکی دیگر از قابلیتهای این نمایش برای بهرهگیری است. شعرگونه بودن این نمایش نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. من معتقدم اپرت ایرانی بسیار جذابتر و فراتر از اپراهای کسلکننده خارجی است چون ما شاهد اجرای یک اپرای سه ساعته هستیم که در یک ملودی خاص و یکنواخت و تکراری اجرا می شود. اپرا در طول سالهای متمادی پیشرفتی نکرده اما در تعزیه شاهد این هستیم که تنوع وجود دارد و از یک صحنه به صحنه بعد ملودی و رنگ آمیزی کارهم تغییر میکند. اصلا خود سوژه تعزیه پویایی دارد.
تعزیه نیازهای مردم را هم ارضا میکند چون هرچه که مردم از معنویت فاصله میگیرند بیشتر جذب نمایشی مثل تعزیه می شوند که رو به آسمان دارد. چیزهایی که در زندگی جاری نمیتوانیم ببینیم در تعزیه می بینیم چون تعزیه یک سوژه جهانی دارد و همه مردم دنیا دوست دارند رو به آسمان باشند. برعکس نمایشهای یونان باستان که همیشه خدایان با خدایان و خدایان با مردم عادی در جنگ و ستیز بودند اما در تعزیه ایرانی قرار است فرش و عرش را به هم نزدیکتر کنند.