دوشنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۲:۱۱
کد مطلب : 98785

حذف شدنی‌ها

سوریه همچنان کانون اصلی تحولات غرب آسیاست که سرنوشت آن بر سپهر سیاسی جهان تاثیر...

سوریه همچنان کانون اصلی تحولات غرب آسیاست که سرنوشت آن بر سپهر سیاسی جهان تاثیر بسیار خواهد داشت. بررسی روند تحولات این کشور دارای نکات قابل تاملی است که نشانگر سرعت گرفتن سیر تغییرات است.
در حوزه سیاسی در روزهای آتی دو نشست مهم آستانه و ژنو برگزار می‌شود که اولی با محوریت ایران، روسیه و ترکیه است و دیگری نشستی میان نظام سوریه و گروه‌های سیاسی و آنانی که معارضان نامیده می‌شوند. در حوزه نظامی نیز چند رویداد مهم در جریان است. ارتش سوریه همچنان به پیشروی و آزادسازی مناطق از اشغال تروریست‌ها ادامه می‌دهد که از مهمترین آن آزادی تدمر بوده است. امریکا نیز از اعزام نیرو برای آنچه آزادی رقه نامیده خبر داده است. ترکیه همچنان سیاست گزینه نظامی علیه سوریه را دارد و ادلب را آغاز راه دانسته و بر حضور در منبج تاکید می‌کند.
نکته قابل توجه آنکه عراق برای نخستین‌بار در سال‌های اخیر با توافق سوریه اقدام نظامی علیه داعش در خاک سوریه داشته است. درحوزه نظامی همچنین اخیرا نشست سه‌جانبه‌ای میان مقامات ترکیه، روسیه و امریکا در آنکارا برگزار شد که محور آن را اقدام در سوریه و عراق تشکیل می‌داد.
مجموع این اقدامات در حوزه سیاسی و نظامی در حالی صورت می‌گیرد که یک نکته در ورای آن مشاهده می‌شود و آن سخنان نماینده امریکا در سازمان ملل است وی در سخنانی ادعا دارد که ایران و حزب‌الله باید از سوریه خارج شوند تا اقدامات صورت گرفته برای آینده سیاسی سوریه به نتیجه برسد.
این سخنان در کنار برخی اخبار و گزارش‌های منتشره مبنی بر همکاری روسیه و ترکیه و امریکا در سوریه این سناریو را در اذهان ایجاد کرده که معادلات پشت پرده‌ای در حال شکل‌گیری است که شاید ابعاد آن را توافقات امریکا و روسیه برای آینده سوریه تشکیل می‌دهد.
این سناریو در حالی از سوی برخی محافل رسانه‌ای و سیاسی مطرح می‌شود که بازی سراسیمه و بدون انسجام امریکا در سوریه از جمله تحرکات نظامی که در رقه صورت می‌دهد و نیز اصرار آن بر حمایت از منافع رژیم صهیونیستی و البته فروش تسلیحاتی به سعودی و از همه مهمتر عدم رویکرد به قرار دادن نام گروه‌های تروریستی در لیست سیاه نشان می‌دهد که امریکا همچنان بازیگری غیرقابل اعتماد است که بیشتر از آنکه به دنبال مبارزه با تروریسم و برقراری ثبات در سوریه باشد به دنبال منافع اقتصادی و کاسبکارانه است. نهایت سیاست امریکا در سوریه را در سخنان اخیر ترامپ می‌توان مشاهده کرد که می‌گوید کشورهای عربی فقط پول دارند و امریکا حاضر به ایجاد منطقه امن در سوریه به شرط تامین هزینه‌های آن است. به عبارتی رویکرد امریکا به سوریه در مرحله نخست سرکیسه کردن کشورهای عربی است.
ترکیه نیز که گرفتار بحران‌های داخلی و بویژه تنش شدید با اروپاست بحران سوریه را مولفه‌ای برای انحراف افکار عمومی از بحران‌های خود می‌داند در حالی که سفر اردوغان به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس نیز نشانگر طرح آن برای باج‌گیری از کشورهای عربی به عنوان پیروان سرنگونی نظام سوریه بود.
با توجه به این حقایق می‌توان گفت نه ترکیه و نه امریکا نمی‌توانند شریکی قابل اعتماد باشند و قطعا حضورشان در کنار روسیه برای رسیدن به منافع موقت است در صورتی که منافعشان در جای دیگری تامین شود رویکرد خیانت را در پیش خواهند گرفت. رویکردی که نمود گذشته آن را در سقوط خان‌طومان به خاطر خیانت امریکا می‌توان مشاهده کرد که شاید بتوان گفت انفجار اخیر دمشق با ۱۶۰ کشته و زخمی نمودی کوچک‌تر از آن خیانت‌ها باشد. نکته اساسی آن است که امریکا و ترکیه اگر واقعا به دنبال ثبات سوریه هستند باید به جای ادعای خروج ایران و حزب‌الله به همکاری با آنان و سوریه علیه تروریسم تاکید کنند که تاکنون صورت نداده‌‌اند و این خود ابهام را در صداقت رفتاری این کشورها نشان می‌دهد و در نهایت آنان خواهند بود که از معادلات منطقه حذف خواهند شد.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdcgnu9y.ak9774prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی