ماهاتما گاندی شخصیت سیاسی و رهبر مردم هند در مبارزه با استعمار است اما او به جز وجهه سیاسی و مبارزاتی وجهه دیگری در زندگی داراست که پرداختن به آن خالی از لطف نمیتواند باشد.
موهنداس کَرُمًچند گاندی در تاریخ ۲ اکتبر ۱۸۶۹ در پوربندر هند به دنیا آمد او در ۲۴ سالگی مدتی بعد از فوت مادرش به آفریقای جنوبی رفت و بعد از سه سال تجربه روزنامه نگاری و وکالت، با اندیشه مبارزه با ظلم و بیعدالتی به هند بازگشت. او در این دوران مقالههایی در مورد آنچه استعمار به جهان سوم تحمیل میکند نوشت که باعث شد بارها به زندان برود و خشم استعمارگران اروپایی را برانگیزد.
وی مردم را به استفاده از کالاهای ساخت هند تشویق میکرد و استقلال اقتصادی را مهمترین گام رسیدن به استقلال برای ملت میدانست.
قوانین گاندی جزو قوانینی جذاب و غیرسیاسی و خیلی شفاف است که را در چند بند خلاصه میکنند:
۱- همیشه باید راستگو باشیم
۲- هرگز هیچ انسان و حیوانی را نکشیم و آسیب نرسانیم
۳- تنها زمانی میخوریم که گرسنهمان باشد
۴- خیلی از چیزها را نیاز نداریم
۵- تنها لباس هندی میپوشیم
۶- از هیچ چیز نمیترسیم
۷- به زبان هندی صحبت میکنیم
او همچنین همه حکمتهای عملی خود را برای برچیدن بساط خشونت در هفت نکته خلاصه کرد: ثروت اندوزی بدون کار، لذتجویی بدون وجدان، دانش بدون شخصیت، تجارت بدون اخلاق، علم بدون انسانیت، پرستش فاقد از خودگذشتگی، سیاست بدون قانون و قاعده. نفوذ گاندی در تسلیمسازی دشمنان خود هم جنبه دیگری از وجهه گاندی است. این وجهه چنان است که حتی انگلیس که خود را اولین استعمارگر جهان میداند را نیز تسلیم خود ساخته چنانکه برخی قوانین این کشور را بر اساس خواست خود تغییر داده است از جمله این قانون که: «ورود هر حیوانی به پارلمان انگلیس ممنوع است، به غیر از بز گاندی»؛ این قانونی بود که پارلمان انگلیس قبل از سخنرانی گاندی تصویب کرد.
قرار بود گاندی بعد از مدتها مبارزه با استعمار انگلیس، در پارلمان این کشور سخنرانی کند و اصرار داشت که بزش – که همیشه شیر آنرا مینوشید – همراهش باشد؛ پس نمایندگان پارلمان انگلیس، برای جلوگیری از تکرار این ماجرا، یک قانون به مجموعه قوانین خود اضافه کردند.
گاندی مسلمان نبود اما شخصیت امام حسین (ع) و نوع قیام وی در کربلا، همواره مورد تحسین گاندی بود و وی سخنرانیهایی در این مورد انجام داده است که برخی از آنها به شرح ذیل میباشد:«من براي مردم هند چيز تازهاي نياوردم، فقط نتيجهاي كه از مطالعات و تحقيقات درباره تاريخ زندگي قهرمانان كربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند كردم، اگر بخواهيم هند را نجات دهيم، واجب است همه ما راهي را بپيماييم كه حسين بنعلي(ع) پيمود.» «من زندگي امام حسين، آن شهيد بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه كافي به صفحات كربلا كردهام و بر من روشن شده است كه اگر هندوستان بخواهد يك كشور پيروز شود، بايستي از سرمشق امام حسين(ع) پيروي كند.» «پيشرفت اسلام، متكي به شمشير نبوده، بلكه با فداكاري والاي حسين(ع) به دست آمده است. من از او ياد گرفتم چطور پيروز شوم در حالي كه مظلوم ستمديده هستم.»
در باب گاندی سخنان بسیار و نگارشهای گستردهای صورت گرفته است. «چشمان آرام و کدر، کوتاه قد و ضعیف الجثه، با صورت لاغر و گوشهای بزرگ برگشته، شب کلاهی سفید بر سر و جامه سفیدی از پارچه خشن در بر و پا برهنه، غذایش برنج است و میوه و به جز آب نمیآشامد. روی زمین میخوابد، کم میخوابد و دایم کار میکند.
گویی جسمش به حساب نمیآید. در برخورد اول هیچ چیز در او جلب توجه نمیکند، مگر حالت صبری عظیم و عشقی بزرگ... به سادگی کودکان است و حتی با رقیبان خود نیز مهربان و مؤدب است. صمیمیتی بیشائبه دارد. با فروتنی تمام به انتقاد از خود میپردازد و به قدری وسواسی است که شکاک به نظر میرسد و گویی با خود میگوید: «من اشتباه کردهام»، هیچ سیاستی در کارش نیست. از اینکه دیگران را با نطق و خطابه، تحت تاثیر قرار دهد گریزان است یا بهتر است بگویم اصلا به این فکر نیست. از تظاهرات عمومی که محرک آن شخص خودش باشد، بیزار است...»
این جملات ابتدایی کتاب رومن رولان است که در سال ۱۹۲۴ زمانی که به تاریخ شرق علاقهمند شد و تحت تاثیر شخصیت گاندی قرار گرفت، در رابطه با زندگینامه ماهاتما گاندی نوشت.
لازم به ذکر است شلیک ممتد سه گلوله ناتورام گودسه ناسیونالیست افراطی مخالف رابطه با پاکستان در ۳۰ ژانویه ۱۹۴۸ مردی را در سن هفتاد و نه سالگی از پای در آورد که شاید بتوان او را روادارترین رهبر جهان خطاب کرد.