ننجون: از کی فکر کردید به فوتبال علاقمند شدهاید؟
من از بچگی به فوتبال علاقمند بودم. یادم ميآید با جورابهاي پدر و مادرم توپ درست ميکردم و توی سبد پرتاب ميکردم.
ولی فوتبال که سبد ندارد. احتمالا منظورتان بسکتبال است.
هاها هاها ! حق با شماست. بسکتبال و فوتبال خیلی شباهت دارند و من همیشه این دو تا را با هم اشتباه ميگیرم.
قصد ندارید از فدراسیون فوتبال بروید؟
هاها هاها ! قاه قاه قاه قاه! نانم اینجا، آبم اینجا، کجا بروم بهتر از اینجا؟ تازه قرار است سال بعد برویم جامجهانی.
ولی جامجهانی هر چهار سال یکبار برگزار ميشود.
هاها هاها! پس چرا من تا حالا فکر ميکردم این انتخابات است که هر چهار سال یکبار برگزار ميشود؟ آخ که چقدر خندیدم. قاه قاه قاه قاه!
از فوتبالیستها چه کسی را بیشتر از دیگران دوست دارید؟
همه را دوست دارم اما علیرضا دبیر را بیشتر...
علیرضا دبیر که کشتیگیر بود.
هاها ها ها! راست گفتی. من علی کریمی را با علیرضا دبیر اشتباه گرفتم. علی کریمی که همیشه شماره پنج ميپوشید.
کریمی تا حالا پیراهن شماره پنج نپوشیده شاید منظورتان محمد پنجعلی است که...
هاها هاها ! اشتباه کردم. شماره هفت را ميپوشید.
شاید منظورتان "پروین" است.
رعایت کنید لطفا! خانواده اینجا نشسته است. برای ما حرف در ميآورند. من چکار به کار پروین دارم؟ ایشان باید کاپیتان تیمملی فوتبال بانوان باشد. اینطور نیست؟
اسم فامیلی ایشان "پروین" است.
هاها هاها! ما را سرکار گذاشتهاید؟...
این گفتوگو همچنان ادامه دارد