قصه رابطه دولت و مدیریت شهر تهران هم عجب قصه پرغصهای است، البته نه به این دلیل که به تعهدات نسبت به شهرداری تهران عمل نمي شود و مطالبات شهرداری را نمی پردازد بلکه به این دلیل که رقابت سیاسی میان دو نفر از مدیران سیاسی کشور، کار را به جایی کشانده که شعارهای خدمترسانی، فراموش میشود.
آقاي احمدینژاد در دوره آقای خاتمی، شهردار تهران شد و آقایان در دولت تصمیم گرفتند که او را برای جلسات دولت دعوت نکنند در حالی که شهردارهای قبلی تهران از جمله کرباسچی در همه جلسات دولت حضور مییافت. این اقدام دولت فریاد برخي را بلند کرد که چرا دولت چنین میکند.
از قضا در دوره بعد، قالیباف شهردار تهران شد و همه انتظار داشتند که او را به دولت دعوت کنند ولی چنین نکردند. رييس جمهور هم جا پای دولت قبلی گذاشت و شهردار تهران را به جلسات دولت راه نداد. البته او یک اصولگرا بود و دعوت نکردن وی به جلسات یک دولت اصلاح طلب، قابل فهم بود اما دعوت نکردن قالیباف اصولگرا در جلسات یک دولت اصولگرا، قابل فهم نبود. این ماجرا موقعی بسیار با معنا شد که مقامات عالی نظام از رئیس جمهوری خواستند که شهردار تهران را در جلسات دولت مشارکت دهد که این درخواست هم مورد توجه قرار نگرفت.
در جریان یارانههای اختصاص یافته به حمل و نقل و نیز مترو تهران، باز شاهد اختلاف دولت با مدیریت شهری بودیم. خیلیها گفتند که بودن محسن هاشمی در جایگاه مدیریت مترو تهران، این احتمال عدم همکاری را زیاد میکند اما بعد از رفتن محسن هاشمی هم این همکاری به روال نیفتاد.
مجلس تصویب کرد که مبلغ دو میلیارد دلار در اختیار مترو تهران و مراکز استانها قرار گیرد ولی اين كار انجام نشد. کار به مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام کشید و باز هم بر دادن این رقم تاکید شد اما دولت مدعی بود که این مصوبه را اساسا قانون تلقی نمیکند و اجرا نخواهد کرد.
یک وقت احمدینژاد و قالیباف با یکدیگر بر سر ریاست جمهوری رقابت کردند اما ظاهرا این رقابت بر دل برخی از این آقایان، زخمی ایجاد کرده که هیچ مرهمی دوای آن نیست. البته ممکن است برای دورههای بعد هم با یکدیگر رقابت داشته باشند ولی این رقابتها که نباید منجر به عدم همکاری با یکدیگر در مسائل مهم ملی و در خدمت به مردم شود. قرار است از امکانات موجود در اختیار خودمان، برای کینهتوزي استفاده کنیم یا خدمتگزاری به مردم؟
این مطلب کهنه را به این دلیل تازه کردم که هنوز هم شاهد تداوم این گونه رقابتهای سیاسی با استفاده از امکانات ملی هستیم. دیروز شهردار تهران در مراسم بهرهبرداری از ۴۲ واگن جدید مترو تهران از جمله چنین گفت: «هرچند میدانیم که دستوراتی به بانکها داده شده تا با ما همکاری نکنند ولی مطمئن هستیم که بانکها موضوع خدمت به مردم را سیاسی نخواهند کرد.» از طرفي ديگر شهرداري تهران هم متهم به برخي سياسي كاريها در مديريت شهري ميشود.
امیدواریم مدیران سطح بالای کشور اگر از اصول مسلم اخلاقی و ارزشهای تعاون و همکاری دینی تبعیت میکنند دستکم این روش مملکتداری را از سیاستمداران دنیا و از همین سردمداراني كه ما آنهارا قبول نداريم بياموزند که با پایان انتخابات، همکاری را جایگزین رقابت میکنند و فضای رقابت انتخاباتی را تا قیام قیامت تداوم نمیبخشند.