سه شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۲:۲۴
کد مطلب : 99225

چرا حال «روحانی» را نمی‌فهمید؟!

رفتار این روزهای منتقدان دولت را نمی‌پسندم. اینکه رئیس دولت مستقر تحت شدیدترین فشارهاست...

رفتار این روزهای منتقدان دولت را نمی‌پسندم. اینکه رئیس دولت مستقر تحت شدیدترین فشارهاست و جناح رقیب هم ضعف‌های آن‌را مثل پتک بر سرش می‌کوبند، اتفاق خوبی نیست.
آقایان منتقد! خودتان را جای روحانی گذاشته‌اید؟ حالش را می‌فهمید؟ اگر شما هم شرایط امروز او را داشتید شاید مثل او رفتار می‌کردید. وقتی همه عمر و آبرو و توان دولتش را گذاشت و در ازای نچرخیدن سانتریفیوژها، قابلمه خالی وعده‌ها تحویل گرفت. وقتی «آفتاب تابان»، «باغ گلابی»، «فتح‌الفتوح»، «برد-برد» و... جز چند برگه کاغذ بی‌ضمانتی شد که نه خودش ارزشی داشت و نه روحش. وقتی «کلید» تدبیر و امید نه تنها قفل‌ها را باز نکرد که از دل آن قفل‌هایی بزرگ‌تر زاییده شد.
وقتی «آنچنان» اوضاع اقتصادی کشور خراب شد که برخی دولتمردان یا «صدقه»‌بگیر مردم شدند، یا دست در جیب مردم کردند و صندوق‌های ذخیره ملت را جارو کشیدند، یا در عین «مظلوم»یت دست به قاچاق کالا زدند و بجای اجرای قانون، آن‌را دور زدند. وقتی فیش‌های نجومی از لای «صداقت»‌شان بیرون افتاد. وقتی «جیب مردم» با آمارهای تورم و رونق اقتصادی میانه‌ای نداشت. وقتی بنگاه‌های تولیدی خوابیدند. وقتی جنس چینی بازار را بیش از گذشته قبضه کرد، وقتی نقدینگی چندبرابر شد و «حماسه اقتصادی» موعود چهارسال خاک خورد، وقتی «اقدام و عمل» در حد همان شعارهای دل‌خوش‌کن باقی ماند. وقتی دولت جز دست‌های نسبتا خالی و دستاورد تقریبا هیچ مجبور شد با خام‌فروشی نفت و بالا بردن تعداد بشکه‌هایش هم بازار را کنترل کند و هم عدد رشد اقتصادی را دستکاری کند.
وقتی مردم به حرف رئیس دولت گوش کردند و «عینک» هم زدند و آنچه در نیاوران و ولنجک و فرمانیه و لواسان می‌گذرد را در زندگی‌شان نه دیدند و نه لمس کردند.
وقتی می‌بیند با بررسی نتیجه انتخابات ۲۹ اردیبهشت هرچه باشد بازنده است، چاره دیگری ندارد. پیروزی در دور اول با آمار شکننده باز هم به معنای باخت است. رفتن به مرحله دوم هم معنای قبلی را دارد. کناره‌گیری مصلحتی و به نفع کاندیدای پوششی هم معنایی جز پذیرش باخت ندارد. و رای اعتماد نگرفتن از مردم هم داستان را بدتر می‌کند، چون طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب هیچ‌گاه دوره دوم یک رئیس‌جمهور با این‌همه چالش همراه نبوده است.
باید به آقای روحانی حق داد که این روزها حتی گذشته خود را هم به چالش بکشد. از «اعدام» بگوید اما فراموش کند خودش پیشنهاد اعدام در نماز جمعه را می‌داد. از «دیوارکشی» بگوید، اما از ذهنش دور کند که تئوریسین‌های دیوارکشی امثال «اکبر پونز» بودند که این روزها یا در جماعت اپوزیسین آن‌طرف آبی صف بسته‌اند و یا جزو حامیان این روزهای ستاد سبز و بنفش هستند. از «دوختن» دهان‌ها و سلب «آزادی» بترساند، اما به کسی نگوید برخوردهای چکشی با کارمندان زن ارتش در اول انقلاب کار چه کسی و کسانی بوده است. نگوید گذشته نه چندان دور این مملکت چه روزهایی را با تفکرات دولت سازندگی دیده است و منتقدان کجاها را تجربه کرده‌اند.
حال این روزهای «روحانی» حال خوشی نیست. شاید این روزها او از «احمدی‌نژاد» هم بابت رد صلاحیت رئیس دولت سابق ناراحت‌تر باشد. اگر احمدی‌نژاد یا حتی بقایی در صافی شورای نگهبان گیر نمی‌کردند، حالا او با اطمینان خاطر بیشتری می‌توانست به دودوره‌ای شدن فکر کند. آن‌وقت داستان «دوقطبی» تکرار می‌شد و در فضای دوقطبی احمدی‌نژاد - روحانی یا حتی سطح پایین‌تر می‌شد به جای گزارش دادن عملکرد چهارساله به ۸ سال قبل فلاش‌بک زد و از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد.
اما چه می‌شود که این نشد و حالا دوقطبی دوازدهمین دوره ریاست جمهوری رقابتی میان شعارها و وعده‌های روحانی با عملکرد و رفتارش است.
انصافا کار سختی است. باید جای او باشید تا متوجه شوید چرا برای ماندن بر صندلی ریاست، همه ارکان و نهادهای نظام را مورد حمله قرار می‌دهد. آن‌وقت از زیر سوال بردن آزمایش‌های موشکی گرفته تا تخریب رقبایش سر درمی‌آورید و به او حق می‌دهید که هم شعار «احیای اخلاق»ش را از یاد ببرد و هم آن مناجات روز تنفیذ را لای این همه دلمشغولی‌های این روزها گم کند که گفته بود: «خداوندا، به تو پناه می‌برم از استبداد رأی، عجله در تصمیم، تقدّم نفع شخصی و گروهی بر مصالح عمومی و بستن دهان رقیبان و منتقدان.»
آقایان منتقد به روحانی حق بدهید.

مولف :
https://siasatrooz.ir/vdcgnx9y.ak9yx4prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

سحر
آقای روحانی رئیس جمهور کشور است یا رئیس اوپوزیسیون ؟ پس جنبش ارتجاعی سبز مطالباتش را اگر از رئیس جمهور بالفعل نگیرد از کاندیداهای بالقوه بگیرد؟! واقعا که نفاق چها که نمیکند.....