هرچند ساحات (اینستکس) اخیراً ثبت شده است، تاریخ دقیقی برای اجرای آن ذکر نشده است و این موضوع هنوز نامشخص است. آیا شما میدانید که این سازوکار چهزمانی دقیقاً یا حدوداً عملیاتی خواهد شد؟
اینستکس مطالبات و تعهدات پرداختی برگرفته از مراودات تجاری میان شرکتهای اروپایی و شرکتهای ایرانی را ثبت و تهاتر خواهد کرد، بهگونهای که دیگر نیازی به نقل و انتقالات مالی میان اروپا و ایران نخواهد بود. اگر همه اینها بخواهد اتفاق بیفتد، لازم است که از طرف ایران هم اقدامی متقابل، سازوکاری مشابه، صورت پذیرد، درواقع به مؤسسه یا تشکیلاتی همگون نیاز است که بتواند مطالبات و تعهدات پرداختی شرکتهای ایرانی را ثبت و تسویه نماید.
ایده اولیه حمایت از منافع اقتصادی ایران ذیل توافق هستهای بهنظر میرسید که مبتنی بر مقررات مسدودساز اتحادیه اروپا و علیه تحریمهای یکجانبه آمریکا باشد. اما اینستکس کار خود را با پرداختن به ابعاد انساندوستانه تجارت با ایران آغاز خواهد کرد که مشمول تحریمهای آمریکا نیستند. ایجاد مکانیزمی که از تجارت مشروع با ایران در مقابل تحریمهای آمریکا حمایت نمیکند، چگونه میتواند معنادار باشد؟ آیا این سازوکار، در مراحل بعدی، تجارت تحریمشده را نیز پوشش خواهد داد؟ مهمتر اینکه، این موضوع چهزمانی میتواند اتفاق بیفتد؟
مهم این است که سازوکارهای جدید را سریعاً به جریان بیندازیم. تمرکز اینستکس در مرحله اول بر آن بخشهایی که برای مردم ایران حیاتی است، خواهد بود که اولاً بخش اساسی صادرات فعلی اروپا به ایران را شامل میشود: دارو، محصولات پزشکی، مواد غذایی و اقلام کشاورزی و ثانیاً مهمترین بخش از نیازهای روزانه فعلی مردم ایران است. در عمل مشخص خواهد شد که با چه سرعتی میتوانیم کار را پیش ببریم.
آیا کشورهای غیراروپایی قادر خواهند بود در آینده از این سازوکار برای تجارت با ایران استفاده کنند؟ آیا کشورهای دیگر (غیراروپاییها) تمایلی برای انجام چنین کاری دارند؟ اگر جواب مثبت است، چهزمانی این امر میتواند محقق شود؟
اینکه با چه سرعتی میتوانیم پیش برویم تا حد زیادی بستگی به اعتماد بازیگران بازار نسبت به شفافیت کل این مکانیسم دارد که شامل سازوکار همتای ایرانی نیز میشود، به همین خاطر نباید وقت هدر دهیم و باید کارشناسانمان را واداریم تا ساختارها و فرآیندهای لازم را تکمیل و اجرایی کنند.
شما تا چهحد اسپیوی و ساحات (اینستکس) را جدی قلمداد میکنید؟ برخی بر این باورند که اینها اقداماتی نمادین هستند تا ایران را متقاعد کنند که در توافق هستهای بماند. آیا این درست است؟ آلمان در این زمینه تا چهحد جدی است؟
آلمان، فرانسه و بریتانیا مصمم هستند و همچنان در تلاشند تا برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را که با قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل بهتصویب رسید، پابرجا نگه دارند، از همین رو ما اینستکس را تأسیس کردیم که وظیفهاش تسهیل روابط تجاری میان ایران و اروپاست و از این طریق مجدداً بر اراده و تلاش خود برای حفظ ضوابط اقتصادی برجام مهر تأیید زدیم. ما از همان ابتدا مصمم بودیم که همراه با دیگر شرکای اروپاییمان مزایای اقتصادی پیمان هستهای وین را حفظ کنیم، چراکه بر این باوریم که پایبندی به برجام برای همه طرفها خوب و مهم است، از اینرو آلمان یکی از سه سهامدار اینستکس است و رئیس اداره کل اقتصاد و توسعه پایدار وزارت امور خارجه آلمان در شورای نظارت این نهاد بهنمایندگی از آلمان حضور دارد، علاوه بر این، اینستکس توسط یک مدیر بانکی آلمانی باتجربه هدایت میشود.
دو بحث در ایران درخصوص ساحات (اینستکس) وجود دارد. عدهای میگویند که اینستکس تصویب و تأیید نهایی اف.ای.تی.اف در ایران را بهعنوان یک شرط یا پیششرط برای اجرای این سازوکار مطرح میکند. عدهای دیگر هم میگویند که این شرط نیست بلکه یک توصیه است. کدامیک از این گزاره درست است؛ شرط یا توصیه؟
اینستکس باید استانداردهای بینالمللی درخصوص مبارزه و ممانعت از پولشویی و تأمین مالی تروریسم را بهصورت صددرصد مورد توجه قرار دهد. این امر برای جلب اعتماد و استفاده بخش خصوصی از اینستکس اجتنابناپذیر است، در واقع این امر باید برای همه روشن و مشخص باشد. واقعیت این است که: بانکهای طرف قرارداد با شرکتهای اروپایی که ایران روی همکاریشان حساب کرده است خود را متعهد به توصیههای گروه ویژه اقدام مالی (اف.ای.تی.اف) در زمینه مبارزه و ممانعت از پولشویی و تأمین مالی تروریسم کردهاند، این بدان معناست که پرداختهای آنها برای معاملاتی که از طریق اینستکس تسویه شدهاند تنها زمانی امکانپذیر است که امور شرکای تجاری ایرانیشان هم طبق استانداردهای بینالمللی بررسی شده باشند، به همین دلیل هم صحبت شرط و شروط نیست، این یک بحث انحرافی است که با واقعیات همخوانی ندارد و ذهن مردم ایران را منحرف میسازد.
آیا آمریکا میتواند اینستکس و اسپیوی را تحریم کند؟ اروپا چه ابتکار عملهایی را برای مقابله با چنین تحریمهای احتمالی دارد؟
اینستکس علیه هیچ کشوری نیست و هدف آن نیز نقض و یا دور زدن تحریمهای آمریکا نیست. اینستکس فقط میخواهد معاملات قانونی را امکانپذیر سازد. این ایده براساس قاعده دو حوزه مالی مستقل از هم شکل گرفته است. در اروپا پول تنها میان شرکتهای اروپایی و در ایران فقط میان شرکتهای ایرانی در جریان خواهد بود.
آیا اروپا با بهتأخیر انداختن اسپیوس، بهدنبال خرید زمان در قبال ایران و توافق هستهای است تا اینکه نتایج انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا را ببیند و سپس بهنحو مقتضی بهپیش رود؟
باور کنید ایجاد چنین مؤسسهای برای تسویه وجوه دادوستدهای تجاری خصوصی، امری پیچیده و بسیار هزینهبر بود. ما میبایست در طرف اروپایی به توافق میرسیدیم و با سایر اعضای اتحادیه اروپا و خود اتحادیه هماهنگ میشدیم. به هر حال سه کشور اروپایی E۳ سهامداران اینستکس میباشند. ما با اینستکس از نظر سیاسی قدم به سرزمینی ناشناخته گذاشتیم. این تلاش فوقالعاده سیاسی را نباید دستکم گرفت.
سفیر فرانسه در آمریکا، با اشاره به موضوعات غیربرجامی، اخیراً در توییتی نوشت که برای "ازسرگیری این گفتوگوها [با آمریکا]، ضمن تأکید مجدد بر پایبندی بر برجام آماده" هستند. آیا برنامهای یا گفتوگوهایی بین اروپا و آمریکا درخصوص برجام و سایر موضوعات وجود دارد؟ اگر چنین است، در چه شرایطی این موارد میتوانند اتفاق بیفتند؟
اینطور نیست که برنامه هستهای تنها نگرانیمان بوده باشد. ما همواره بهصورت خیلی شفاف بیان کردهایم که در بسیاری از زمینهها اختلاف نظر زیادی با هم داریم و اینکه باز هم از لحاظ سیاسی به هم نزدیک شویم تنها زمانی امکانپذیر است که بتوانیم راجع به همه موضوعات با هم صحبت کنیم. این چیزیست که انتظار ماست و بیانیه مورد اشاره شما هم به همین امر اشاره دارد.
آیا اسپیوی و اینستکس میتواند ابتکار عملی فراتر از موضوع ایران باشد، تا اینکه استقلال اقتصادی کشورهای اروپایی را در قبال کشورهای دیگر از جمله آمریکا تقویت کند؟
اینستکس از طرف اروپایی و سازوکار مشابه طرف ایرانی وظیفه خطیری بهعهده دارند. اعتماد تنها زمانی بهوجود میآید که هر دوی این ساختارها بهصورت کاملاً شفاف با یکدیگر کار کنند و تضمین نمایند که تنها دادوستدهای تجاری قانونی و براساس استانداردهای بینالمللی مراودات مالی صورت میگیرند، به همین خاطر کارشناسان آلمانی، فرانسوی و بریتانیایی با کارشناسان ایرانی بهصورت تنگاتنگی به تبادل نظر مشغولند تا با کمک هم فرآیندهای لازم را طراحی کنند. اما همه ما باید واقعبین باشیم: این شرط لازم هست، اما کافی نیست. اینستکس و سازوکار مشابه ایرانی آن میتوانند فقط یک راهکار برای اقتصاد خصوصی باشند. آنها، یعنی شرکتهای خصوصی در ایران و اروپا خودشان تصمیم خواهند گرفت که آیا مایل به تجارت با هم هستند یا نه. هیچ کس نمیتواند آنها را به تجارت مجبور کند. ولی ما مطمئنیم که اینستکس به شرکتهایی که برنامههای تجاریشان تا به امروز به بنبست خوردهاند، کمک خواهد کرد. ما همزمان با مقامات اقتصادی آلمان و اروپا برای توسعه اینستکس در حال مذاکرات فشردهای هستیم.