براساس نوشتههای تاریخی سیبزمینی در دوره پادشاهی فتحعلیشاه قاجار و در نیمه اول قرن ۱۹ میلادی، نخستین بار توسط سرجان ملکم، سیاستمدار اسکاتلندی انگلستان وارد ایران شد. در زمان ورود این محصول به ایران مردم به آن آلوی ملکم میگفتند. لفظ سیبزمینی بعدها رایج شد. اما به تدریج کشت آلوی ملکم در ایران شروع شد. شاید خود سر ملکم هم فکر نمیکرد سالها بعد، تولید این محصول در ایران آن قدر گسترده شود که یکی از پرمصرفترین محصولات زراعی لقب بگیرد.
به گزارش سیاست روز؛ طبق آمارهای منتشر شده ایران در رتبه بندی فائو در تولید این محصول جایگاه پانزدهم در جدول بزرگترین کشورهای تولیدکننده سیبزمینی را از نظر میزان تولید به خود اختصاص داده وهمین موجب شده تا این محصول از نظر میزان تولید، پنجمین محصول کشاورزی و یازدهمین محصول از نظر ارزش اقتصادی در کشور به شمار رود.
بعد از برنج و گندم، سیبزمینی سومین محصول کشاورزی پرمصرف در ایران است. قیمت پایین، ارزش غذایی بالا و قابلیت کشت در اقلیمهای متفاوت آب و هوایی، سه عامل اصلی رواج مصرف این محصول در ایران (و سایر نقاط جهان) است. برخی آمارها حکایت از این دارد که سرانه مصرف سیبزمینی در کشورحدود ۵۰ کیلوگرم است و این در حالی است که در بیشتر کشورهای جهان سرانه مصرف سیبزمینی بین ۸۰ تا ۱۲۰ کیلوگرم برای هر نفر است.
طبق آمارها در حال حاضر کمتر از ۵ میلیون تن سيبزمینی در کشور تولید ميشود که این میزان میتواند نیاز ۱۰۰درصدی کشور را تامین کند و بخشی از آن نیز مازاد مصرف است و به سخن دیگر شاید بتوان گفت که مازاد مصرف کشور چیزی در حدود ۵۰۰ تا ۷۰۰هزار تن است که سالهای سال است که متولیان به این امر واقفند اما بیتوجه از آن ميگذرند و در یک کلام میتوان گفت که مسئله مازاد سیبزمینی در کشور مشکل تازهای نیست و در سالهای گذشته نیز کم و بیش کشور با این مشکل مواجه شده بود.
محصولی خاص
کارشناسان علم کشاورزی براین اعتقادند که کشت سیبزمینی با توجه به شرایط آب وهوایی هر منطقه در زمان خاصی از سال انجام میشود اما پس از کشت و برداشت محصول، مسئله نگهداری آن به میان میآید. طبق آییننامه کمیسیون فنی تدوین استاندارد سازمان ملی استاندارد ایران در مورد سیبزمینی، نگهداری این محصول در انبارهای سنتی برای حداکثر چهار ماه مجاز است. این مدت در سردخانه (که مجهز به سیستم برودتی هستند) به هشت ماه میرسد. در ایران اکثر زراعتکاران از انبارهای سنتی و فاقد سیستم برودتی مدرن استفاده میکنند که این موضوع بعضاً باعث بروز مسائلی از قبیل از بین رفتن محصول، ضرر کشاورزان، فروش و یا صادرات آن به قیمت پایین شده است. با توجه به اینکه اکثر کشاورزان ایرانی همچنان از انبارهای سنتی استفاده میکنند، به طور متوسط زمان نگهداری سیبزمینی به چهار ماه متمایل است. حال این سئوال پیش میآید که در زمانی که برداشت سیبزمینی بیش از میزان مصرف باشد، با توجه به محدودیت در ذخیرهسازی این محصول، چه اتفاقی میافتد؟
داستان امحا
هرچند داستان سيبزمینیهای مازاد اتفاق تازهای نیست اما رویارویی متولیان در برخورد با این محصول حاشیههایی داشت که پای نمایندگان مجلس و سایر متولیان از این دست را به میان کشید.
چندی پیش مسئولان تعاون روستایی استان فارس برای تنظیم بازار سیبزمینی اقدام به امحاي بیش از ۱۷۰۰ تن از این محصول کردند.در این اقدام سازمان تعاون روستایی سیبزمینیهای برداشت شده بهاره از شهرهای داراب و فسا را از کشاورزان با قیمت ۳۶۰ تومان خریداری کرده و پس از این که مقداری تحویل کمیته امداد امام خمینی داده، بقیه آن را که بیش از ۱۷۰۰ تن بوده است، برای جلوگیری از خرابی بازار (به سبک آمریکایی) دفن و معدوم سازی کرد. هرچند این خبر از سوی حجتی وزیرجهاد کشاورزی اعلام شد اما بعد از این ماجرا مستنداتی منتشر شد که نشان داد هشدارهای لازم در این زمینه داده شده بود اما متولیان ترجیح دادند تا این محصولات فاسد شوند اما به نیازمندان داده نشود.
