زمانی که شاخص در سال ۹۲ یک به یک پلههای ترقی را طی میکرد و متولیان از بروز چنین رخ دادی خرسند بودند وگمان میکردند فعالیتهای آنها به ثمر رسیده که این چنین سود در بورس شکوفه میزند امروز حال و روز دیگری به خود گرفته است.
همواره به این نکته اشاره میکردند که اقدامات مطلوب دولت بوده که امروز شاهد شکوفایی آن هستیم کمتر کسی بود که به روزهای نزولی بورس هم نیمنگاهی بیاندازد.
بررسی روند حرکتی بورس نشان میدهد که شاخص کل از ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ با نوساناتی نه چندان قابل اعتنا به ۸۹۵۰۱ در ۱۵ دی ماه ۱۳۹۲ اوج گرفت به عبارت دیگر در کمتر از یک سال و نیم تقریباً این شاخص ۴ برابر شد و از ۱۶ دی ماه ۹۲ سیر نزولی را آغاز کرد که این سیر همچنان ادامه دارد.
فراز و فرود
اما نکته جالب آن است که روزی که شاخص بورس مرزهای ۴۰ هزار و ۵۰ هزار و ۶۰ و ۷۰ هزار را سپری میکرد هیچ متولی از این موضوع سخن به میان نیاورد که هر فرازی؛ فرودی دارد و این اتفاق در ذات بازار بورس نهفته است.
روزی که شاخص افسار گسیخته بالا میرفت و همه متولیان مردم را به سرمایهگذاری در این بازار فرا میخواندند کمتر متولی و دستاندرکاری بود که حال و روز امروز سرمایهگذاران خرد را مدنظر قرار داشته باشد.
سرمایهگذارانی که به شوق سود بیشتر برای پوشش تورم حاصله میکوشیدند تا معیشت خود را تامین و سرمایهای را برای آتیه خود و فرزندانشان رقم بزنند. سرمایهگذاران تازهواردی که اغلب از الفبای بورس سر در نمیآوردند و در خیلی از موارد دنبالهرو سایرین میشدند و دست آخر اگر سود میکردند که هیچ اما با کوچکترین ضرری دیگران را مسبب این مسایل میدانستند.
پایان دوران طلایی
امروز دیگر دوران طلایی بورس در این مقطع به اتمام رسیده و این بازار حرکت نزولی خود را از سر گرفته و این مربوط به دیروز و امروز نیست. نگاهی گذرا به اطلاعات ثبت شده نشان میدهد که روند نزولی این بازار از دی ماه سال گذشته آغاز شده و هرچند متولیان کوشیدهاند تا این روند را مقطعی و زودگذر تعبیر کنند اما تجربه نشان داده است که بالا و پایین شدن شاخص در ذات بازار است و بازاری که همیشه سر به صعود داشته باشد با اما و اگرهای بسیاری روبرو خواهد بود.
اما و اگرهایی از جنس دستکاری قیمتها و معاملات و همچنین نشر اطلاعات نهانی آن هم برای عدهای معدود و دست آخر عرضههای هماهنگ شده آن هم برای سودآفرینی یک قشر محدود.
ناگفته نماند در تمام این اتفاقاتی که اما و اگرهای بسیاری را با خود به همراه داشت و در کنار سودهایی که نصیب افراد بعضا خاص جامعه شد تنها یک معضل جدی وجود داشت و آن چیزی نبود جز حق و حقوق سهامدار خرد که به نظر میرسد هیچگاه مورد توجه قرار نگرفته است.
حق و حقوقی که همیشه در سر زبان متولیان بوده اما به وقت بروز حادثه تنها اقشاری که بیشترین آسیب را شامل شدند همین افراد بودهاند.
عوامل متعدد
برخی کارشناسان در واکاوی این روند نزولی و حال و روز این روزهای بورس اینگونه عنوان میکنند که تلاش متولیان برای سرازیر شدن سرمایههای جامعه به سمت بورس، عامل این اتفاق بوده است به سخن دیگر کوشش متولیان برای سوق دادن اقتصاد از بانک محوری به سمت بازار سرمایه محوری چنین احوالی را برای آن رقم زده است.
