مذاكرات هستهاي ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه ۱+۵ به مراحل حساسي رسيده است. طرفين برآنند تا متن توافق نهايي را آماده سازند در حالي كه به گفته حاضران در اين مذاكرات همچنان پرانتزهاي بسياري باقي مانده است.
در كنار آنچه در مذاكرات در جريان است برخي مواضع و سخنان مقامات غربي داراي نكاتي قابل توجه است كه برخي لايههاي پنهان اهداف آنان را آشكار ميسازد.
به عنوان مثال جان كری وزير امور خارجه آمريكا به روزنامه «بوستون گلوب» در مورد احتمال مخالفت کنگره با توافق هستهای، گفت: « اگر روسیه، چین، آلمان، فرانسه و بریتانیا که همه آنها برنامه هستهای دارند، این توافق را امضا کنند و کارشناسان آنها هم بگویند که این یک توافق خوب است، بعد آنوقت کنگره به دلایل سیاسی بخواهد توافق را از بین ببرد، آنها (۱+۵) پا پس خواهند کشید.» وزیر خارجه آمریکا با بیان اینکه در آن صورت رژیم تحریمهای ضدایرانی از میان میرود، گفت: «دیگر تحریمی نخواهد بود، چرا که اگر آنها احساس کنند که ما به توافق معقول رسیدهایم، اما فقط کنگره تصمیم به رد آن گرفته، هیچ کدامشان دیگر تحریمها را اجرا نخواهند کرد.»
از سوي ديگر وندي شرمن مذاکرهکننده ارشد آمریکا ميگويد «واشنگتن عجله کشورها برای پیشی گرفتن از دیگران در روابط تجاری با ایران در صورت رفع تحریمها را درک میکند.» مذاکرهکننده ارشد آمریکا اضافه ميكند: «میدانیم که هیچکس نمیخواهد ته صف قرار بگیرد؛ میدانیم که همه میخواهند در صورت رفع تحریمها در ابتدای صف باشند.»
بررسي سخنان شرمن و كري بيانگر يك نكته بسيار مهم است و آن اينكه ديگر، كشورها حاضر به اجراي تحريمهاي ضد ايراني نميباشند و براي روابط اقتصادي با ايران رقابت ميكنند.
به عبارتي ديگر ميتوان گفت كه آمريكاييها به اين نتيجه رسيدهاند كه تحريم حربهاي ناكارآمد و سوخته است و با آن نميتوانند به اهداف خود دست يابند. البته اين امر صرفا در قبال ايران نيست، چنانكه در قبال كوبا نيز اوباما رسما اعلام ميكند ۵ دهه تحريم تغييري در رفتار كوبا ايجاد نكرده و آمريكا بايد به سمت رويكرد ديپلماتيك پيش رود.
به اذعان جهانيان ظرفيتهاي جمهوري اسلامي ايران چنان گسترده است كه هيچ كشوري توان چشمپوشي از آن را ندارد و همگان به دنبال توسعه روابط با آن هستند، چنانكه بسياري از كشورهاي اروپايي نيز بر عدم پذيرش تحريمهاي آمريكا تاكيد كردهاند.
بسياري از ناظران سياسي و اقتصادي بر اين عقيدهاند كه ايستادگي ايران در طول بيش از يك دهه در برابر تحريمها و عقب نشيني نكردن آن از مسير توسعه و پيشرفت از جمله در زمينه هستهاي و از سوي ديگر افول شديد جايگاه آمريكا در صحنه جهاني زمينه ساز دوري كشورها از اجراي تحريمهاي ضد ايراني شده است.
به عبارتي ميتوان گفت كه مولفه مذاكره تاثير چنداني بر بيتوجهي كشورها به مسئله تحريمها نداشته بلكه تسليم نشدن ايران در برابر آمريكا و تغييرات ايجاد شده در صحنه بين الملل مولفه مهم و اصلي در اين عرصه بوده است.
در اين ميان يك نكته بسيار مهم در مواضع مقامات آمريكايي مشاهده ميشود و آن اين جمله جان كري است كه ميگويد: «اگر توافق هستهاي از سوي كنگره رد شود، ديگر كشورها تحريمها را اجرا نخواهند كرد و بنياد تحريمها فرو خواهد ريخت.» از سخنان كري ميتوان چنين استنباط كرد كه هدف آمريكا از توافق، بازآفريني ساختار تحريمها و الزامآور ساختن آن براي كشورها است. آمريكا ميداند پس از ۱۲ سال ديگر كشورها مجري تحريمهاي آمريكا نيستند، لذا با رويكرد ديپلماسي و چينش توافقنامهاي جديد به دنبال احياي تحريمها در قالبي جديد است، در حالي كه به زعم خود تلاش دارد ساير كشورها را نيز به بهانه جهاني بودن اين توافق به اجراي تحريمها سوق دهد.
با توجه به اينكه آمريكا از عدم لغو تحريمهاي كنگره ميگويد و از سوي ديگر حفظ بسياري از تحريمها را به بهانه آنكه در قالب حقوق بشر و به زعم آنها حمايت ايران از تروريسم است مطرح ميكنند ميتوان گفت كه آمريكاييها برآنند تا با اين ادعا كه با توافق هستهاي، جامعه جهاني تاييد كننده زنجيره تحريمهاي اعمال شده عليه ايران شده، سياست فشار بر كشورها براي اجراي تحريمهاي ضد ايراني را اجرايي كنند.
به عبارتي ديگر آمريكا سعي دارد تا اين توافق را به ابزاري براي تحريم مبدل سازد نه لغو تحريم؛ چنانكه مقامات آمريكايي بارها تاكيد كردهاند در صورت توافق نهايي بنياد تحريمها حفظ ميشود كه تامينكننده اهداف آمريكا و صهيونيستها خواهد بود. اين امر زماني نمود بيشتري مييابد كه باراك اوباما در مواضع خود به كرات اعلام ميكند با توافق هستهاي تحريمها با شدت بيشتري ادامه خواهد يافت و اين تعهدي است كه آمريكا به تلآويو و متحدان عرب خود داده است.