خروج آمریکا از برجام و نیز عدم اجرای تعهدات کشورهای اروپایی، رسما برجام را به پوسته ای با داخلی خالی مبدل کرد که صرفا ظاهر آن باقی مانده است. به رغم این حقیقت، طی هفتههای اخیر با تغییرات اعلام شده در ساختار سیاسی آمریکا بار دیگر برجام یکی از مسائل اصلی کشور مبدل شده است به گونه ای که برخی بار دیگر حل همه مشکلات کشور را به برجام گره زده اند. در کنار پردازشهای رسانهای و سیاسی در باب برجام، چند نکته قابل توجه مشاهده میشود که عبارتند از باز شدن دوباره پرونده اف.ای.تی.اف و تاکید دولتمردان بر لزوم تصویب آن و دیگری گنجاندن ردیف بودجهای برای اجرای سند ۲۰۳۰ در بودجه ۱۴۰۰ ارائه شده از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی است. نکته مهم آنکه طی روزهای اخیر تهیه واکنش کرونا از خارج از کشور نیز به تصویب اف.ای.تی.اف گره زده شده است و چنان عنوان میشود که عدم تصویب اف.ای.تی.اف یعنی عدم تراکنش بانکی که مساوی یا عدم تامین واکسن است.
تبدیل تصویب اف.ای.تی.اف به مطالبهای مردمی در حالی صورت میگیرد که در قبال آن چند نکته قابل توجه است. نخست آنکه براساس قوانین بین المللی و بشردوستانه، دارو هرگز در اقلام تحریمی قرار نمیگیرد و هیچ کشوری حق ندارد از تحریم دارو به عنوان ابزار فشار علیه سایر کشورها استفاده نماید لذا اقدام اروپا و آمریکا در اعمال تحریم دارویی خلاف تمام مقررات جهانی است و قابلیت پیگیری در مجامع جهانی را دارد. ثانیا چنانکه دارو در اقلام تحریمی قرار نمیگیرد مراودات بانکی برای تامین هزینههای خرید دارو، نیز نمیتواند در جمع تحریمها قرار گیرد و تحریم مناسبات بانکی برای تهیه دارو خلاف مقررات جهانی است. لذا گروکشی اروپا و آمریکا که به دنبال تبدیل مساله تامین واکسن کرونا به ابزاری برای فشار بر ایران و تصویب اف.ای.تی.اف هستند، خلاف تمام قوانین جهانی بوده که غیرقابل اعتماد بودن غرب را مورد تایید قرار میدهد. سوم آنکه در زمان اجرای برجام جمهوری اسلامی ایران ابتدا تمام تعهدات برجامی را اجرا و فعالیتهای هستهای را به حداقل رساند، در حالی که طرف مقابل هیچ اقدامی در جهت اجرای تعهدات برجامی صورت نداد، اکنون چه ضمانتی وجود دارد که ایران اف.ای.تی.اف را تصویب و حتی سند ۲۰۳۰ گنجانده شده در بودجه را اجرا نماید و طرف مقابل به تعهدات برجامی پایبند گردد. براین اساس و با توجه به بدعهدی طرفهای غربی، اکنون زمان آزمون آنهاست و نه جمهوری اسلامی ایران. براین اساس راهکار مناسب آن است که کشورهای اروپایی و آمریکای دوران بایدن که ادعای بازگشت به برجام را دارند از خواستههایی همچون تصویب اف.ای.تی.اف و سند ۲۰۳۰ دست برداشته رسما اقدام به لغو تحریمها نمایند.
اینکه برخی رسانههای غربی ادعا دارند که اروپا برای زنده ماندن برجام در کمیسیون اخیر برجام از خواستههایی همچون تمدید گسترش برجام، طرح مساله موشکی و منطقهای خودداری کرده اند، نمیتواند به عنوان امتیاز برجامی به ایران فروخته و در ازای آن خواستههای هستهای غرب در کنار تصویب اف.ای.تی.اف و سند ۲۰۳۰ از ایران مطالبه گردد. حتی غرب نمیتواند انجام مراودات بانکی برای تهیه واکسن کرونا را به عنوان گام مثبت برجامی عنوان نماید چرا که براساس قوانین بین المللی دارو و تامین منابع مالی آن هرگز نمیتواند تحریم شود و این کشورها موظف به همراهی با تامین واکسن توسط ایران هستند. براین اساس برای احیای برجام و یا پایبند ساختن غرب به اجرای آن نیازی به اف.ای.تی.اف و یا سند ۲۰۳۰ و یا هیچ تعهد دیگری از سوی ایران نمیباشد، بلکه این غرب است که با برداشتن بدون پیش شرط تحریمها و پرداخت خسارت باید تغییر رفتار و منطقی شدنش را به اثبات رساند. تاکید برخی در داخل بر تصویب اف.ای.تی.اف و اجرای سند ۲۰۳۰ جز ارسال سیگنال غلط، نیاز ایران به برجام، به طرف مقابل نتیجه ای به همراه ندارد که پیامد آن استمرار زیاده خواهیهای یک جانبه غرب بدون انجام هیچ گونه تعهدی خواهد بود.
نویسنده: قاسم غفوری