این گروه از کارشناسان و برخی نمایندگان مجلس از جمله احمد توکلی در میان آنها قرار دارد بر این باورند که حبابی بودن رشد شاخص و علم دولتمردان به این موضوع و همچنین تشویق مردم برای چنین اقدامی دلیلی جز به خطر انداختن سرمایه متقاضیان جدید نداشته و ماحصل آن این شده که امروز شاهد چنین افتی در بورس باشیم.
این منتقدان اینگونه عنوان کردند که اجرای نامشخص فاز دوم هدفمندی یارانهها و ابهامات فراوان درخصوص تاثیرات اجرای آن بر صنایع و اینکه هنوز برنامه مدونی از چگونگی خنثیسازی اثرات منفی آن بر صنایع مختلف، اعلام نشده است ضمن اینکه ریسک ناشی از کاهش سودآوری شرکتها، گریبان بخش اعظمی از بازار سرمایه را گرفته است.
سیاستهای ضدتورمی
این کارشناسان در بررسی سایر عوامل سیاستهای ضدتورمی دولت را مدنظر قرار داده و اعلام کردهاند اینکه دولت در عرصه اقتصاد سیاستهای ضدتورمی را بر سیاستهای ضدرکودی ترجیح داده است به این معنا که دولت با رکود در بازار در صدد کنترل تورم بوده اما این مساله منجر به کاهش حجم کسب و کار و تولید شده است.
تحليلگران بازار از سوی دیگر مساله افزایش نرخ سود سپردههای بانکی را مدنظر قرار داده و مدعی شدهاند که افزایش نرخ سود سپرده بانکی باعث جابجایی منابع مالی جامعه از بخش سرمایهگذاری به سمت سپردههای بانکی تقاضای سهام را کاهش داده و در نتیجه شاخص با افت روبهرو شده است.
هرچند موارد یادشده تنها بخشی از عوامل تاثیرگذار در بازار سرمایه عنوان شده اما اینکه متولیان بعد از ماهها افت به دنبال یافتن چارهای برای این بازار هستند از نکات قابلتوجه است که ذکر برخی از آنها خالی از لطف نیست.
۱- در نظر داشتن این مساله که متولیان و دستاندرکاران اقتصاد از وزرای اقتصادی و صنعت، معدن و... کوشیدهاند تا با برگزاری جلسات متعدد دلایل این افت را بررسی کنند نکته قابلتوجهی است اما جالبتر از همه آن است که در دلایل عنوان شده هیچ یک به تاثیرات سایر برنامههای اقتصادی دولت اشاره نکردهاند و در هیچ یک از موارد متولیان قبول نکردهاند که برخی تصمیمات یکباره و بدون کارشناسی آنها چنین احوالی را ایجاد کرده است.
۲- در هیچ یک از جلسات برگزار شده به میزان تورم به عنوان یکی از ابزار اصلی به منظور ترغیب مردم برای سرمایهگذاری در بازارهای پر بازده اشاره نشده و در هیچ یک از تحلیلها به این نکته توجه نشده که اگر تورم با میزان درآمد مردم سربه سر باشد (نه بالاتر) خود میتواند عاملی باشد تا مردم با تامل و دقت بیشتری سرمایههای خود را روانه هر بازار سوددهی کنند تا به هنگام افت آن این چنین دچار ضررو زیان نشوند.
۳- دست آخر اینکه در جلسات اخیر مدیران بازار سرمایه با بهارستانیها عنوان شده که باید از بورس حمایت شود به شکل واضح منظور چه نوع حمایتی است؛ آیا حمایتها دخالت و دستکاری در بورس را مدنظر دارد و یا اینکه مقرر شده تا به مثابه اقدامات قبلی حمایت از سرمایهگذاران عمده و حقوقی باشد که منجر به دو برابر شدن سود آنها شده باشد و یا اینکه مقرر است این بار سرمایهگذاران خرد در اولویت اقدامات و حمایتهای دولت قرار گیرند تا علاوه بر بهبود بازار سرمایه و میزان سوددهی مردم؛ بار دیگر بر اعتماد مردم نسبت به علائم و سیگنالهایی که توسط دولتمردان به مردم داده میشود افزوده شود.