سه شنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۶
کد مطلب : 95615

ما که دخالت نمی‌کنیم

بیش از ۳ ماه از اجرای برجام میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ می گذرد. هر چند که طرفین بر...

بیش از ۳ ماه از اجرای برجام میان جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ می گذرد. هر چند که طرفین بر اجرای تعهدات خود تاکید دارند اما روند تحولات از ابهامات و چالش‌های متعدد در این عرصه حکایت دارد.
نکته بسیار مهم آن است که جمهوری اسلامی ایران تمام تعهدات خود را اجرا کرده و این طرف مقابل است که به کندی تعهدات خود را انجام می‌دهد و در موارد متعددی نیز رسما و علنا تعهدات خود را نادیده گرفته و در مسیر مخالف برجام حرکت می‌کند.
بررسی رفتاری آمریکایی‌ها نشان می‌دهد که آنها همچنان در توهم کارآیی ابزار تحریم برای رسیدن به اهداف ضد ایرانی و در حوزه کلان‌تر در صحنه جهانی هستند و به اشکال مختلف این رویه را ادامه می‌دهند. بخشی از این سیاست در قالب مصادره و به عبارتی صحیح‌تر غارت اموال ایران صورت می‌گیرد.
اقدام دادگاه عالی آمریکا مبنی بر مصادره ۲ میلیارد دلار اموال ایران به بهانه پرداخت غرامت به قربانیان حادثه بیروت در سال ۱۹۸۳ که به کشته شدن بیش از ۲۰۰ نظامی آمریکایی منجر شد نمودی از این رفتار است. این اقدام در حالی صورت گرفت که سران آمریکا به شدت تلاش کرده‌اند تا آن را بدون ارتباط به برجام عنوان کنند و چنان وانمود سازند که به تعهدات خود مبنی بر عدم تحریم ایران پایبند هستند. این ادعا در حالی مطرح می‌شود که جان کربی سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در واکنش به مواضع دکتر ظریف وزیر امور خارجه کشورمان که گفته بود که ایران ممکن است به دلیل این کار از آمریکایی‌ها به دادگاه لاهه شکایت و ادعای خسارت کند گفت: «ظریف می‌تواند از طرف خود و دولتش سخن بگوید و نیت خودشان را منعکس کند ولی ما کماکان از تصمیم دادگاه حمایت می‌کنیم.»
پیش از این نیز یک مقام وزارت خارجه آمریکا در مورد اثر این حکم به روزنامه هافینگتون‌پست گفت: «ما همواره از پرداخت غرامت به خانواده‌های قربانیان در این پرونده حمایت کرد‌ه‌ایم. ما معتقدیم که تصمیم دیوان عالی با تعهدات بین‌المللی ایالات متحده همخوان است. این پرونده، به نحوی قدرتمند فرآیند قضایی را طی کرده، از جمله توسط عالی‌ترین دادگاه ما.» دولتمردان کاخ سفید نیز از این حکم دادگاه حمایت کرده بودند. همچنین سناتورهای دموکرات‌ که هم حزبی اوباما رئیس‌جمهور آمریکا هستند نیز از این اقدام دادگاه حمایت کرده بودند. با توجه به این مواضع به صراحت می‌توان گفت که اقدام دادگاه آمریکایی امری یک‌جانبه نبوده و کاملا هماهنگ با ساختار حاکمیتی آمریکا بوده است. رفتاری که مغایر با تعهدات برجامی آمریکا مبنی بر عدم تحریم جدید و یا بلوکه کردن دارایی‌های ایران است. این اقدام آمریکا رسما نوعی تحریم ایران است که در قالب بلوکه کردن اموال ایران صورت می‌گیرد. نکته مهم آنکه این اقدام دادگاه آمریکا نوعی ایران‌هراسی را در میان کشورها و شرکت‌های خارجی ایجاد می‌کند که آن نیز بعد دیگری از تحریم است.
نکته دیگر در باب اجرای تحریم‌های ضد ایرانی را باید در سیاست بی‌تفاوتی آمریکا مشاهده کرد.
مقامات آمریکایی در ظاهر و فضای تبلیغاتی برآنند تا چنان وانمود سازند که به دنبال رفع موانع تحریم هستند اما در عمل اقدامی صورت نداده‌اند و مواضعشان همچنان در مسیر تحریم ایران است. جان کری، وزیر خارجه آمریکا که با همتای ایرانی خود، در نیویورک رایزنی کرد ادعا کرده که کشورش در مسیر تجارت قانونی با ایران مانع‌تراشی نخواهد کرد.رئیس دستگاه دیپلماسی آمریکا گفت: «اکنون برای بانک‌های خارجی این فرصت وجود دارد که با ایران مبادله کنند. متأسفانه، به نظر می‌رسد در میان برخی بانک‌های خارجی مقداری ابهام وجود دارد ما می‌خواهیم تلاش کرده و درباره آن توضیح بدهیم.» وزیر خارجه آمریکا اضافه کرد که تنها موارد استثنا بر این قاعده آن دسته از بانک‌ها و شرکت‌ها هستند که مقام‌های آمریکا آنها را در فهرست تحریم قرار داده‌اند.
