جانکري وزير امور خارجه آمريکا در سفري دورهاي راهي شرق آسيا شده است. وي در اين سفر از ميانمار، استراليا، جزاير سليمان و... ديدار خواهد داشت. حال اين سوال مطرح است که دلايل و اهداف اين سفر چيست و چرا آمريکا تا اين حد به شرق آسيا و حوزه اقيانوسيه تمرکز دارد؟
بررسي رفتاري کري نشان ميدهد که آمريکا تلاش دارد در دو حوزه فعاليت خود را در شرق آسيا تقويت نمايد. نخست در قالب رويکردهاي جمعي است که با محوريت" آسه آن" صورت ميگيرد. آمريکا که در حوزه اقتصادي با چالشهاي بسياري مواجه است و از طرفي نيز بسياري از کشورها به دنبال حذف دلار از معاملات خود هستند از جمله (چين و روسيه)، آمريکا با رويکرد به آسهآن تلاش دارد در کنار استفاده از ظرفيتهاي اين اتحاديه براي رفع چالشهاي اقتصادي خود از اصل تفرقهاندازي براي تحرک اين کشورها جهت خريدهاي تسليحاتي و البته پذيرش حضور نظامي آمريکا بهره گيرد. اين رويکرد را در عملکردهاي آمريکا در قبال ويتنام، ميانمار، اندونزي، فيليپين و... ميتوان مشاهده کرد.
اين مسئله از چند محور براي آمريکا اهميت دارد. از يکسو وحدت دروني اتحاديه را متزلزل ساخته و اين اتحاديه را به موافقان و مخالفان آمريکا تقسيم مينمايد که عملکرد اقتصادي آسهآن در جهان تاثيرگذار خواهد بود. از سوي ديگر آمريکا فروش تسليحات به اين کشورها و البته ايجاد و احياي پايگاههاي نظامي در اين مناطق را پيگيري مينمايد که براي استراتژي بلندمدت آمريکا در شرق داراي اهميت است.
دوم آنکه آمريکا به دنبال محاصره اقتصادي و نظامي چين ميباشد. اين سياست از يکسو با تقويت نظامي کشورهايي مانند کره جنوبي و ژاپن صورت ميگيرد و از سوي ديگر آمريکا مولفهاي ديگر را در شرق آسيا و اقيانوسيه به کار ميگيرد که از آن جمله استراليا است.
جان کري در حالي وارد استراليا گرديد که از محورهاي اصلي سفر وي را امضاي توافقنامه نظامي براي تقويت پايگاههاي آمريکا در اين کشور تشکيل ميداد. استراتژي راهبردي آمريکا براساس حضور در اقيانوس آرام و حوزه پاسيفيک تشکيل ميدهد. برخي ناظران سياسي و نظامي تحرکات آمريکا در قبال اوکراين را نيز براساس اين سياست تعريف مينمايند.
آمريکا با نام ناتو سعي دارد تا حضور در درياي سياه و حوزه بالتيک را گسترش دهد تا از آن به عنوان مولفه موازنه قدرت در جهان بهره گيرد. با توجه به اين شرايط سفر کري در کنار مسائل اقتصادي و نيز ميانجي در قالب راهبرد بينالمللي آمريکا براي حضور و انحصارطلبي در مناطق استراتژيک جهان براساس سلطه بر آب راههاي جهان استوار است هر چند که اوباما ادعاي رويکرد به رفتارهاي سياسي و دوري از عملکردهاي نظامي را سر ميدهد.