شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲ - ۲۳:۳۷
کد مطلب : 85166

مديريت علوي و اخلاق اداري

یکی ازد‌لایل عمد‌ه ناراحتی و نارضایتی مرد‌م عزیزاز نظام اد‌اری از حوزه‌های مختلف عد‌م ساماند‌هی اخلاق اد‌اری...

یکی ازد‌لایل عمد‌ه ناراحتی و نارضایتی مرد‌م عزیزاز نظام اد‌اری از حوزه‌های مختلف عد‌م ساماند‌هی اخلاق اد‌اری برمبنای معیارهای د‌ینی است. براین اساس نكاتي رادرهمين زمينه مورد بحث وگفت وگوقرار مي دهيم.
يكم) علم اخلاق عبارت است ازفنی که پیرامون ملکات انسانی بحث می کند، ملکاتی که مربوطبه قوای نباتی وحیوانی وانسانی اوست، به این غرض بحث می‌کند که فضائل آنها را ازرذائلش جدا سازد ومعلوم کند کدام یک ازملکات نفسانی انسان خوب وفضیلت ومایه کمال اوست، وکدامیک رذیله ومایه نقص اوست، تا آدمی بعدازشناسائی آنها خود را با فضائل بیاراید، وازرذائل دورکند ودر نتیجه اعمال نیکی که مقتضای فضائل درونی است، انجام دهد تا دراجتماع انسانی ستایش عموم و ثنای جمیل جامعه را بخود جلب نموده، سعادت علمی و عملی خود را به کمال برساند.
دوم) علم اخلاق به عنوان علم وآیین و نرم افزار آداب دانی واخلاق‏مندی و علم چگونه زیستن و تعیین بایدها و نبایدها و صدور احکام خوب و بد نسبت به رفتارهای آگاهانه و مختارانه‏ی آدمیان، همواره در فرهنگ‏های گوناگون، در محضر پیشینیان و پسینیان خداوندگاران دین و اندیشه، جایگاهی ویژه داشته است. به‏ عنوان نمونه باید یاد کرد از سخن رسول گرامی اسلام‌(ص) که فرمود: «من برای کامل کردن مکارم اخلاقی فرستاده شدم». اخلاق جدا از بنیادهای نظری‏اش، با داشتن کارکردهای جامعه‏شناسانه و روان‏شناختی کارروا، به مثابه‏ی نماد، داور، روش، دورنما و دیدگاه عمل کرده و در اعتمادسازی و ایجاد همبستگی در میان افراد جامعه و دولت‏ها، آبشخوری توان‏گر بوده است.
سوم) اخلاق اداري درزندگي كاري، كاركردن را شيرين ‌و بارضايت شغلي توأم مي‌كند واحساس رضايت مندي وخود شكوفايي ازيك سوورضايت مردم وپيشرفت اموروشكوفايي كارازديگرسورا فراهم مي‌نمايد. رشد و شكوفايي استعدادهاي انسان وجامعه درجهت كمال مطلق، درعرصه كاروعمل بر پايه اخلاق اداري است. فقدان اخلاق اداري يعني محورزمينه وبسترشكوفايي انسان وجامعه در جهت كمال مطلق. زوال اخلاق اداري يعني ظهوراحساس ناخشنودي ازخود واحساس بطالت ،سقوط وهلاكت كه به صورت نمودهايي چون ترشرويي، برآشفتگي؛ بدرفتاري؛‌ بي‌حوصلگي؛‌ سست پيماني؛ كارگريزي و بيماري‌هاي روان تني، بروز مي‌كند.
چهارم) خطرناكترين رويداد انساني انحطاط اخلاقي و شكسته شدن مرزهاي اخلاقي است كه دراين صورت هيچ چيزبه سلامت نخواهد ماند وانسانيت انسان فرومي ريزد، واين امردرامور اداري ازجايگاهي خطير و ويژه برخوردار است. زيرا وقتي انسان ازمحدوده فردي خارج مي شود ودرپيوند با ديگرانسانها قرار مي‌گيرد و اين پيوند صورتي اداري مي يابد، اگراخلاق نيك حاكم برروابط انساني نباشد، فاجعه چندين برابرمي شود. به همين دليل است كه والاترين ملاك در هرسازمان اداري متخلق بودن افراد به اخلاق انساني است؛ واين همان موضوعي است كه اين روزها برخي ازوزارتخانه ها ومؤسسات ومراكزدولتي ماازايفاي تعهدات خودشان به مردم وحتي مجموعه ي كاركنان خود رنج مي برند واين مهم يك دليل عمده اش عزل و نصب هاي بي قاعده وخارج ازچارچوب قانونمند نشأت گرفته ومي گيرد وشايستگان درحاشيه رانده شده ومتملقان چاپلوس ورفيق بازان دغلكاربه مناصب وپست هاي مديريتي واجرائي تكه زده اند؛ و لذا درچنين شرائطي هم نبايد انتظارداشت دستگاه ها به مردم پاسخگو باشند چرا كه اين دستگاهها حتي به كاركنان خودنيزپاسخگو نبوده ونيستند وحق وحقوق اداري وانساني ايشان راهم رعايت نمي‌كنند وتا مي توانند موجب هتك حرمت آنها را فراهم آورده و مي آورند! وازاين قبيل برخوردها الي ماشاءا...