نکته مهم آن است که آمریکایی‌ها در طول سال‌های متمادی، در هر نقطه‌ای از جهان حضور یافته با تهدید، پاداش و با مجموعه‌ای از ابزارها، دولت‌ها، شرکت‌ها و بانک‌ها را به دوری از ایران سوق داده‌اند. درسفرهای متعددی وزرای خارجه آمریکا و بویژه مسئولان خزانه داری آمریکا همواره تاکید داشته‌اند بر کوچکترین عرصه اقتصادی جهان برای تحریم ایران نظارت خواهند داشت بر همگان آشکار است. آمریکایی‌ها در حالی سال‌ها بذر عدم روابط با ایران را در میان کشورها و شرکت‌ها پاشیده‌اند که اکنون با ادعای آنکه دیگر اقدامی علیه ایران صورت نمی‌دهند هیچ تحریکی برای رفع نگرانی‌هایی که خود علیه ایران در جهان ایجاد کرده‌اند، ندارند. اقدامی که زمینه‌ساز استمرار تردید شرکت‌ها و کشورها به برخورداری از روابط اقتصادی با ایران شده است. این امر چنان است که روزنامه نیویورک با اشاره به محدودیت‌های وضع شده از سوی آمریکا برای تجارت با ایران، نوشته است که شرکت‌های اروپایی تا زمانی که قوانین شفاف نشود، با تهران قرارداد نخواهند بست.
خبرگزاری رویترز اعلام کرد: دلیل اصلی عدم تمایل کشتی‌های خارجی برای حمل محموله‌‌های نفتی ایران ادامه برخی تحریم‌های آمریکا علیه تهران است؛ به طوری که ممنوعیت تجارت با دلار مانع بزرگی برای تجارت‌ نفتی که دلاری است تبدیل شده است.خبرگزاری فرانسه در گزارشی با اشاره به فشارهای آمریکا به شرکت‌های خارجی راغب به سرمایه‌گذاری در ایران نوشت: «شاید از نظر فنی درهای ایران برای سرمایه‌گذاران خارجی باز باشد اما بسیاری از تحریم‌ها باقی است».
جالب توجه آنکه حتی شرکت‌های فرانسوی نظیر شرکت‌های هواپیمایی فرانسوی به صراحت اعلام کرده‌اند که تا زمانی که از سوی آمریکا تاییدیه رفع تحریم‌های ایران را نگیرند، توافقات را اجرایی نمی‌سازند. برآورد رفتاری آمریکا نشان می‌دهد که آنها اکنون سناریوی جدیدی را برای استمرار تحریم‌ها علیه ایران در پیش گرفته‌اند و آن سیاست بی‌تفاوتی است که زمینه ساز استمرار هراس کشورها و شرکت‌ها از روابط با ایران است. نکته مهم آن است که آمریکایی‌ها برای توجیه عدم مسئولیت‌پذیری خود ادعای ضعف دستگاه دیپلماسی ایران و حتی لزوم تغییر رفتار منطقه‌ای ایران را عنوان می‌کنند حال آنکه واقعیت آن است که هیچ‌کدام از این دو مولفه تاثیری در این معادلات ندارد بلکه، این آمریکاست که باید برای برچیدن موانع تحریمی که خود در سراسر جهان ایجاد کرده اقدام نماید. مقامات آمریکایی که زمانی همچون مارکوپولو جهان گردی سراسری را برای تحریم ایران اجرا می‌کردند اکنون باید همان سفرها را برای پایان دادن به موانع تحریم تکرار نمایند. این امر نه لطف بلکه تکلیف آمریکا بر‌اساس برجام است که در چارچوب رفع موانع تحریمی ایران باید انجام دهد وعدم اقدام آمریکا در این عرصه، نقض آشکار برجام است و باید پاسخگوی آن باشد.
آمریکا در حالی از اجرای این تعهد خود خودداری می‌کند که همزمان با برجسته‌سازی مطالبات اقتصادی ایران، سیاست تحقیر‌سازی ایران در صحنه جهانی و برجسته‌سازی قدرت اقتصادی خود را اجرا می‌سازد. نشان دادن ایران به عنوان کشوری ضعیف که توان اقتصادی ضعیف و فروپاشیده و نیازمند کمک‌های خارجی دارد برای اهمیت‌زدایی از جایگاه ایران در اقتصاد جهانی از سیاست‌های آمریکاست که خود بعد دیگری از تحریم‌ها را تشکیل می‌دهد. جالب توجه آنکه آمریکایی‌ها با برجسته‌سازی دیدارهای مقامات ایرانی و آمریکایی با محوریت رفع موانع اقتصادی ایران، به دنبال القای سازش ایران با امریکا هستند تا جایگاه ایران در جبهه ضد امپریالیسم و مقاومت را تخریب نمایند که این امر نیز خود بعد دیگری از سیاست تحریم است که با دور ساختن جبهه ضد امپریالیسم از ایران صورت می‌گیرد که حلقه تکمیلی آن نیز منع کشورهای اروپایی از روابط با ایران به بهانه‌های واهی تروریسم و حقوق بشر است.
آنچه در برآیند رفتاری آمریکا مشاهده می‌شود آن است که ساختار حاکم بر این کشور هرگز از ایران‌ستیزی دست برنخواهند داشت و هر روز سناریوی جدید برای ضربه زدن به ملت ایران به روی میز می‌گذارند چنانکه سناریوی کنونی آنان را بی‌تفاوتی و ادعای عدم دخالت در استقلال دادگاه‌های آمریکایی و چگونگی رویکرد اقتصادی کشورها و شرکت‌ها به ایران تشکیل می‌دهد.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdcftvd1.w6dtyagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی