اروپا در روزهای اخیر شاهد تظاهرات مردمی بوده چنانکه کشورهای بزرگ اروپایی از جمله فرانسه، اسپانیا و ایتالیا و... را در برگرفته است. هر چند که اعتراضها به طرحهای ریاضت اقتصادی در طول سالهای اخیر در ابعاد گستردهای برگزار شده اما تظاهرات روزهای اخیر دارای ویژگی خاصی بوده که در تظاهرات مردم اسپانیا به وضوح قابل مشاهده است. هزاران اسپانیایی در پنجمین سالگرد جنبش خشم که در اعتراض به ساختار سیاسی و اقتصادی کشور صورت گرفت، در مادرید تظاهرات کردند این جنبش، جنبش «اشغال» را در کشورهای مختلف جهان به دنبال داشت.
این حرکت ادامه همان جنبش ۹۹ درصدیها است که در سال ۲۰۱۱ با الگو گیری از بیداری اسلامی در غرب آسیا و شمال آفریقا آغاز شد که محور مطالبه مردم نیز مقابله با نظام سرمایهداری بوده است چنانکه آنها تاکید دارند که سرمایهداری زمینه ساز بحرانهای اقتصادی و نابرابری اجتماعی شده است.
این حرکت اعتراضی در حالی از اروپا آغاز گردید که دامنه آن به آمریکا نیز رسید و جنبش وال استریت را رقم زد. حرکتی که آمارها نشان میدهد طی آن دهها نفر به دست پلیس کشته و صدها نفر زخمی شدند.
تظاهرات اسپانیا نشان میدهد که جنبش ضد سرمایهداری به رغم سرکوبگریهای گسترده از مسیر خارج نشده و همچون آتش زیر خاکستر ادامه دارد. سران غرب با ایجاد بحرانهای امنیتی از جمله اسلام هراسی، روسی هراسی و نیز تروریسم به دنبال انحراف مردم اروپا و آمریکا از روند مقابله با نظام سرمایهداری بوده است حال آنکه این رویه نیز نتوانسته مردم را از مطالبات خود دور سازد. شکست طرحهای ریاضتی و مدلهای اقتصادی غربی به عنوان یکی از دلایل رویکرد مردم به مقابله با سرمایه داری است. الگوی مناسب نبودن سرمایهداری غربی به عنوان اصلی اقتصادی از جمله درسهای مهم تظاهرات روزهای اخیر مردم اروپا است. شرایط نابسامان نظام سرمایهداری چنان است که نتایج یک نظرسنجی در فرانسه نشان میدهد که بر خلاف آنچه رئیسجمهور فرانسه در خصوص وضعیت به سامان زندگی مردم کشورش ادعا میکند، ۸۶ درصد فرانسویان از وضع زندگی خود در این کشور ناراضیاند. برآیند تحولات در اروپا نشان میدهد که حرکتهای ملی گرایانه با محوریت دوری از نظام سرمایهداری در حال تقویت شدن است که یکی از نشانههای آن نیز افزایش حامیان فروپاشی اتحادیه اروپایی است. شاخصه دیگر این وضعیت مخالفتهای مردمی با طرح تجارت آزاد میان اروپا و آمریکاست که به نوعی تداعی گر دوری مردم از نظام سرمایهداری است.
به هر تقدیر میتوان گفت آنچه اکنون در اروپا در جریان است استمرار همان اعتراضهای ۹۹ درصدیها است که نشانگر عدم تحقق وعدههای سران اروپا برای رفع چالشهای اقتصادی است که نتیجه آن نیز احیای شعارهای سال ۲۰۱۱ پس از گذشت ۵ سال از آن دوران است.