چهارشنبهسوری را میگویم، رسمی ایرانی که قدمتی دیرینه دارد و یکی از شیرینترین جشنهای ایرانی نزدیک عید نوروز است که در شب آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. و از همه مهمتر این جشن ایرانی یک جشن همگانی است و فقط مختص به گروه، قوم و یا وابسته به عقیده خاصی نیست بلکه از بدو این جشن ایرانیان آن را برگزار میکردهاند و چقدر هم شیرین برگزار میشده است که حال، حسرت آن و تفاوتهایش با امروز برایمان مانده است.
چهارشنبهسوری از دو واژه ساخته شده است و کلمه «سوری» به معنای سرخ است. در واقع به این دلیل نام گذاشتهاند که در سه شنبه شب، هنگام غروب آفتاب آتشی بر پا میکردهاند و هنگام پریدن از آن میخواندند: (زردی من از تو سرخی تو از من) با این حرکت میخواستند بیماریها مشکلات و تمام اتفاقات سال را به آتش دهند و با شادی سال نو را آغاز کنند.
بعد از به اصطلاح آتشبازی البته نه به معنای امروزی؛ همان پریدن از آتش منظور است. تمام اقوام و آشنایان دور هم جمع میشدند و رسمهای دیگر را به جا میآوردند. یکی از آنها آجیل مشکلگشای شب چهارشنبهسوری است، مردم بر این باور بودند که با خوردن آجیل مشکلگشای این شب همه بدیها از بین رفته و کینه و حسادت از آنها دور میشده و همینطور با شکستن کوزه، بلاها را از خود دور میکردند.
یکی دیگر از رسمها که همه با آن آشنا هستند قاشقزنی است، آیینی دلنشین که باعث مهر و محبت و صمیمیت بین همسایهها میشد، با کشیدن چادر بر سر و کوبیدن قاشق بر کاسه به در خانهها میرفتند تا خوردنیهای این شب را از همسایگانشان بگیرند.
رسمهای دیگری هم هست که ممکن است نصف مردم از آن مطلع باشند و اسم آن به گوششان خورده باشد، مانند: قلیا سودن، دود کردن کندر و اسفند، پختن آش، شال انداختن که رسمی قدیمی و بسیار سخت است و در آخر فال گوشی که خیلیها معتقدند و هنوز آن را انجام میدهند.
خیلی سال است که دیگر مردم ما آن فرهنگ ایرانی و غنی خود را به دست فراموشی سپردهاند و حیف که نسل جوان آن را نمیدانند و نسلهای آینده ممکن است به طور کل از رسم و رسومات ایرانی بیخبر شوند، به دلیل آنکه بزرگترها باید آن را سینه به سینه و نسل به نسل منتقل کنند و با به جا آوردن آن از بین رفتن آنها جلوگیری کنند ولی متاسفانه این چنین نیست و عواقب آن هم در شب چهارشنبه سوری شده شامل استرس، آتشسوزی، ترکیدن مواد محترقه در دست و آسیبهای جانی.
ولی چرا؟ آیا واقعا این بوده جشن و چهارشنبهسوری در گذشته؟ این بوده فرهنگ ایرانی و رسم و رسوماتش؟
به جای شنیدن صدای قاشق زدن بر کاسه، صدای مهیبی در این شبها شنیده میشود که به دنبال آن شکستن شیشه و اتفاقی ناگوار را به همراه دارد که تمام آن حوادث تلخ را هر سال در شبکههای خبری شاهد هستیم.
اگر تمام والدین رسم و رسومات را به فرزندان خود یادآور شوند و با انجام آن الگویی برای دیگران و نسل جدید باشند شاید بتوان دوباره آیین ایرانی خود را پا برجا کنیم و با نخریدن مواد محترقهای که چینیها به خوردمان میدهند است تنبیهی هم برای آنهایی باشد که وارد میکنند تا دست از کمکاری خود بردارند، زیرا با نخریدن تمام آن مواد محترقهای که به صورت مجاز یا غیرمجاز وارد کشور شده است روی دست واردکننده و فروشنده میماند.
با این حرکت باعث میشویم آتشنشانها و گشت پلیس در سطح شهر به جای آمادهباش برای جلوگیری از افتادن اتفاقی جبرانناپذیر با این حرکت خودجوش مردمی فقط یک شب را آسوده در کنار خانوادههای خود بگذرانند.
باید از یک جایی شروع کرد، شدنی است اما زمان میبرد و نیازمند والدینی است که وظیفه خود را در مورد این حرکت خود جوش انجام دهند زیرا به شخصه بزرگترها، والدین و مسئولین را مقصر میدانم که کمکاری کردهاند و خانوادهها با کناره گرفتن از دور هم جمع شدنها و رسم و رسومات، این جشن قدیمی را تبدیل به جشنی پرخطر کردهاند که شباهتی به جشن ندارد زیرا با دور شدن از فرهنگ و رسومات قدیمی شبی تلخ و پر خطر را برای فرزندانشان ساختهاند.
نویسنده: ثنا صفری