كم نداريم وبايد متاسفانه ابرازنمايم دراين خصوص حتي فريادرسي وجود ندارد زيرا مديران ارشد آن دستگاه ها كه خود را تافته جدابافته مي‌دانند ازديگران جداشده وباحصاري كه همين متملقان چاپلوس دورشان كشيده اند نمي‌دانند درپيرامونشان چه مي گذرد! نه در نمازها حاضر مي شوند و نه درغذاخوري ها ونه در ... آيا اين است رفتاراخلاقي وانساني با همنوع وهمكيش خود؟ آيا اين است تأثيراجراي پرداخت هماهنگ حقوق درلايحه خدمات كشوري كه امروزشاهد فاصله بسيارپرداخت ها و شكاف عميق دراين زمينه هستيم؟ واقعا اگرسطح زندگي كارمندان و كارشناسان بامديران مقايسه شود ومكان هايي كه آنان زندگي مي كنند؛ چه پاسخي مي توانيم ارائه نماييم! ۸ سال گذشته بين مديران به بهانه هایي درمناسبت هايي؛ پنهاني سكه هايي توزيع شده است، بن هاي ميليونی (كه اين روزها سروصدا نموده)، وام‌هاي كلان، زمين، واگذاري خانه‌هاي سازماني وخيلي چيزهاي ديگر؛ خدا مي‌داند كه اين تبعيض هاي ازحد گذشته است وبه همين خاطرخيلي ازافراد براي دريافت اين گونه امتيازات سرازپانشناخته وبراي رسيدن به آن همه چيزراقربانی مي كنند ازجمله اخلاق و...؛ اميدوارم دولت يازدهم كه با شعاراعتدال برسركارآمده است مراقب باشد مديرانش آلوده دست درازي به بيت المال نگردند و به هربهانه اي بيت المال را در معرض غارت قرارندهند! اين عمل زشت از هر كجا جلويش سد شود منفعت است وموجب بازسازي اعتماد ازدست رفته دربين مردم و جامعه كارمندي است.
جناب دكتر روحاني شما كه دلسوز ملت و قشربي پناه كارمند هستيد آيا راحت سربربالين مي گذاريد؟ قطعا باروحيه اي كه من از حضرت عالي سراغ دارم با خواندن اين مرقومه دستوربررسي خواهيد داد وتاسامان ندادن اين امرآرام نخواهيد يافت چون اگرمولايمان اميرالمؤمنين ازشما سؤال فرمايند اين فاصله را چرا از بين نبرديد به حضرتش چه پاسخ خواهيد داشت؟ به داد مردم وكارمندان برسيد و مديريت علوي و اخلاق توحيدي را درعمل نشان دهيد (؟) تا دل ها گرم و حقيقت چون خورشيدي درخشان درجامعه تلألو نمايد.
پنجم) مهمترين مبنا درسامان يافتن اخلاق اداري، تصحيح بينش مديران وكاركنان و بسامان آوردن نوع نگاه آنان به خودشان ومردمان ومسئولان و وظايفشان است. زماني كه نگاه انسان به خود ومردم و مافوق خود و كار اصلاح شود و با نگاهي توحيدي و پاك به اين اموربنگرد وبراساس اين نگاه عمل نمايد، کاركردن عين خدمت كردن وعبادت نمودن وهمپاي لذت وشيريني وهمتاي رشد وشكوفايي است. اينكه انسان خود راچگونه ببيند وچگونه بيابد وچه جايگاهي درهستي براي خودقائل باشد، به شدت دراخلاق ورفتاراو تاثيرگذاراست. آن كه خود را «عبد» مي يابد وبراي خويش «كرامت انسانی» و «عزت ايمانی» قايل است به گونه اي رفتارمي كند، وآنكه «عبد» بودن خود را از ياد مي‌برد و براي خويش «كرامت» و «عزت» قائل نيست به گونه‌اي ديگر و متضاد با گونه نخست رفتار مي‌نمايد. 

جان كلام
اخلاق اداری را می‌توان به مجموعه‌ای از شاخص‌های تربیتی و اخلاقی تعبیرنمود كه رعایت آن ازسوی كارگزاران حكومت ومدیران دولتی ضامن بقای نظام اداری موجود درجامعه و به تبع آن حفظ نظام سیاسی حاكم برآن خواهد بود. درنظام اداری آن چه دررأس مناسبات درروابط ورفتاراداری حاکم است حرمت نگهداشتن وحفظ حقوق مردمان است هریک ازمديران وکارکنان دولت درهرمرتبه وجایگاهي که قراردارند اگرحافظ حقوق وحرمت ارباب رجوع باشند یک نظام اداری مبتنی براخلاق ظهورخواهد کرد وپایدارباقی خواهد ماند.

مولف : اسد الله افشار
https://siasatrooz.ir/vdcfvydc.w6dtvagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی