دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۷
کد مطلب : 115119

آنها نبودند و نخواهند بود

امروز دور دیگر از کمیسیون مشترک برجام میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی عراقچی معاون وزیر امور خارجه و گروه ۱+۴ به ریاست هلگا اش

امروز دور دیگر از کمیسیون مشترک برجام میان نمایندگان جمهوری اسلامی ایران به سرپرستی عراقچی معاون وزیر امور خارجه و گروه ۱+۴ به ریاست هلگا اشمیت در وین برگزار می‌گردد. این نشست در حالی انجام می‌شود که یک سوال مطرح است و آن اینکه چه ضرورتی برای برگزاری این نشست‌ها وجود دارد و آیا می‌توان از آن انتظار دستاوردی داشت؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش چند نکته قابل توجه را می‌توان مورد بررسی قرار داد.
نخست نوع رفتار کشورهای غربی در قبال برجام و در کل، مذاکرات و توافقات هسته‌ای است. آمریکایی‌ها از دو سال پیش رسما از برجام خارج شدند و دیگر حقی در برجام ندارند. اروپایی‌ها نیز در صرفا واژه حفظ برجام و تلاش برای ماندن برجام و امثالهم را مطرح می‌کنند، ولی در نهایت گامی برای اجرای تعهدات برجامی برنمی‌دارند. دوم آنکه تجربه‌های تاریخی نه چندان دور هم مولفه دیگری است که می‌توان به آن توجه داشت. در قوانین و کنوانسیون‌های بین المللی دو کنوانسیون و قانون حقوق بشری بیش از سایرین به چشم می‌خورد که بی ارتباط با جمهوری اسلامی ایران نمی‌باشد. اولا کنوانسیون بین المللی ناپدیدسازی اجباری است که مصوب ۱۹۸۰ و بازنگری شده در سال ۲۰۱۷ است. محور این کنوانسیون مبارزه و پیگیری کسانی است که در تروریسم دولتی ناپدیدسازی اجباری شده و از سرنوشت آنها اطلاعاتی در دسترس نیست. نمونه بارز این مساله را در ربوده شدن چهار دیپلمات ایرانی توسط رژیم صهیونیستی و نیز ربوده شدن امام موسی صدر توسط قذافی در لیبی می‌توان مشاهده کرد. این افراد در حالی قربانی ناپدید سازی اجباری شده‌اند که کشورهای غربی و نهادهای بین المللی هیچ اقدامی برای مشخص شدن سرنوشت این افراد صورت نداده‌اند. ثانیا کنوانسیون‌های مقابله با ترور از ابعاد دیگر قوانین بین المللی هستند. این قوانین به ظاهر بشردوستانه در حالی مطرح می‌شوند که ۸ شهریور سالروز جنایت خونین گروهک تروریستی منافقین در دفتر نخست وزیری است که به شهادت شهید رجایی و شهید باهنر منجر شد. تروری که البته پایان کار این گروهک نبود و ۱۷ هزار ایرانی به دست این جنایتکاران به شهادت رسیدند.
نکته مهم آنکه کشورهای غربی نه تنها کنوانسیونهای قربانیان ترور را اجرا نکرده اند بلکه رسما به حمایت از این گروهک تروریستی پرداخته و آنها آزادانه در فرانسه، انگلیس و آمریکا فعالیت می‌کنند و حتی در نشستهای آنان شرکت می‌کنند. جالب‌تر آنکه همین کشورهای غربی خود راسا و رسما به ترور دانشمندان هسته‌ای ایران پرداخته‌ اند و در جدیدترین جنایت آمریکا سردار سپهبد قاسم سلیمانی که میهمان رسمی عراق بود در کنار ابومهدی المهندس فرمانده حشد الشعبی و همرزمان آنان را در تروریسم پهپادی به شهادت رساند. موضع کشورهای اروپایی و سازمان‌های بین‌المللی در قبال این ترور سکوت و حتی حمایت بود. آنچه از پرونده برجام، قربانیان ترور و ناپدیدسازی اجباری ذکر شد بیانگر این نکته واحد است که کشورهای غربی به هیچ کدام از تعهدات خود و قوانین بین‌المللی پایبند نیستند و نمی‌توان امیدی به تغییر رفتار آنها داشت. براین اساس شواهد نشان می‌دهد که آنها به هیچ قانونی و تکلیفی پایبند نبوده و نخواهند بود و نشست‌های کمیسیون‌های مشترک برجام هر چند که براساس برجام به صورت دوره‌ای سه ماهه برگزار می‌شود اما در عمل دستاوردی ندارد و صرفا نشستی برای عکس‌های یادگاری است که البته هزینه‌های سفرهای هیات حاضر در نشست را نیز باید به این عکس‌ها یادگاری افزود. شاید بهتر باشد به جای تکیه بر نشستهای تکراری کمیسیون مشترک، وقت و هزینه‌ها در مسیر پیگیری جهانی قربانیان ترور که شامل هزاران ایرانی از جمله سردار شهید سپهبد قاسم سلیمانی می‌گردد و قربانیان ناپدیدسازی اجباری که شامل چهار دیپلمات و امام موسی صدر می‌شود، معطوف گردد که در کنار احقاق بخشی از حقوق ملت ایران، می‌تواند ابزار فشاری برای متعهدسازی کشورهای غربی و نهادهای بین‌المللی در اجرای تکالیف در قبال ایران باشد. روندی حتی می‌تواند دامنه آن به متعهدسازی غرب به تعهدات برجامی نیز گسترش یابد به شرط آنکه به جای چشم داشت به کمیسیون‌های مشترک بی‌نتیجه، دیپلماسی فعال در مسیر صحیح پیگیری حقوق قربانیان ترور و ناپدیدسازی اجباری هدایت شود.

نویسنده: قاسم غفوری

https://siasatrooz.ir/vdcfytdy1w6dyya.igiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی