گروه ورزشي – «مهدی مهدویکیا از فوتبال خداحافظی کرد»، این خبری بود که در آخرین غروب پنجشنبه سال ۹۱ بازخوردهای فراوانی داشت و میتواند یکی از تلخترین یا مهمترین خاطرههای بسیاری از فوتبالدوستان و حتی کسانی قلمداد شود که با موشک نسل طلایی دهه ۷۰ زمانی دلِ خوشی از این فوتبال داشتند.
مهدوی کیا که مدتی است از بند آسیب دیدگی کهنهاش رها شده تصمیم گرفت خبر خداحافظیاش از فوتبال را جلوتر بیندازد. به گفته خودش در صورتی که پرسپولیس به فینال جام حذفی صعود کند، چند دقیقهای در این دیدار به میدان خواهد رفت تا فینال جام حذفی ایران بشود بازی خداحافظی موشک هامبورگ. در غیر این صورت دربی ۷۶ آخرین بازی مهدوی کیا برای پرسپولیس خواهد بود چرا که از این بازی تاکنون این بازیکن به دلیل مصدومیت و همچنین صلاحدید کادر فنی به میدان نرفته و این در حالی است که در نیم فصل اول و زمان حضور ژوزه در پرسپولیس او یکی از تاثیرگذارترین بازیکن پرسپولیس بود.
پرسشی که ذهن خیلیها را مشغول کرده این است که چه شد مهدوی کیا در شرایطی که چند هفتهای بیشتر به پایان لیگ نمانده تصمیم به خداحافظی گرفت آن هم در حالیکه خودش اعلام کرده بود در پایان فصل از فوتبال خداحافظی میکند. از صحبتهای او اینگونه بر میآید که نیمکتنشین شدن و خط خوردن از لیست ۱۸ نفره از سوی گلمحمدی، در خداحافظی زودتر از موعدش بیتاثیر نبوده و کاپیتان پرسپولیسیها به خاطر تفکر حرفهای که دارد به تصمیم کادر فنی احترام گذاشته و کوتاه آمده است.
این اما نخستین بار نیست وقتی دو نفری که زمانی همبازی بودند پس از اینکه یکی از آنها مربی میشود و دیگری بازیکن آن تیم، آن بازیکن پس از مدتی نیمکت نشینی دم از رفتن میزند. نمونه دیگر هم اتفاقا در همین پرسپولیس رخ داد. زمانی که علی دایی سرمربی پرسپولیس شد کریم باقری بازیکن این تیم بود اما شماره ۶ پرسپولیس پس از مدتی تصمیم گرفت از فوتبال خداحافظی کند آن هم در شرایطی که آمادگیاش زبانزد بود. حالا هم مهدوی کیا در شرایطی خداحافظی کرد که بسیاری از کارشناسان و فوتبالدوستان معتقدند با ۳۵ سال سن آمادهتر و تاثیرگذارتر از برخی بازیکنانی است که به اندازه یکی از صفرهای زیاد قراردادشان هم عرق نمیریزند. البته از این نکته هم نباید غافل شد که این حق مربی است تا بر اساس تفکری که دارد از بازیکنانی که به کارش میآید استفاده کند.
موضوع دیگری این است که پس از خداحافظی بازیکنان بزرگ از فوتبال، باشگاهها برای قدردانی از زحمتهای آنها چه کار کردهاند؟ همه، نسل طلایی دهه ۷۰ فوتبال ایران را میشناسند؛ نسلی که بازیکنانش به موشک، هلی کوپتر، غزال تیزپا و عقاب معروف بودند. نسلی که همیشه برای مردم قابل احترام بودند و نسلی که غیرت و تعصب برایشان بیش از تعداد ارقام قراردادشان مهم بود و نسلی که «فوتبال» بازی میکرد اما کمتر به یاد داریم که برای این بازیکنان مراسم خداحافظی در خوری گرفته شده باشد. امیدواریم برای مهدویکیا مراسمی در خور گرفته شود و از بازیکنی که سالها در موفقیتهای فوتبال کشورمان و مطرح شدن نام ایران نقش داشته و کسی که سهم زیادی در لحظههای شیرین مردم دارد به خوبی تقدیر شود و همچنین امیدواریم در فوتبال ما به هر کسی به اندازه لیاقت و تواناییهایش توجه شود و به گونهای نباشد که بی خود کسی را به عرش ببریم و بی جهت کسی را به فرش برسانیم.
پنج تصویر از افتخارات برجسته اسطوره ...
۱) بازیکن جوان سال آسیا در سال ۱۹۹۷
آنروزها مهدویکیا در اوج جوانی بود و یکی از ستارههای تیم ملی ایران برای رسیدن به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه. در جوانی پخته بود و پرانگیزه، همین امر نیز باعث شد تا او جز آن نسل طلائی دهه ۷۰ باشد و در جمعی از بزرگان، یکی از برترین ستارههای ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ باشد و ناگهان از لیگ آزادگان سر از بوندسلیگای آلمان و تیم بوخوم در آورد. اسطوره این روزها و پدیده آن سالها، تنها ستارهای بود که موفق شد این عنوان را از آن خود کند .گلزنی در چین و در بازی تاریخی دالیان مهمترین دلیلی بود که انتخاب کنندگان را مجاب به این تصمیم کرد.
۲) گلزنی به آمریکا در جامجهانی
گلزنی به آمریکا آنهم در جام جهانی با آن فرار زیبا و دستنیافتنی، یکی از جمله افتخاراتی بود که پلی شد به سوی موفقیت و البته محبوبیت برای ستارهای که شاید در آن سالها در برابر ستارگانی همچون علی دائی، خداداد عزیزی، کریم باقری و احمدرضا عابدزاده چه از دیدگاه موفقیت و چه از دیدگاه محبوبیت محلی از اعراب نداشت، اما با آن گل نهالی از موفقیت و محبوبیت کاشت که امروز درختی تنومند است که به قول خود او شاید خیلی از شخصیتهای سیاسی و فرهنگی هم نداشته باشند .
۳) سال ۲۰۰۳!
بیشک نمیتوان سال ۲۰۰۳ را در کارنامه مهدویکیا همانطوری نگریست که دیگر سالهای عمر دوران حرفهای او را مینگریم. این سال را باید سال جادوئی دوران حرفهای او نامید.
فصل ۲۰۰۳-۲۰۰۲، طلائیترین فصل حضور مهدویکیا در خاک ژرمنها بود. برای اولین بار بازیکن سال هامبورگ لقب گرفت، از سوی مجله معتبر کیکر به عنوان برترین دفاع راست بوندسلیگا لقب گرفت، به همراه هامبورگ به مقام چهارمی بوندسلیگا رسید و در نهایت نیز عنوان قهرمانی جام حذفی آلمان را از آن خود کرد تا در سال ۲۰۰۳ پادشاهی فوتبال آسیا فقط برازنده نام مهدی مهدویکیا باشد و بس.
۴) قرار گرفتن در ترکیب تیم قرن هامبورگ
کاپیتان سرخپوشان پایتخت در جشن ۱۲۵ سالگی باشگاه هامبورگ چهرهای متمایز داشت، همانطور که فلیکس ماگات و رافائل فندرفارت داشتند. حضور در ترکیب تیم قرن یک باشگاه مطرح اروپائی افتخاری است که میوه سالها ثبات، تلاش و جنگ بدون حاشیه است.اگر از تاریخ باشگاه هامبورگ مطلع باشید خواهید دانست که این انتخاب افتخار کمی نیست ، چه ، هامبورگ فاتح جام قهرمانان اروپا و تیمی مهم در فوتبال آلمان است .
۵) آویختن کفشهائی که هنوز هم قدرت داشت
شاید در این سالها کمتر شاهد آن بودهایم که کسی برای تیم محبوب خود، همان تیمی که برای پوشیدن پیراهن آن در روزهای خداحافظی از مستطیل سبز بیقراری میکند، این چنین آرام و بیحاشیه کنار میرود. شاید سالها حضور در سطح اول فوتبال اروپا، حضور در دو جام جهانی، حضور در چندین دوره از جام ملتهای آسیا، انجام ۱۱۱ بازی ملی و داشتن افتخارات ریز و درشت دیگر زمینههای قدرتطلبی را برای یک اسطوره فرآهم کند تا در باشگاهش حکمرانی کند. مشابه همان کاری که سایر بزرگان کردند و تیم را تا خود پرتگاه بردند. اما مهدی یکی است . این را می توانید از یحیی گل محمدی بپرسید که چه می دانیم مهدوی کیا هنوز او را مثل گذشته دوست دارد یا نه....