دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۲ - ۲۲:۴۵
کد مطلب : 84590

ازمهمترین برگ های تاریخ

امام حسین (ع) به دور از هر باور فرقه ای یا وابستگی وتعصب قومی، یکی از نخبگان همه فصول حیات بشری است...

يكم) امام حسین (ع) به دور از هر باور فرقه ای یا وابستگی وتعصب قومی، یکی از نخبگان همه فصول حیات بشری است. نخبه ای از نخبگان دینی و روحانی که یکی ازصحنه های شگفت تاریخ انسانی را آفرید. واقعه ای که عقل را ازدرک اسرارش عاجزکرده و به زانو نشانده است. مهم ترین عامل پیچیدگی شناخت واقعه عاشورا آن است که رهبر این قیام، شخصیتی است که عشق وعقل، عرفان وبرهان، دیانت و سیاست، حقیقت و واقعیت، دنیا و آخرت، شور و شعور، شعر و شمشیر، روح و تن، فکر و فقه، همه و همه را درهم آمیخته و منشوروارازهرضلع و زاویه ای تلالؤ و جلوه گری خیره کننده ای دارد.
دوم) پیچیدگی روح و شخصیت اوهزاران پیچ و تاب درقوه عقل و فهم شاهدان وهمه کسانی که درباره قیام اوگفته ونوشته اند درافکنده است. درباره ی قیام عاشورا سخنان بسیاری گفته ونوشته شده است. شاید به جرأت بتوان گفت که کمتررخدادی درتاریخ اسلام این همه مورد بحث قرارگرفته است واهل اندیشه ونظرو قلم درباره آن، قلم فرسایی کرده اند؛ اما بازازهرکه می شنویم و هر چه می خوانیم حدیث نامکرراست.
سوم) داستان کربلا وامام حسین (ع) وحوادث چند روزه آن سرشارازدرس ها، عبرت ها وحقایق تلخ و شیرین است وامتداد تاریخ بشریت و در همة امصارواعصار میثاق فطرت انسان را هماره به او گوشزد می کند. حسین (ع) ناخدای کشتی نجات است که سفینه اش درمسیرپرتلاطم تاریخ ناجی ناسیان فطرت، جاهلان طریقت ودستگیر سرگردانان ظلمت آباد وتوفان زدة دنیاست؛ برای رسیدن به ساحل امن نجات وسیله ای جز صراط مستقیم و حقیقی نیست.
چهارم )قیام امام حسین (ع) ومسئله عاشورا همواره به عنوان یکی از مهمترین برگ های تاریخ قلمداد شده است وازهمین رویکی ازمهم ترین وقایع تاریخی – چه درجزئیات واقعه وچه درتحلیل آن – بدون تردید قیام حضرت سیدالشهدا (ع) و ابعاد شخصیتی وآثارحرکتی آن بوده است. اما تلاش درجهت تحلیل قیام عظیم عاشورا برای پیروان مکتب اهل بیت (ع) همواره جایگاه خاصی داشته است وبه اعتراف بسیاری ازجامعه شناسان یکی ازارکان اصلی پا برجایی مکتب اهل بیت (ع) تأثیرات پیدا وپنهان عاشوراست. با تمام این اوصاف ودرطول ۱۳۷۴ سال تلاش روشن اندیشان مکتب اهل بیت (ع) برای واکاوی هرچه بیشترحوزه تحقیقی متقن و پویا درشناخت ابعاد عاشورا، هنوز سطوح رویی و لایه های باطنی آن در پژوهش های ما شناسایی و طبقه بندی نشده اند تا بتوان یک جریان عظیم علمی و سپس اجتماعی را در ذیل عاشورا شناخت و از آن در خدمت دین بهره برد.
پنجم) عاشورا حرکتی سیاسی با خاستگاه کاملا دینی واز موضع رهبری وامامت جامعه اسلامی و بر اساس برنامه و چارچوبی از پیش طراحی شده بود. از نخستین روزفرمان به بیعت با حکومت بنی امیه تا سرانجام شهادت سیدالشهدا (ع)، چند ماه بیشتر به درازا نکشید اما پیش زمینه ها و پیامدهای آن به سالها «پیش » و قرنها «پس» ازآن منتهی می گردد؛ سالهایی که مسیرامامت ورهبری سیاسی ودینی جامعه اسلامی بویژه سرزمینهای تازه فتح شده، از خطی که پیامبراکرم (ص) ترسیم کرده وبارها برآن تاکید جسته بود منحرف شد و در دوران خلیفه سوم به اوج خود رسید و تلاش های چشمگیر امیرالمؤمنین علی (ع) ویاران دلسوز حضرت نتوانست همه کجی ها را راست و تمام کژی ها را درست کند و این گونه بود که دوباره «امور» به دست نااهلان و منحرفانی افتاد که به تعبیروتأکید امیرالمؤمنین (ع) «هیچ گاه اسلام نیاوردند، به اسلام درآورده شدند وکفررا دردرون خود پنهان داشتند وهمین که برآن یاورانی یافتند، آشکارش ساختند.»(نهج البلاغه، نامه ۱۶)
ششم) قرنهایی که از فردای عاشورا آغاز شد و یکی پس از دیگری آمد و عاشورا همچنان بر دلها حکومت کرد و چون خورشیدی عالمتاب به جانهای مرده گرمی داد و راه مبارزه با ظلم و بیدادگری و فساد وفزون طلبی و سلطه خواهی و دفاع از ارزشهای دینی و اسلامی را روشنایی بخشید. قرنهایی که «عاشورا» پرچم «احیای امر» اهل بیت (ع) را هر چند با دشواری های بسیار برافراشت و «کربلا» میعادگاه کسانی شد که الگوی جامع حاکمیت سیاسی را در امامت و ولایت پیشوایان معصومی می جستند که معرفت و عبادت وعلم و صبر و حلم و حکمت و شجاعت و ایثار و تدبیر و مدیریت و مردمداری آنان بدیل نداشته و ندارد. وآنچه درکربلای سال ۶۱ هجری رخ داد، نمونه ای گویا و جاودانه از این حقیقت بوده و هست.
جان كلام: قیام امام حسین (ع) در نوع خود از نظر خلق حماسه های بی بدیل ونمایش هنرهای جاودانه انسانی و ظهور کمالات معنوی وتبلیغ عملی رسالت الهی، بی همتاست. جلوه‌های ویژه بسیار و پیام های ناب فراوان دارد و تفسیر بارزی است ازاندیشه متعالی حقیقت گرا دربرابرتفکرمصلحت اندیشانه و دنیاگرایانه، تقابل دین محوری با حکومت خواهی و سیاست زدگی و قدرت طلبی، رویارویی رهبری دینی با ملوکیت و اشرافیت قبیلگی و امارت دنیوی.
آری! محرم، قلمروحسین است وحسین، فرمانروای بی‏چون و چرای دل‏های بیدار؛ دل‏هایی که با ضرباهنگ نام حسین تندترمی‏تپند؛ دل‏هایی که با یاد خیمه‏های سوخته، شعله‏ور می‏شوند؛ دل‏هایی که سرای محبت سیدالشهدای تاریخند.
و اینک حسین، در ضیافت سی و سه هزار شمشیر آخته، به ضیافت تشنگی، محاصره و شهادت آمده است.
سلام بربيدارگران؛ آنان که در ني محرم دميدند، درنينواي خدا آشيان گزيدند وبا نواي حسين، شهد گواراي شهادت نوشيدند.

مولف : اسد الله افشار
https://siasatrooz.ir/vdcfxtdc.w6dj1agiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی