در روزهاي اخير آمريکاييها و البته برخي کشورهاي اروپايي ادعاي ايجاد ائتلاف عليه تروريسم از جمله داعش را مطرح کرده و خواستار حضور تمام کشورها در اين ائتلاف شدهاند.
نکته قابلتوجه آنکه کشورهاي غربي تاکيد دارند که در اين ائتلاف ارکان جبهه مقاومت از جمله جمهوري اسلامي ايران، سوريه و حزبالله و.... حضور ندارند و آمريکا به دنبال ائتلاف با مجموعهاي به جز مقاومت است. حال اين سوال مطرح است که چرا غرب بر عدم حضور جبهه مقاومت در ائتلاف ادعايي خود تاکيد دارد و در وراي آن چه اهدافي را پيگيري ميکند؟ پاسخ به اين پرسشي را در نوع رفتارهاي ائتلافهاي انجام شده با محوريت آمريکا با اتحاد جبهه مقاومت ميتوان جستجو کرد.
ائتلاف آمريکايي در دو دهه اخير جنگ بالکان و بوسني، افغانستان، عراق، ليبي و سوريه و دهها جنگ ديگر در غرب آسيا و شمال آفريقا را به راه انداختهاند. حاصل تمام اين ائتلافها کشتار هزاران انسان بيگناه و نسلکشي بشريت بوده در حالي که از کشورهاي هدف ويرانهاي ساخته که چندين دهه بازسازي آنها زمان خواهد برد. ائتلاف آمريکا همواره از رژيمي به نام رژيم صهيونيستي حمايت کرده که جهانيان ازجنايات آن عليه ملت فلسطين آگاه است که نمود آن را در جنگهاي ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه غزه به صراحت ميتوان مشاهده کرد. رژيم کودککشي که تمام پشتوانه آن آمريکا و برخي کشورهاي بزرگ اروپايي هستند. در نقطه مقابل جبهه مقاومت قرار دارد که در کارنامه آن حمايت از ملتهاي منطقه در برابر ظلم و تجاوزگري و آزادسازي سرزمينهاي اشغال شده به دست نظام سلطه و جنايتکاران ضدبشري را ميتوان مشاهده کرد. آزادسازي جنوب لبنان و پيروزيهاي غزه در برابر رژيم صهيونيستي، جلوگيري از تسلط تروريسم و حاميانش بر سوريه، ممانعت از حمله رژيم صهيونيستي به کشورهاي منطقه و... بخشهاي کوچکي از دستاوردهاي مقاومت است. جهانيان اذعان دارند اگر مقاومت نبود مسلما تاکنون تروريستها، صهيونيستها و کشورهاي غربي منطقه رانابود ساخته بودند. با توجه به اين مولفهها به خوبي ميتوان دريافت که راه ائتلاف آمريکايي با اتحاد مقاومت کاملا از يکديگر جداست چرا که هدف اولي نابودي منطقه و سلطه بر آن و جهان اسلام است در حالي که هدف مقاومت مبارزه با نظام سلطه، اهداي آزادي و امنيت به منطقه و کل جهان اسلام و حتي عرصه جهاني است.
نکته مهم آنکه جبهه مقاومت با آگاهي از نيات واقعي آمريکا همواره اين کشور را دشمن اول منطقه دانسته و بر مبارزه با آن تاکيد دارد و هرگز حاضر به ائتلاف با آن براي حل دشمني فرعي منطقه يعني گروههاي فريب خورده سلفي و تکفيري نميباشد. با توجه به کارنامه مقاومت و آمريکا در منطقه به صراحت ميتوان گفت که راه کار منطقه براي برقراري امنيت و ريشهکنسازي تروريسم رويکرد به مقاومت است که کارنامهاي درخشان در اين عرصه دارد نه آمريکايي که جز ترويج تروريسم و کشتار بشريت در کارنامه خود ندارد.