در آستانه شروع مسابقات المپیک ۲۰۱۲، بروز تغییرات مدیریتی در برخی فدراسیونها برای جامعه ورزش کشور و افکار عمومی سوالاتی را ایجاد کرده است.
به گزارش «توانا»، ۶۶ روز دیگر بزرگترین رقابت ورزشی به میزبانی لندن در حالی برگزار میشود که بدون شک بیشتر کشورهای جهان توجه خود را به حضور پرقدرت در این رقابتها معطوف کردهاند و این در حالی است که به نظر میرسد مسئولان ورزش کشورمان همچنان در خواب زمستانه به سر میبرند.
سیاستهای غلطی که این روزها در قبال ورزش اعمال میشود دست کمی از خواب زمستانی ندارد و اگر ضربهای که به جامعه ورزش وارد میکند بیشتر از کم توجهی به ورزشیها نباشد، قطعا کمتر هم نخواهد بود. در حالی آرام آرام به رقابتهای المپیک ۲۰۱۲ لندن نزدیک میشویم که برخلاف ادعای مسئولان هنوز چیزی از المپیکی شدن فضای ورزش به چشم نمیخورد. اینکه هر از گاهی بخواهیم چند نفر را دور هم جمع کرده و به بهانه حضور پرقدرت در المپیک به آنها سکه بدهیم هم هرگز تعریف درستی از المپیکی شدن فضای ورزش نیست و نخواهد بود.
تغییرات ناتمام..
محمد عباسی در اولین گام پس از انتخابش به عنوان وزیر ورزش و جوانان یزدانی خرم را از فدراسیون کشتی برکنار کرد تا در فاصله حدود ۸ ماه به المپیک شوکی بزرگ به گوش شکستهها وارد شود. در ادامه فدراسیونهای دیگر از جمله شنا، تیراندازی با کمان، جودو، کاراته، دوومیدانی و ... نیز از شلاق تغییرات وزارت ورزش در امان نمانده و در آستانه المپیک با رؤسای خود خداحافظی کردند.
تغییر و تحولات تا به امروز ادامه پیدا کرده و به نظر میرسد در روزهایی که قرار است سرنوشت ورزشی ایران در بزرگترین آوردگاه ورزش جهان نوشته شود، تمامی نداشته باشد.
در آخرین تغییرات، روز یکشنبه ۵ فدراسیون دیگر نیز با رؤسای خود خداحافظی کردند تا مشخص نباشد در سیاستی که از سوی وزارت ورزش اعمال میشود، اساسنامه پرایراد حرف اول را میزند یا دخالت مستقیم مسئولان و یا ....
با تغییر چارت ورزش از سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش جامعه ورزش امیدوارتر از گذشته چشم به موفقیتهای احتمالی آینده دوخت، چرا که وزارت ورزش تحت نظر مجلس قرار گرفته و در صورت ناکامی و اشتباهات احتمالی باید خود را پاسخگو میدانست و همین امر سبب میشد تا میزان اشتباهات و تصمیم گیریهای سلیقهای به کمترین میزان برسد، اما امروز این سؤال پیش میآید که این امر تا چه اندازه محقق شد؟ آیا جلوی تصمیم گیریهای شخصی گرفته شد؟ آیا موانع موفقیت فدراسیونها برداشته شد؟ و سؤال هایی از این دست که پاسخهای نا امید کنندهای به همراه داشته و همچنان دارد.
نکته دیگر اینکه اگر این تغیرات با این شیب همچنان ادامه داشته باشد باید به زودی شاهد اداره شدن تمام فدراسیونها با حضور سرپرستانی باشیم که همه و همه از سوی وزارت ورزش بر روی صندلیهای ریاست خود جلوس کرده و بدون برگزاری مجمع انتخاباتی باید جای خود را به سرپرست بعدی بدهند.
در حالی که کشورهای مختلف به تک ستارههای ورزش خود در المپیک دل بسته و سرمایههای هنگفتی را برای آنها هزینه میکنند، ما چندان کاری به ورزش نداریم و مشخص نیست در روزهایی که باید اولویت جامعه، ورزش باشد، اولویت چیست؟
مشخص نیست المپیک هدف است یا بهانهای برای رسیدن به برخی مقاصد؟ شایعات زیاد است. یک عده میگویند عباسی با چینش آدمهای خود در رأس فدراسیونهای مختلف چشم به صندلی ریاست کمیته ملی المپیک دارد و عدهای دیگر به وجود آمدن چنین چالشی را حاصل ورزشی نبودن وزیر ورزش میدانند.
هرچه که باشد با این خودزنی ورزشی، ناکامی و عدم کسب نتیجه لازم در المپیک عاقبت به پای کسانی نوشته خواهد شد که در به وجود آمدن این فضا بیشترین سهم را داشتهاند.