دشمن بعد از شکست در جنگ نظامی هشتساله با جمهوری اسلامی ایران و ناامیدی از به کار بستن راهکارهای جنگ سخت، همواره سعی داشته است با بهکارگیری ظرفیتهای گوناگونی که در اختیار داشته، به رویارویی نرم و غیرنظامی بپردازد تا بنیانهای اعتقادی و فکری مردم ایران و بهخصوص نسل جوان را مورد هجمه قرار دهد و از این طریق به تغییر در ابعاد گوناگون دست یابد. حال در راه مبارزه با این راهبرد دشمن، میتوان از تبادل فرهنگی بهعنوان راهبردی نهتنها برای مقابله، بلکه برای مهاجمه بهره برد؛ چراکه راهبرد «تبادل فرهنگی» باعث رشد و زایندگی فرهنگ خودی و انتقال ارزشهای نهادینهشدهی آن به دیگر فرهنگها میشود.
معنا و مفهوم تبادل فرهنگی
تبادل فرهنگی را میتوان متشکل از مراحلی چون گزینش، تحلیل و تولید فرهنگی دانست که در صورت طی شدن این مراحل، به ثمر خواهد رسید. منظور از «گزینش» این است که هر چیزی را که از دیگران است، نه بهطور مطلق رد کنیم و نه بپذیریم. هر فرهنگی اجزای بسیار متعددی دارد که ممکن است بعضی از آنها نامطلوب باشد. ما اجزایی را که مطابق با ارزشهای فرهنگ خودی است، انتخاب میکنیم. منظور از «تحلیل» این است که آنچه را که از فرهنگ دیگر گزینش کردهایم، متناسب با فرهنگ خودی، گوارش و جذب کنیم؛ به همان صورتی که یک گیاه، عناصر موجود در خاک را جذب و استفاده میکند. مرحلهی سوم، یعنی مرحلهی «تولید فرهنگی» نیز در صورتی حاصل میشود که دو مرحلهی گزینش و تحلیل بهدرستی انجام شود. در این حالت، فرهنگ به مرحلهای از رشد و توانایی میرسد که میتواند با تولیدات خود، نیازهای جامعهاش را برطرف سازد. اگر اجرای هریک از این سه مرحله، با مشکل مواجه شود، مثلاً تحمیل فرهنگی جای گزینش را بگیرد یا ورود تخریبگرانه جای جذب و گوارش صحیح را بگیرد یا مصرف محض فرهنگ بیگانه جای تولید فرهنگی را بگیرد، موجب تهاجم فرهنگی میگردد.
با توجه به این موضوع، مقام معظم رهبری نیز تفاوت تبادل فرهنگی و تهاجم فرهنگی را بهخوبی بیان میکنند و معتقدند: «تهاجم فرهنگی غیر از تبادل فرهنگی است، غیر از گرفتن برجستگیها و زبدهگزینی از فرهنگهای دیگر است. این، چیزی است مباح، بلکه واجب. اسلام به ما دستور میدهد، عقل هم بهطور مستقل از ما میخواهد که هر چیز خوب، زیبا و باارزشی را که در هر کجا میبینیم، آن را فرابگیریم و از آن استفاده کنیم. این جملات معروفِ متداول در زبانهای مردم ما که «اطلبوا العلم ولو بالصین» یا «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» نگاه نکن حرف خوب، سخن حکمتآمیز، دانش و معرفت را چهکسی دارد میگوید، اگر سخن خوب است، آن را فرابگیر، این گرفتن، گرفتنِ فرهنگی است و اخذ فرهنگی، تبادل فرهنگی و زبدهگزینیِ فرهنگی، یک چیز لازم است و این، غیر از تهاجم فرهنگی است.»
جایگاه رسانه و سینما در تبادل فرهنگی
در این میان، از جمله بهترین و قویترین ابزارها بهلحاظ تأثیرگذاری و انتقال ارزشها و مبانی فرهنگی هر جامعه و تمدن را باید رسانه و بهطور خاص سینما دانست. سینما در دنیای امروز از وسعت و قدرت تأثیرگذاری بالایی برخوردار بوده و بهدلیل مخاطبان بالایی که به خود اختصاص داده است، ابزار پرقدرتی برای تبادل فرهنگی و مقابله با تهدیدات جنگ نرم دشمن محسوب میشود. به همین دلیل، مقام معظم رهبری به جایگاه مهم رسانه و فرصتها و تهدیدهای آن در عرصهی تبادل و تهاجم فرهنگی اشاره میکنند و میفرمایند: «امروز رسانهها در دنیا فکر، فرهنگ، رفتار و در حقیقت هویت فرهنگی انسانها را القا میکنند و تعیینکننده هستند. رسانهها میتوانند در بهبود وضعیت زندگی انسان مؤثر باشند، میتوانند در گسترش صلح و امنیت جهانی مؤثر باشند، میتوانند در ارتقای اخلاق و معنویت در میان انسانها مؤثر باشند و میتوانند انسانها را خوشبختتر کنند.
متقابلاً میتوانند وسیلهی برافروختن جنگهای خانمانسوز باشند، میتوانند عادات و آداب و رفتارهای مضر را در میان مردم رایج کنند، میتوانند ملتهایی را از هویت انسانی خودشان و هویت ملیشان تهی کنند و میتوانند احساس تبعیض را در انسانها زنده کنند. رسانهها امروز نقششان خیلی زیاد است. اگر در سطح بینالمللی، مدیریت و برنامهسازی رسانهای براساس معیارهای اخلاق، فضیلت، برابری و تکیه بر مفاهیم واقعی انسانی باشد، ملتها سود خواهند برد. اگر رسانهها برنامهسازی و مدیریتشان براساس منافع کمپانیهای اقتصادی، ثروتمندان بینالمللی، قدرتمندان تمامیتخواه و انحصارطلب باشد، یقیناً بشر زیان خواهد کرد. رسانهها میتوانند زمینهساز گفتوگوی آزاد و دوجانبه و چندجانبهی بین ملتها باشند. این یکی از بزرگترین امتیازات رسانههای عمومی و فراگیر است. رسانهها میتوانند بهصورت اخلاقی و استدلالی، مفاهیم ملتها را میان یکدیگر تبادل کنند و دادوستد معنوی و اخلاقی و فرهنگی کنند. این مسئلهی بسیار ارزشمندی است. میتوانند سطح آگاهی و معرفت مردم را ارتقا دهند. اگر رسانهها در دنیا عادلانه اداره شوند، جادهی رسانهای، یک جادهی یکطرفه نباشد، ملتها بهمعنای حقیقی کلمه، حرف یکدیگر را گوش کنند و مفاهیم محترم در نزد یکدیگر را بشناسند، این به نزدیکی ملتها کمک خواهد کرد.»
محصولات مشترک سینمایی ابزاری برای تبادل فرهنگی
با توجه به اهمیت تبادل فرهنگی و فرصتهای مهم و مفیدی که رسانه و بهویژه سینما در اختیار قرار میدهد، در این عرصه میتوان تولید «محصولات مشترک سینمایی» بین سینمای ایران و دیگر کشورها را راهکاری مناسب برای تبادل فرهنگی معرفی نمود و درخصوص آن برنامهریزی کرد.
طبق تعریف، محصول مشترک سینمایی (Co-Production) به تولیداتی اطلاق میشود که بهطور مشترک توسط فیلمسازان دو یا چند کشور ساخته میشود. در این حالت معمولاً هزینهی تولید هم بین کشورهای سازنده تقسیم میشود.
اما نکتهی قابل توجه در استفاده از ابزار سینما و تولید محصولات مشترک سینمایی در راستای تبادل فرهنگی، این است که این ابزار بهدلیل برخورداری از ویژگیهای جذاب و خاصی که دارد، هم میتواند بهعنوان یک فرصت محسوب شود و در برنامهریزیهای فرهنگی به آن توجه ویژه شود و هم در صورت بهکارگیری نامناسب، میتواند بهمثابهی ابزاری تهدیدکننده تلقی شود و زمینهی نفوذ فرهنگهای مهاجم را فراهم نماید. در این خصوص میتوان گفت که اگر محصولات مشترک سینمایی مراحل تبادل فرهنگی، یعنی گزینش، تحلیل و تولید فرهنگی را بهدرستی طی نمایند، میتوانند فرصتهای مناسبی در مسیر تبادل ارزشها و مبانی فرهنگی، دینی و اجتماعی محسوب شوند و اهداف پیشبینیشده را بهخوبی محقق نمایند. علاوه بر اینکه این تولیدات مشترک از فواید قابل توجهی چون تأمین هزینهها و سرمایهگذاری مشترک بهمنظور ساخت پروژههای بزرگ سینمایی، مشارکت در پخش و نمایش فیلم با مشارکت شرکتهای بزرگ بینالمللی و جلب مخاطب بیشتر و نیز جلب نظر منتقدان به سبک و فرم خاص فیلمسازی در هر کشور و انتقال آن به دنیای سینمای حرفهای و مزایایی از این قبیل نیز برخوردار هستند که میتوانند صنعت سینمای هر کشوری را ارتقا بخشند.
در کنار این مزایا و فرصتهای مهم باید توجه داشت که اگر مسیر تولید این فیلمها بهدرستی طی نشود و بهجای اینکه معرف ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی فرهنگ خودی به دیگر فرهنگها باشند، ناقل ارزشهای فرهنگی و اجتماعی رقیب باشند و یا در راستای تأمین منویات سوء و نادرست تهیهکنندگان، سرمایهگذاران و عوامل فیلم و تنها به بهانهی تبادل فرهنگی گام بردارند، چیزی جز تهدید فرهنگی و محققکنندهی تهاجم و نفوذ فرهنگی دشمن نخواهند بود.
در سالهای اخیر، در سینمای کشور شاهد تولید فیلمهایی بوده و هستیم که با توجه به تحقق راهبرد تبادل فرهنگی و با در نظرداشت بهرهگیری از فواید آن همچون جلب سرمایهگذار خارجی ساخته شدهاند. در این میان میتوان شاهد فیلمهایی بود که بهخوبی این معنا را محقق نمودهاند و فرصتی برای تبادل فرهنگی محسوب شدهاند و همچنین میتوان شاهد فیلمها و تولیدات سینماییای بود که بیشتر در مسیر نادرست ساخته شدهاند و اهداف نامناسبی را مدنظر قرار دادهاند.
در مسیر تبادل فرهنگی
از جمله فیلمهایی که با هدف انتقال پیامهای ارزشمند انقلاب اسلامی و یا مضامین فرهنگی، دینی و اجتماعی ساخته شده و توانستهاند در مسیر تبادل فرهنگی گام بردارند، میتوان به فیلمهایی چون «ابوزینب راز پنهان»، «فرش باد»، «تولدی دیگر»، «شکار روباه» و «رستاخیز» اشاره کرد.
«ابوزینب راز پنهان» به کارگردانی علی غفاری، اولین محصول مشترک سینمای ایران و لبنان است و همهی بازیگران این فیلم لبنانی هستند. ابوزینب از جمله آثار شاخصی است که بهخوبی توانسته مقاومت شیعیان لبنان را در سالهای اشغالگری رژیم صهیونیستی به تصویر بکشد و ناگفتههای زیادی را در رابطه با این مبارزات برای مخاطبان خود از تمام جهان، با زبان فیلم بیان نماید. این فیلم به ماجرای واقعی مقاومت یک خانوادهی لبنانی در سالهای اشغال لبنان به دست نیروهای اشغالگر اسرائیلی میپردازد. فیلم سینمایی «ابوزینب» در رقابت با ۱۵۰ فیلم از ۶۰ کشور جهان موفق به دریافت جایزهی بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر مرد از جشنوارهی نیس فرانسه است.
