همزمان با آغاز نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، تحولات مربوط به برجام و چگونگی مناسبات میان جمهوری اسلامی ایران با ۱+۴ و آمریکا خارج شده از برجام نیز وارد مراحل جدیدی شد. نشست مذکور در حالی برگزار میشود که دو محور در آن قابل توجه است نخست اتهامات و ادعاهایی است که از سوی گروسی مدیرکل آژانس مبنی بر بیان ابهاماتی در باب فعالیتهای هسته ای ایران مطرح شده است؛ هر چند که وی از توافق اخیر میان آژانس و جمهوری اسلامی در زمینه چگونگی اجرای سه ماهه پروتکل الحاقی ابراز رضایت کرده است. دوم آنکه سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه در کنار آمریکا در حالی در فضای رسانه ای و تبلیغاتی ادعای آمادگی برای مذاکره با ایران در قالب ۱+۵ را سر میدهند که در وادی عمل به دنبال تصویب قطعنامه ای علیه جمهوری اسلامی در شورای حکام هستند. براساس گزارشهای منتشره،کشورهای مذکور جمعه قطعنامه پیشنهادی را برای رای گیری در شورای حکام مطرح خواهند کرد اینگونه رفتارها از سوی کشورهای غربی و آژانس در حالی صورت میگیرد که جمهوری اسلامی تاکنون بیشترین همکاری را با آژانس داشته چنانکه توافق سه ماهه صورت گرفته در سفر گروسی به تهران نیز برگرفته از همین رویکرد تعاملی بوده است. جمهوری اسلامی هر چند از تعلیق اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی خبر داده اما همچنان به همکاری با آژانس در چارچوب پارلمانی ادامه میدهد.
در باب برجام نیز جمهوری اسلامی براساس بندهای برجام از حقوق خود مبنی بر تعلیق تعهداتش در صورت بدعهدی طرف مقابل استفاده کرده است در حالی که شروط ایران برای بازگشت به تعهدات نیز کاملا روشن است و آن لغو تحریمها و راستی آزمایی این لغو توسط تهران است. با توجه به این شرایط در صورت ارائه قطعنامه ضدایرانی در شوراهای حکام میتوان گفت که تکلیف دو مساله روشن خواهد شد.
اولا آنکه بخشی از مسئولیت این قطعنامه بر عهده آژانس و شخص کروسی مدیرکل آژانس است. گروسی در حالی که ادعای تلاش برای حفظ برجام و همکاری ایران و آژانس را سرمیدهد اگر برای جلوگیری از اقدام خصمانه غرب علیه برجام و روابط ایران و آژانس اقدامی صورت ندهد، کم کاری آژانس و شخص آقای مدیرکل، سندی بر حقانیت ایران مبنی بر بی اعتمادی به آژانس است که میتواند ابطال زودهنگام توافق اخیر ایران و آژانس را به همراه داشته و شخص گروسی باید پاسخگوی پیامدهای آن باشد.
ثانیا غرب نمیتواند ادعای تعامل و مذاکره سردهد در حالی که همزمان با استمرار تحریم و تصویب قطعنامه در شورای حکام به دنبال سیاست نخ نما شده تحریم و تهدید باشد. چنانکه مقامات آمریکایی و اروپایی اذعان کرده اند سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورده است، لذا استمرار مسیر تحریم و فشار که در قالب فشار هوشمند صورت میگیرد نیز سرنوشتی جز آن نخواهد داشت. نکته مهم آن است که رفتار غرب در شورای حکام نه نتیجه رد درخواست اروپا برای پذیرش بازگشت بدون هزینه آمریکا به برجام از سوی ایران بلکه سندی دیگر بر حقانیت مواضع جمهوری اسلامی است که بر بی اعتمادی به طرف غربی تاکید دارد.
قدر مسلم کوتاه آمدن تهران در برابر تهدیدات لفظی و با قطعنامه ای ادعایی غرب در شورای حکام زمینه ساز استمرار و تشدید فشارها خواهد شد لذا رویکرد ایران براساس اصل اجرای مصوبه مجلس مبنی به راهبرد لغو تحریمها مولفه اصلی برای مقابله با فشارها و شکست توهمات غرب خواهد بود. نشست شورای حکام نه محل محکومیت و جایگاهی برای عقب گرد ایران از مواضع اصولی اش، بلکه آزمونی برای سنجش صداقت آژانس و طرفهای برجامی برای تعامل با جمهوری اسلامی است که صدور قطعنامه برابر با مردودی آنهاست که میتواند به لغو توافق سه ماهه ایران و آژانس و حتی ورود ایران به غنی سازی ۶۰ درصد گردد. راهکار غرب برای بازگشت ایران به تعهدات برجامی نه تحریم و تهدید و قطعنامه بلکه در یک جمله خلاصه می شود و آن لغو تمام تحریمها و تحقق راستی آزمایی این لغو از سوی ایران است و غرب گزینه ای جز پذیرش این امر در پیش روی ندارد.
نویسنده: قاسم غفوری