با نزدیک شدن به انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا، متاسفانه عدهای برای جمع کردن رای، وعدههای دروغین و خارج از حوزه اختیارات شورای شهر را به مردم اعلام میکنند.
از ایجاد اشتغال تا ارسال کد انتخاباتی فلان نماینده به شمارهای و شرکت در قرعهکشی سفر به کربلا در ایام اربعین. از پوسترهای خارج از عرف و خارج از عقلانیت بعضیها گرفته تا پوسترهای متخصص پوست و مو در همین شهر تهران. انگار نه انگار که همین چند ماه پیش و درپی حادثه تلخ ساختمان پلاسکو مردم با هم قرار گذاشتند تا از ورود افرادی که سنخیتی به مدیریت شهری ندارد جلوگیری کنند. خواه ورزشکار، هنرمند، سیاستمدار و... بود یا هرکس دیگری.
قبل از شروع رسمی تبلیغات برای کاندیداهای شوراها؛ ثبتنامکنندگان اقدامات خود را برای تبلیغات در فضای مجازی آغاز کردند، تشکیل کانالهای تلگرامی و مجازی، نشستهای هماندیشی شبانه و روزانه و... ازجمله شیوههایی بوده و هست که برخی کاندیداهای شوراها در پیشگرفتهاند. و حالا که تبلیغات رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته از جای جای شهر برای انداختن نام خودشان در ذهن مردم استفاده میکنند. از دیوارنویسی یا آویختن پلاکاردها و پوسترهای خود به درختان، تیرهای برق و چراغ راهنمایی و رانندگی تا پلهای عابرپیاده.
بگذریم از اینکه این اشخاص چطور میخواهند منافع مردم شهر و روستا را حفظ کنند، وقتی که هنوز پایشان به شوراها باز نشده و این همه بیقانونی انجام میدهند و تصویر و سیمای شهر را زشت میکنند.
مردم نیز از شوراهای اسلامی شهر و روستا و همچنین ریاستجمهوری جدید ایران خواستههایی دارند که گاه و بیگاه این خواستهها تنها در مرحله شعار و یا چند دستنوشته باقی میماند.
امروزه شوراها مشخص میکنند که شهرداری چگونه عمل میکند و اعتبارات ریالی شهر را چگونه و کجا مصرف کند. حتی تصمیم اعضای شوراست که مسیر درآمد شهرداریها را مشخص میکند و اهمیت شوراها و عملکرد آنها بسیار حائز اهمیت شده است.
بنابراین بایستی افرادی آشنا با قوانین شهرداریها، آشنا با نحوه شهرسازی و چگونگی معماری شهری، دارای تخصص درخصوص مسائل مالی و شیوههای درآمدزایی و از همه مهمتر دارای شناخت وسیع و عمیق از شهر و دیاری که میخواهد در آن کاندیدا شود را انتخاب کرد.
امروز اگر قرار است افرادی را روی صندلی نمایندگی شورای شهر بنشانیم باید حواسمان باشد که نه سلبریتیها میتوانند برایمان کاری کنند و نه چهرههای ورزشی و هنری. حتی آدمهای سیاسی هم نمیتوانند باری از دوش شهر بردارند و کمی از درد شهروندان بکاهند. آنها (آدمهای سیاسی) تنها به دنبال سیاسیبازی خود هستند و ادامه دادن جنگها و دعواهای سیاسی و حزبی و جناحیشان که در خوشبینانهترین حالت ممکن چند درصد ناقابل میتوانند کار کنند و برای شهر قدمی بردارند. عمده انرژی آنها صرف و سهم همان مجادلات تمامناشدنی میشود.
اگر قرار است حال شهرمان خوب شود، اگر قرار است ریزگرد و آلودگی هوا کم شود، اگر قرار است ساختمانهای عریض و طویل جلوی دید و نفس ما را نگیرد، اگر قرار است از این ترافیک بیحساب و کتاب خلاص شویم، اگر قرار است ناوگان حملونقل عمومی سهم بیشتری را از دولتها و سایر نهادها دریافت کند، اگر قرار است شهرمان را بسازیم و هزار اگر دیگر، باید تصمیم درستی بگیریم.
باید کاری کنیم، کارستان. باید مراقب باشیم که فریب فلان جریان و بهمان گروه را نخوریم و افرادی را روی صندلی شوراها بنشانیم که برای مشکلات شهری فکر و برنامهای داشته باشند، نه اینکه با معضلات، مشکلات و نارساییها عکس یادگاری بگیرند و تور گردش بگذارند و دست آخر هیچکدام از آن نابسامانیها آنطور که باید برطرف نشود.
مراقب باشیم که در این شهر شلوغ و آبگلآلود، بازیچه آدمهایی نباشیم و نشویم که بزرگترین دغدغهشان، پا گذاشتن بر روی گرده و رای ماست و بعد از آن رسیدن به مقاصد شخصی و حزبی و جناحی.
مواظب باشیم منافع ملی و شهروندیمان قربانی برخی آدمها نشود.
محسن رجبی