«فرش باد» ساختهی کمال تبریزی از دیگر فیلمهای مطرحی است که بهخوبی توانست به هدف تبادل فرهنگی میان کشور ما و کشور ژاپن نائل شود. این فیلم که به نام فرش ایرانی ساخته شده، به بیان روایت گونهای از موضوعات و رفتار اجتماعی و فرهنگی مردم ایران، که با هنر و آداب رسوم خاص عجین شده است، میپردازد و وجوه تشابه و تفاوت و قرابت دو فرهنگ ایران و ژاپن را به نمایش میگذارد و ارزشهای فرهنگی ایران را برجسته مینماید. این فیلم اتفاقی جدید در سینمای ایران بود که با وجود بیش از یک دهه از زمان ساخت آن، هنوز نتوانسته است در موضوعات دیگری تکرار شود. خصوصیت این فیلم در آن است که برای بیان روندی مستند، در آن از داستانی پرمایه استفاده شده که هم دیدنی است و هم به دانستههای مخاطب خود در مورد فرش ایرانی میافزاید.
«شکار روباه» ساختهی مجید جوانمرد نیز از محصولات مشترک سینمایی است که به موضوع فعالیتهای جاسوسی دولتهای غربی علیه ایران پرداخته و در قالب داستانی، روایتی از اینگونه فعالیتها دارد.
اما در کنار این فیلمها، باید از فیلم پرسروصدایی که با موضوعی آیینی و مذهبی به روایت مهمترین و تأثیرگذارترین واقعهی تاریخ شیعه، یعنی شهادت امام حسین(ع) میپردازد، یعنی «رستاخیز» نام برد که با سرمایهگذاریای خارجی توسط احمدرضا درویش در سال ۱۳۹۱ساخته شد. این فیلم بهدلیل پرداختن به همین موضوع دینی و اعتقادی و حساسیتهای خاصی که در این زمینه وجود دارد، هنوز مجوز پخش از سینماهای داخلی کشور را دریافت ننموده است. «رستاخیز» در سیودومین دورهی جشنواره فیلم فجر در یازده بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین بود و در نهایت در هشت بخش از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی برندهی سیمرغ بلورین شد. تدوین این فیلم توسط طریق انوار، تدوینگر نامزد اسکار بهترین تدوین ۲۰۱۰ برای فیلم «سخنرانی پادشاه» صورت گرفت. تمام مراحل فنی و تکنیکی این فیلم در استودیو مولینر در لندن انجام شده است. موسیقی فیلم توسط استفن واربک آهنگساز برجسته و برندهی اسکار برای موسیقی فیلم «شکسپیر عاشق» نوشته شده و اجرای آن را ارکستر فیلارمونیک بلژیک برعهده داشته و در استودیو گلکسی بروکسل ضبط شده است. این فیلم از تکنیکهای جلوههای ویژهی تصویری سیجیای بهره میبرد و با پردهی عریض اسکوپ و بهرهمندی از صدای دالبیدیجیتال ساخته شده است.
اما نکتهی قابل توجه درخصوص این فیلم این است که با توجه به سرمایهگذاری بالایی که برای این فیلم شده، تا چه اندازه عوامل و سازندگان این فیلم در نقل روایت صحیح از این واقعهی عظیم درست عمل کرده و با افراد نخبه و آگاه در زمینهی مسائل دینی و اعتقادی و تاریخی مشورت کرده و توانستهاند نظر آنان را جلب نمایند تا از یکسو این فیلم بهعنوان یک محصول آیینی و مذهبی که موضوع مهمی را منظور قرار داده است، بتواند عاری از مشکلات و مسائل مختلف باشد و حساسیتبرانگیز نباشد و از سوی دیگر در ضمن تأثیرگذاری زیاد در ذهن مخاطب، بتواند اطلاعات درست و واقعی به اذهان بینندگان منتقل نماید. اما در مجموع میتوان این فیلم را شروعی برای سرمایهگذاریهای عظیم در جهت تولید فیلمهایی با موضوعات دینی که ذاتاً هزینهی بالایی نیاز دارند، دانست و راهی برای انتقال مفاهیم دینی و ارزشی به مردمان دیگر در سراسر جهان و از ادیان مختلف. (برهان)