گروههای معدودی در دستهبندیهای پراکنده اما محدود خود را در اختفای استتار نگه میدارند و سعی میکنند اثر و نشانی باقی نگذاشته تا بهراحتی بتوانند مسیر اقتصاد را بیمار نگه دارند و در پناه آن همچنان به هزینه دادن برای پیشگیری از زدن هر جرقه امیدی میپردازند تا بتوانند برای حفظ رانت و درآمدهای خود قوانین را دور بزنند! این عده اگرچه بهظاهر یکدیگر را نمیشناسند اما در اجرای روش متحدالقول بوده و به مجردی که بوی سوختن منافع بادآورده آنها به مشام میرسد دست به کار اعتراض با چاشنی آزادی و دفاع از حقوق مستضعفان جامعه و در مواردی بشردوستانه میشوند تا اجازه ندهند راهی برای برونرفت همان گروه اکثریت که هشتشان در گروی نه آنهاست پیدا شود. این یک گزار موقت است که همچون عبور خودروها و کانتینرهای ترانزیت از یکسو وارد و بهسرعت از طریق دیگر خارج میشوند درحالیکه محتوای آنها در انبارهای ناشناس و ثبتنشده بجا میمانند! فشارهای این افراد معمولاً از طریق پتانسیل نشریات زرد تقویت و وارد میشود تا با کلماتی دلفریب، مظلومیت بهظاهر ازدسترفتهای را برای همان گروههای معدود پیدا و پنهان بزرگنمایی کند. این سونامی دقیقاً همانند یک گردباد در مناطق کویری است که با سرعت از سویی میآید و پس از بجا گذاشتن تلی از خاک و درنهایت محو کردن اصل واقعه از طرف دیگر خارج شده و دوباره اما بهظاهر آرام به محیط درگیر بازمیگردد که انگار هیچ اتفاق تازهای نیفتاده است! حاصل این جابجاییهای مقطعی اما متوالی چیزی نیست جز عبور از حقوق کسانی که قادر به دفاع از خود نیستند و اگر هم بخواهند یا بتوانند فرصت آن را ندارند زیرا آنچه که باقی مانده را هم در این میان از دست میدهند! اگرچه اختلاسهای به وجود آمده طی این سالها عمدتاً توسط افرادی بوده است که یا به حبسها سپرده شده و یا فرار را برقرار ترجیح دادهاند تا در غربت محبوس نفس و عمل خود باشند و نتوانند از طول زندگی بلند خود آنگونه که باید لذت ببرند اگرچه عرض آن هم محدود بوده و قابل دفاع نیست! درحالیکه اصل منافع از این اختلاسها همینجا و با لطایفالحیلی که نام دیگر آن پولشویی است توسط همین گروههای معدود و محدود در اختفا میماند که بهترین ژاندارم بهمنظور به حاشیه بردن رانتها چیزی نیست جز مبحث مالیات و اگر از این حالت ضعیفکشی خارج شود و واقعیتنگر باشد تمامی مشکلات درگیر جامعه حلوفصل و گوشهای از مدینه فاضله در شهرفرنگ آن به نمایش گذاشته خواهد شد. مجسم کنیم که امروز گروههای مخل در عرضه خودرو، قاچاق، ارز و معضل مسکوکات و طلا بیکار ننشستهاند و برای کسانی که از پشت پرده آنها را صحنهگردانی میکنند به خریدوفروش مجوزهای وارداتی که ممنوع شدهاند، مشغولند! تا بود و نفت همچنان در مرز چهار میلیون بشکه صادر میشد و تهاتر کالا به شهرت رواج داشت جای خالی این محدود و معدود افراد پشت پرده را معتادان و آن پیرزن فقیر روستایی پر میکرد تا کانتینرهای قطعات لوازمخانگی و همچنین خودروهای متعدد پورشه با کارت بازرگانی یکبار مصرفشان وارد شود درحالیکه اکثراً افرادی بیسواد بودند که مرز جهان را کوههای اطراف روستای خود میدیدند و بهشت موعود را دروازه غار و کوچهپسکوچههای مولوی بهحساب میآوردند! اینجا نیاز بود تا قطعات سنگین و ارزشمند با سرپوش کارتهای بازرگانی یکبار مصرف از طریق بهظاهر رسمی وارد شوند درحالیکه کموزن دارهای آن توسط همین افراد پشت پرده به کولبرهای غرب سپرده میشد تا از میان درهها و کوههای پربرف عبور داده شوند و اگر گیر افتادند به نام آنها و زمانی که رد میشود به کام معدود شیرین میآمده و حالا این کروناست که در کنار تحریمها عرضاندام میکند و پس از سالها محاسبات را تغییر میدهد تا روشها را هم عوض کنند و بجای ادامه واردات از این طریق بهسوی دریافت مجوزهایی تحت عنوان ثبت سفارش بروند و با خیال راحت این کاغذها را به دهها برابر قیمت بفروشند! شرق کشور و بخصوص پهنه استان سیستان و بلوچستان بهعنوان یکی از مستعدترین نقاط جهان برای ارتقاء ارزشافزوده میتواند با کمترین هزینه و دارا بودن نیروهای فعال و پرانرژی و کشت میوههای گرمسیری علاوه بر تأمین نیاز داخلی، حداقل بازارهای ۱۶ کشور همسایه را اغنا و اشباع کند که امروز نود هزار تن تولید موز مرغوب نه ازنظر ظاهر و بلکه ارزش غذایی و انرژی بالا وارد بازار کرده که سالمتر از نوع وارداتی آن میباشد زیرا نارس برداشت نمیشوند تا بهواسطه گازهای شیمیایی که ضررهای غیرقابل جبرانی داشته باشد اما مابهالتفاوت کسری این بازار را که حدود یکصد هزار تن است واردات تأمین میکند که نشانه عدم موفقیت وزارت جهاد کشاورزی طی این سالها است. از سویی امروز همین چالش به نحوی یقه دولت در حال اتمام را چسبیده تا عوامل آن گروه معدود که معلوم نیست چگونه توانسته است ثبت سفارشهای واردات موز را که در طبقه هفتم اولویتها قرار دارد و این روزها جزء میوههای ممنوعه است به دست آورند و توسط عوامل خود در گمرکهایی که خط ورودی آن را ها نیز در دست دارند با بیش از ده برابر ارزش واقعی به فروش برسانند تا موزی که حداکثر قیمت آن در بازار کیلویی پانزده هزار تومان بود امروز به مرز پنجاه هزار تومان نزدیک و باعث گردد تا آبشخورهای این اقتصاد که از ضعف مدیریت در وزارت جهاد کشاورزی نشأت میگیرند، برملا شوند!
نویسنده: حسن روانشید