روز دوشنبه رئیسجمهور محترم در همایش روز ملی مهندسی آماري را ارائه داد كه شايد خيليها را مجبور كرد تا انگشت حيرت بر دهان بگذارند. آماري كه نشان ميداد با استناد به اطلاعات مركز آمار، تورم ماه گذشته سالجاري به عدد صفردرصد رسيده است.
بايد اين نكته را نيز در نظر داشت كه اين اعداد و آمار از سوي شخص اول اجرايي كشور مطرح شده و قطعا ايشان قصد مبالغه و اغراق نداشته و بايد اين آمار را پذيرفت.
البته رئيسجمهور محترم به اين نكته هم اشاره كرد كه «این کار عظیم و بزرگ بدون حضور و حمایت مردم نمیتوانست محقق شود و دولت قدردان همه مردم است»
اينكه دولت توانسته در طول يك سال و اندي كه بر مسند قدرت اجرايي كشور نشسته، اينقدر خوب عمل كند، جاي تحسين دارد، اما در اين ميان دو موضوع مهم مطرح ميشود كه بايد به آنها پرداخت.
اول) سكوت خودخواسته رسانههاي به ظاهر حامي
روز گذشته هيچكدام از رسانههاي حامي دولت تيتر مهم رئيسجمهور را در صفحه اول خود جاي ندادند. به هرحال رساندن تورم به نقطه صفر را بايد در قد و قوارههاي معجزه اقتصادي دولت دانست، اما چرا روزنامههايي كه بياهميتترين موضوعات را به عنوان تيتر و عكس خود انتخاب ميكنند از چنين خبر خوشي استقبال نكردند.
منهاي دو روزنامه اصلاحطلب حامي دولت كه «عدم مخفيكاري ايران در بحث هستهاي» را مهمترين سخن رئيسجمهور دانسته بودند، مابقي روزنامهها اساسا خبرهاي مربوط به دو سخنراني روز دوشنبه رئيسجمهور را داراي ارزش خبري براي صفحه اول خود نديده بودند.
اما سوال اينجاست كه چرا چنين اتفاقي افتاده است؟ آيا حاميان دولت، آمار رئيسجمهور محترم را باور ندارند؟ شايد در نگاه اول چنين به نظر برسد. اما واقعيت چيز ديگري است.
اگر به روزنامههاي انتشار يافته در تاريخ ۲۹ بهمن برگرديم، ميتوان سرنخ ديگري را در اين ماجرا بيابيم.
يك روز قبل از اين تاريخ رئيسجمهور محترم در مراسم گراميداشت روز فناوری فضایی از اولين فضاپيماي سرنشيندار ايراني رونمايي كرد، اما اين خبر مهم باز هم در اين رسانههاي به ظاهر حامي چندان مورد توجه قرار نگرفت و فقط يك روزنامه تصوير اين موفقيت را به عنوان عكس صفحه اول خود قرار داد و روزنامهاي ديگر هم يك تيتر بيربط از آقاي روحاني در گوشواره كنار لوگوي خود قرار داد. مابقي رسانههاي مكتوب يك جريان خاص به راحتي چشمشان را بر روي اين اتفاق بزرگ بستند و هيچ تيتري از رئيسجمهور كار نكردند.
دوم) توانايي در شرايط تحريم
رئيسجمهور محترم در همان سخنراني روز دوشنبه خود به نقش مهم و اثرگذار مردم در تحقق اين ركورد خوب اقتصادي دولت اشاره ميكند.
نكتهاي كه البته پيش از اين بارها و بارها از سوي مقام معظم رهبري مورد تاكيد قرار گرفته است. اينكه مسئولان به ظرفیتهای درونی کشور و استعدادهای ملت ایران توجه نشان دهند.
حال با توجه به اينكه دولتمردان طي ماههاي اخير بر خروج از ركود، پايين آوردن نرخ تورم، ورود به عرصه شكوفايي اقتصادي تاكيد كردهاند، سوال اينجاست كه اين موفقيتها در چه بازه زماني رخ داده است؟ قطعا مسئولان دولت به خوبي ميدانند كه حتي پس از توافقنامه ژنو هم اتفاق دندانگيري در زمينه تحريمها رخ نداد و اتفاقا طرفهاي غربي با لطايفالحيلي باز هم تحريمهاي جديد را به اسم تحريمهاي مانده از گذشته بر ملت ايران تحميل كردند.
در چنين شرايطي مسئولان اقتصادي دولت توانستهاند دربرابر ركود و تورم پيروز شوند، پس در شرايط تحريم هم ميتوان به راحتي و با تكيه بر ظرفيت دروني، به موفقيت دست يافت.
پيوند ميان دو موضوع به ظاهر بيربط
پس از روي كار آمدن دولت يازدهم، عدهاي سعي كردند تا با همه توان دولت را به سمت ميز مذاكره بكشانند. البته قطعا بر مذاكره ايراد و اشكالي چنداني وارد نيست. اما اينكه عدهاي در داخل با كوبيدن بر طبل «ما نميتوانيم» تنها راه نجات دولت و ملت را مذاكره و دادن دست دوستي به دشمنان ميدانستند و ميدانند، موضوعي نيست كه بتوان به راحتي از كنار آن گذشت.
اين افراد تنها راه حل مشكلات اقتصادي را آشتي با غرب (بخوانيد امريكا) ميدانستند و حتي با زير سوال بردن صنعت هستهاي كشورمان، آن را موضوعي كمسود و پرضرر براي ايران عنوان ميكردند.
اما آماري كه رئيسجمهور محترم ارائه داد را وقتي در كنار ساير موفقيتهاي ملت ايران نظير انرژيهستهاي، فناوري نانو، علم و پژوهش، فضايي و موشكي و... قرار ميدهيم به اين نتيجه ميرسيم كه اتفاقا تنها راه پيروزي ايران، ايستادن روي پاي خود است.
ايرانيها اثبات كردهاند تواناييشان در عرصههاي مختلف فراتر از قورمه سبزي و آبگوشت بزباش است و اتفاقا همين امر باعث عصبانيت عدهاي ميشود. افرادي كه طي اين سالها تمام تلاش خود را براي تصويرسازي غيرواقعي از ايران و ايراني به كار بستهاند و براي پيوند ميان ايران و دشمنان، جمهوري اسلامي را بازنده در برابر غربيها معرفي كردهاند.
حالا اگر برخي رسانههاي يك جريان خاص، اتفاقات خوبي كه براي ايرانيان رقم خورده را سانسور كنند و از كنار آن به راحتي بگذرند، اتفاق عجيبي نيست. به زعم آنها برجسته كردن ارزشها و تواناييهاي بومي كشورمان سد محكمي در مقابل خواسته آنان ايجاد ميكند.
درواقع آنان به شكلي غيرمستقيم در حال بزك كردن چهره دشمن هستند. آنها تواناييهاي دروني كشور را به شكلي كاملا عامدانه نميبينند و درعوض بهطور مداوم عكس و تيتر گفتوگو با طرفهاي امريكايي را براي صفحه يك خود برميگزينند. حالا آيا بايكوت خبري اين جريان رسانهاي در برابر توانمنديهاي بومي كشورمان يك امر اتفاقي است؟