بلایی که بر سر جمال خاشقجی روزنامهنگار تبعه عربستان آمد، مستوجب مجازات است، او به دست خاندان سعودی به قتل رسید در حالی که پس از گذشت چندین روز از قتل او، آلسعود نمیپذیرفت که عامل قتل این روزنامهنگار منتقد است.
عربستان که یکی از مهمترین کشورهای همپیمان آمریکا در غرب آسیا و خلیجفارس است و در سیاستهای ضد ایرانی ترامپ مشارکت و همدستی کامل دارد، مرتکب جنایتی تروریستی شده است که براساس قوانین بینالمللی و حتی براساس کنوانسیونهایی که زیر مجموعه سازمان اف.ای.تی.اف است، نه تنها حامی تروریسم است، بلکه خود اقدام به ترور میکند، اما میبینیم که رژیم سعودی از اعضای ناظر سازمان اف.ای.تی.اف است و در جلسه هفته گذشته «اف.ای.تی.اف» تلاش زیادی کرد تا ایران از فهرست سیاه این سازمان بیرون نیاید.
خاشقجی یک معترض و منتقد رژیم سعودی بود که در رسانههای آمریکایی همچون روزنامه واشنگتن پست قلم میزد، افشاگریهای او باعث تخریب و نابودی چهره رژیم سعودی شده بود، قتل این معترض عربستانی در کنسولگری این کشور در استانبول اتفاق افتاد که نشاندهنده بیتوجهی سران سعودی به همه قوانین بینالمللی و حقوق بشری است. البته از قتل جمال خاشقجی مهمتر، کشتار مردم مظلوم یمن است که به دست ارتش سعودی و ائتلافی که با رهبری این رژیم راه افتاده اتفاق میافتد و متأسفانه شاهد سکوت مرگبار کشورهای مدعی حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی در این زمینه هستیم.
رفتارهای مغایر با صلح و امنیت رژیمهایی همچون اسرائیل و آلسعود هیچگاه با واکنش عادلانه و منصفانه مجامع بینالمللی و کشورهای مدعی حقوق بشر روبهرو نشده است، بلکه با وجود همه رفتارهای مخرب امنیت و اقدامات تروریستی از سوی آنها، حمایتهای آمریکا و غرب از چنین رژیمهایی افزایش یافته و برای برونرفت از چالشهایی که رژیمهایی چون اسرائیل و عربستان ایجاد کردهاند، شاهد فرافکنی و ساختن سناریوها و سوژههایی هستیم که علیه ایران تدارک دیده میشود.
فشار افکار عمومی و رسانههای مستقل دنیا میتواند وضعیت عربستان را به خاطر قتل خاشقجی که یک اقدام تروریستی است در تنگنا قرار دهد و باعث شود که این رژیم تنبیه شود. آمریکا تا چه زمانی میتواند بر سر منافع مشترک با عربستان سعودی بر روی جنایاتی که سران آلسعود مرتکب میشوند چشمان خود را ببندد و سازمانهای بینالمللی نیز واکنش قابل توجهی از خود نشان ندهند؟!
رفتارهای دوگانه و غیر قانونی آمریکا و سازمان ملل نسبت به ایران که به خاطر ادعاهای واهی و دروغین، مجازات میشود و سالها است که تحت تحریمهای اقتصادی قرار دارد، در واکنش به رفتار تروریستی رژیم سعودی به خوبی نمایان است، اگر چنین اقدامی از سوی ایران اتفاق افتاده بود، بدون شک به خاطر چنین کاری ایران مجازات میشد و حتی شورای امنیت سازمان ملل نیز برای صدور قطعنامه علیه ایران تشکیل جلسه میداد.
اما نمیتوان انتظار داشت که آمریکا گاو شیرده خود را مجازات کند، آنها منافع مشترک بسیاری دارند، از تأمین نفت تا همکاری در فعالیتهای افراطگرایان اسلامی، مشارکت در بر هم زدن اوضاع سوریه و لبنان، جنگ علیه مردم مظلوم یمن، همکاری مشترک و نزدیک علیه ایران و بسیاری همکاریهای دیگری که هر یک از آنها جرمی است که آمریکا، رژیم اسرائیل و رژیم سعودی مرتکب میشوند اما هیچگاه به خاطر رفتارهای خصمانه خود از سوی مجامع بینالمللی مجازات نمیشوند.
جمهوری اسلامی ایران در عمر ۴۰ ساله خود یک روز بدون تحریم را سپری نکرده است، تهدیدات نظامی، فشارهای سیاسی و تحریمهای اقتصادی که هم از سوی سازمان ملل اعمال شده و هم یکجانبه از سوی آمریکا و کشورهای اروپا، بی عدالتیهای موجود در اجرای قوانین بینالمللی را اثبات میکند، در حالی که بزرگترین عامل ایجاد نا امنی، بیثباتی و کشتار مردم بی گناه در منطقه غرب آسیا، اسرائیل و عربستان سعودی هستند.
حامیان رژیمهایی چون اسرائیل و عربستان به خوبی میدانند که اگر این همپیمانان خود را براساس همان قوانین موجود سازمان ملل و مجامع بینالمللی مجازات کنند، تحمل آن را نخواهند داشت و از هم فرو میپاشند.
اگر این دو رژیم با کوچکترین تحریمی از سوی سازمان ملل مواجه شوند، ساقط خواهند شد چراکه حیات آنها بستگی به حمایتهای آمریکا، سازمان ملل و مجامعی دارد که خود را حامی و مدافع حقوق بشر میدانند و برای ایجاد صلح و امنیت در دنیا تأسیس شدهاند. با وجود قوانینی که تبعیضآمیز است و نمیتوان از آنها برای مجازات مجرمین اصلی استفاده کرد، چگونه میتوان برای پیوستن به این سازمانها و قوانین پافشاری نمود؟!
تنها کافی است به آینده و سرنوشت توافقی توجه کنیم که آمریکا بر سر فعالیتهای صلحآمیز هستهای با ایران امضا کرد و اکنون همگان میبینند که چه بر سر این توافق آمده است.
نویسنده: سیاوش کاویانی