برخی اخبارها حکایت از آن دارد که سرپرست تعاون روستایی استان فارس ۱۱ تیرماه سال جاری در نامهای به مدیرعامل سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران نسبت به فاسد شدن ۷۲۰ تن سيبزمینی هشدار و پیشنهاد داده بود، این سيبزمینیها رایگان در اختیار کمیته امداد و سازمان بهزیستی قرار گیرد. واکنشهای گسترده متولیان اعم از وزارت جهاد کشاورزی و نمایندگان مجلس و...در این زمینه خود نکات جالبی را به همراه داشت.نکات جالبی که هرچند انتقاد را نشان ميداد اما موجب شد تا وجه دیگری از تناقض گوییهای متولیان نمایان شود.
واکنشهای متناقض
در این زمینه نماینده مردم تهران در مجلس از امحای ۱۷۰۰ تن سیبزمینی در استان فارس ابراز تعجب کرد و گفت که دولت برای علت این مشکل باید پاسخگو باشد.
احمد توکلی نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون بودجه مجلس شورای اسلامی درخصوص امحاي ۱۷۰۰ تن سيبزمینی در استان فارس مدعی شد کسانی که اقدام به امحای این حجم از سيبزمینی کردند باید پاسخگو باشند و توضیح دهند تا تکلیف آن مشخص شود. به گفته وی باید معلوم شود که دلیل آفتزدگی یا فاسد بودن محصول چه بوده که نمیتوانستند آن را در بازار عرضه کنند؟
در همین راستا عباس رجایی رئیس کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس با بیان این که دفن سيبزمینی کار اشتباهی بود در این زمینه معتقد است که سازمان تعاون روستایی به جای معدوم کردن سيبزمینی میتوانست صادر کند یا به صنایع فراوری تحویل دهد، باید الگوی کشت رعایت شود ضمن اینکه سازمان تعاون روستایی باید به وظایف خود بهتر عمل کند و ميتوانستند به گونهای عمل کنند که طبق مقررات ۱۰ درصد آن به نهادهای حمایتی مانند کمیته امداد امام خمینی داده میشود.
به گفته وی متولیان به جای دفن این میزان سيبزمینی ميتوانستند برنامه ریزی کرده و بقیه سیبزمینی خریداری شده هم برای اینکه قیمت سیبزمینی را در بازار کاهش ندهد، در انبار نگهداری شود و یا اینکه سازمان تعاون روستایی میتوانست سیبزمینیها را در اختیار کارخانجات فرآوری قرار دهد و یا به صورت مجانی در اختیار دامداریها برای خوراک دام قرار میگرفت،قبل از آنکه دچار فساد شوند.
اما در کنار این منتقدان عضو شورای مرکزی خانه کشاورز از سرطان زا بودن این محصولات خبر داد و مدعی شد سیبزمینیها باید امحا میشد.
جواد خضرابراهیمی درباره معدوم شدن یکهزار و ۷۰۰ تن سیبزمینی، اعلام کرد زمانی که کشاورزی توجیه اقتصادی و علمی ندارد نتیجه همین میشود ضمن اینکه معدوم شدن یکهزار و ۷۰۰ تن سیبزمینی که به دلیل استفاده از کود شیمیایی بالا سرطانزا بودند به این معنا که مصرف بیش از حد کود شیمیایی در زمان تولید آن، سیبزمینیها را دچار بیماری و غیرقابل مصرف کرده بود. وی با تاکید بر اینکه کشت بهاره سیبزمینی دارای مصرف کود شیمیایی بسیار بالاست، یادآور شد: مصرف کود درصد نیترات را افزایش میدهد بنابراین سیبزمینیها قابل مصرف انسان و دام نبودند.
پاسخی با تاخیر
نکته جالب توجه در میان این مسئله آن بود که پس از بیان تمام این نقطه نظرات ناهمگن؛ وزارت جهاد کشاورزی در نامهای سرگشاده آن هم پس از یک هفته اعلام کرد که این سیبزمینیها فاسد بودهاند و این رویه وزارت جهاد است که در چنین مواردی اقدام به امحا و نابودی محصولات کشاورزی میکند اما نکته جالبتر در این مورد آن بود که این وزارتخانه اصلا به نوع فساد،دلیل آن، عامل فساد که کارشناسان بتوانند آنرا تجزیه و تحلیل کنند اشارهای نکرده است.
کارشناسان و تحلیلگران معتقدند اگرچه بیان چنین موارد کلی میتواند مردم معمولی را توجیه و خوراکی برای رسانهها باشد اما اگر وزارت جهاد به جزئیات فساد اشاره میکرد کارشناسان بهتر میتوانستند دراینباره قضاوت کنند و مطمئنا آنها داور خوبی خواهند بود و بهتر بود وزارت جهاد به جای بیانيهای کلی که بعد از یک هفته مطرح میکند به جزئیات آن یعنی نوع فساد، دلیل آن، عاملان فساد، اشاره کند که در این صورت موضوع روشنتر خواهد شد. این کارشناسان براین باورند که در حال حاضر دولت ميتواند با حذف تعرفه صادراتی زمینه صادرات این کالای خوراکی را به کشورهای همسایه که اتفاقاً از مشتریان پر و پا قرص ایران هستند فراهم کند ضمن اینکه این متولیان ميتوانند با افزایش کشت و برداشت سیبزمینی در مناطق مختلف کشور امکان پایین آوردن قیمتها در بازار داخلی را نیز فراهم کنند اما این مهم نیازمند آن است که مسئولین برای تدوین و اجرای سیاستهای خود از نظرات و خواستههای تشکلهای بخش خصوصی نیز آگاه شده و با توجه به آنها اقدام به سیاستگذاری کنند که متاسفانه این مهم در طول سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته است.