?>?>
بخش پایانی
سختترین و ناجوانمردانهترین نقدی که درباره دولت شنیدید و آزرده شدید؛ چه بود؟
در قرآن آیاتی داریم به نام محکمات و آیاتی به نام متشابهات؛ اما ما عوض اینکه براساس محکمات مسایل اصلی کشور را در نظر بگیریم و برای آن اقدام کنیم؛ میچسبیم به مسایل جزیی و مسایل غیراصلی. اگر کسی بگوید آقای روحانی ظرف این چهار سال هیچ کاری نکرده است ناجوانمردانه است و اگر توقع داشتیم همه کارها را هم انجام داده باشد و بگوییم کاری نکرده این هم ناجوانمردانه است، به نظر من منصفانه بررسی کنیم و اگر هم نقد و انتقاد میکنیم ضرورت ندارد فریاد بکشیم، نقد را بنویسیم به موارد اشاره کنیم و بگوییم در مورد مذکور آنطور که باید و شاید به وظیفهتان عمل نکردید و مقداری هم عمل کردید.
در صحبتهایتان به شهید رجایی اشاره کردید که میگفت کار میکنم و زمانی برای پاسخ به انتقادها ندارم، اکنون این نوع نگاه در میان مسئولان دیده نمیشود. آیا سعهصدر وجود ندارد؟
شاید کم است.
اکنون شاهدیم بیشتر وقتها صرف انتقاد از یکدیگر میشود...
نه، نه
نه فقط دولت؛ کلاً جریانهای سیاسی را...
ببینید به طور کلی من عرض میکنم. همین الان برخی میگویند دولت در زمان تحریم همه وقتش را گذاشت برای تحریم و به مسایل دیگر نرسید در حالی که وجداناً اینطور نیست. کابینه آقای روحانی فقط آقای ظریف و تشکیلاتش نیست. وزیر اقتصاد، وزیر صنعت و وزیر بهداشت کار خودشان را در این مدت دنبال میکردند، حتی هفتهای دو جلسه هیأت دولت را ببینید دستور جلسه چه بوده آیا برجام بوده است؟ اینها گاهی دروغ است و وقتی دروغ است دیگر حالا باید اصلش را ثابت کنیم که دروغ است و جان آدم به لبش میآید. عرض کردم اینطور نیست که همه وقتشان را برای این بگذارند که بخواهند به منتقد پاسخ دهند. اشکال این است که تیم رسانهای رئیسجمهور ضعیف است و نمیتواند پاسخ داده و اطلاعات بدهد و روزنامهها را رصد کند و وقتی ببیند گزارشی خلاف است فردا جواب بدهد؛ دعوا نداریم که، جواب بدهد و بگوید اطلاعات درست نیست یا ناقص است. باید این زیرمجموعهها (تیم رسانهای) کار کنند که نوبت به بالادستیها نرسد من به نوبه خودم معتقدم که بالادستیها کم باید حرف بزنند، یکی از مشکلات ما ایرانیها پرحرفی است.
سوالمان همین است که به جای برطرف کردن مشکل، مسئولان شروع میکنند به انتقاد از یکدیگر؟
بله چون فاصله زیاد است و اگر ماه به ماه جلسه بگذارند حل میشود.
صحبت اینجاست که آیا این رویه برگرفته از این نیست که مسئولان به جای اینکه به فرموده امام خمینی(ره) باید سوار قدرت شد، قدرت سوار آنها شده است؟
نه وجداناً اینطور که من لمس میکنم فرمان امام(ره) را به دیده منت میپذیرم، وقتی کار سخت میشود و یا اینکه ما در انجام کار میمانیم، یعنی نمیتوانیم. قول میدهم تصمیم میگیرم اما واقعاً نمیتوانم. مثلا شما فرض کنید بروید فلان استان بازدید همه چیز آماده است اما یک مرتبه هوا بد میشود، چه کار کنیم؟ برخی از موانع نمیگذارد که کار انجام شود و آن موانع گفتنی نیست. هیچ پدری در خانه همه مسایل خانه را به دیگری نمیگوید و حتی به بچههایش هم نمیگوید اگر به بچههایش بگوید من نمیتوانم، من ندارم، مسلماً بچه رو به قبله میکند و میگوید این پدر به چه درد میخورد خدا... .
شما میگویید مسئول باید سعهصدر داشته باشد فقط او؟ زیرمجموعه چه؟ من وقتی این کشوی میزم را چک میکنم و میبینم پولی در آن نیست و کسی ایستاده تا به او کمک کنم، چه بگویم؟ بگویم آه در بساط ندارم؟ آن وقت او چه میگوید؟ یک مقدار مشکلات این چنین است وگرنه اینطور نیستند که قدرت سوار مسئولان شده باشد.
یعنی برخی مسئولان قدرتطلب نیستند؟
نه اصلاً، برای اینکه چیزی در نمیآید. من الان رئیس شورای فرهنگی هستم چه چیزی گیرم میآید؟ واقعا همانطور که امام فرمود ما باید بر مقام سوار شویم... خبری نیست. وقتی خبری نیست قدرت را نه من باید جدی بگیرم نه بقیه.
البته برای برخیها خبری میشود؟
حالا بعضیها... ببینید هیچ وقت استثناء را تعمیم ندهید. بله به خدا برخیها وجدان ندارند وجدان کاری ندارند. واقعاً حیف و میل دارند، خدا شاهده روی منبر گفتم آن کسی که از این صندوق سیصد میلیون تومان وام میگیرد، دقت کنید وام، نمیگویم بردارد، دعا کردم که این وام از گلویش به راحتی پایین نرود چون کارمندی دارد که به یک میلیون این وام نیاز ضروری دارد. برخیها را من قبول دارم برایشان خبری میشود اما ایکاش ما فقط او را نشان