شاید هیچ کس فکر نمیكرد که غزهای که هشت سال تحت محاصره بوده بتواند تا این حد در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادگی کند. امریکا، غرب، اعراب خائن منطقه و حتی رژیم صهیونیستی نمیتوانستند متصور چنین شکستی شوند.
هنوز هم باور این مطلب که پس از کشته شدن نزدیک به دو هزار نفر از مردم بیپناه غزه این ملت غیور باز هم بر مقاومت پافشاری کنند و تا به کرسی نشاندن تمامی خواستههایشان آتشبس دائمی را نپذیرند.
این شرایط باعث میشود که اهمیت نوار غزه این منطقه تحت محاصره بیشتر از کرانه باختری برای صهیونیستها مورد نظر باشد. منطقهای که تقریبا شش درصد از مساحت کرانه غربی را داراست ولی جمعیتی برابر دارد.
شاید هدف صهیونیستها از کشتار و نسلکشی در غزه از بین بردن قلب مقاومت فلسطینیان است که با استفاده از هر وسیلهای این مظلومان را هدف قرار میدهد.درباره میزان اهمیت نوار غزه در بین مقامات رژیم صهیونیستی یک اختلاف نظرهایی وجود دارد از جمله اینکه نتانیاهو معمولا در اظهاراتش اهمیت این باریکه را کمتر از کرانه باختری اعلام میکند.حال این منطقه به کابوس دائمی صهیونیستها تبدیل شده و خواب را از چشمان این اشغالگران کودکكش گرفته است تا جایی که از تمامی یارانشان خواستهاند تا برای برقراری آتشبس کاری انجام دهند.
صهیونیستها بخواهند یا نخواهند باید قبول کنند که در سراشیبی سقوط قرار دارند و این مسئله با نگاهی اجمالی به اقدامات این رژیم از تاسیس منحوسش تاکنون نمایان خواهد شد.
سال ۱۹۸۲ آریل شارون مجبور شد تا از بیروت خارج شود و تنها به وجود یک کمربند امنیتی اکتفا کند و تلاش کرد تا مناطق جنوبی لبنان را در اشغال نگاه دارد.
اسحاق رابین همواره میگفت دائما فکر میکنم که یک روز صبح از خواب بیدار میشوم و میبینم که غزه زیر آب فرو رفته به همین دلیل در سال ۱۹۸۷ خواستار خروج صهیونیستها از غزه شد.
در سال ۲۰۰۰ نیروهای رژیم صهیونیستی از خاک لبنان اخراج شدند و با سرافکندگی بدون هیچ شرط و دریافت امتیازی به سرزمینهای اشغالی فرار کردند.پس از فرار صهیونیستها از خاک لبنان برخی جناحهای سیاسی در رژیم صهیونیستی با اعمال فشار به کابینه شارون، وی را وادار به خروج از غزه کردند. در سال ۲۰۰۵ رژیم صهیونیستی به همراه بیش از ۷۰۰۰ هزار سکنه صهیونیست خود از این منطقه فرار کردند.
یا اینکه میتوانیم نگاهی به جنگهای پانزده سال اخیر رژیم کودککش صهیونیستی داشته باشیم از جنگ ۳۳ روزه تا جنگ اخیر که دائما یک حرکت رو به عقب و شکستهای مکرر را شاهد هستیم.
این منطقه از پیش از فرار صهیونیستها همواره به عنوان منطقهای برای حفظ عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی محسوب میشد ولی اختلاف نظراتی بین مقامات صهیونیست در این قضیه نیز وجود داشت. به همین دلیل رژیم صهیونیستی از ابتدای خروج نیروها و شهرکنشینان صهیونیست از غزه تدابیر سختی را برای ایجاد شرایط امن برای خود ایجاد کرد.
به همین منظور این منطقه را تحت سیطره دریایی هوایی و زمینی خود قرار داد تا مانع از بروز مشکلاتی برای مرزهای اطراف نوار غزه باشد. اما این تدابیر نتوانست شرایط امنیتی لازم را برای شهرکهای اطراف ایجاد کند و رژیم صهیونیستی اقدامی غیرقانونی و خلاف تمامی شرایط بینالمللی اتخاذ نمود و این محدوده ۳۶۵ کیلومتری را از سال ۲۰۰۷ تحت محاصره کامل قرار داد.
مقامات صهیونیست متصور بودند با اتخاذ این شرایط مقاومت غزه روندی رو به نابودی را طی میکند زیرا این محدود از سمت شمال و شرق بطور کامل هم مرز با سرزمینهای اشغالی بوده و از سمت غربی نیز با دریای مدیترانه همجوار است که در اختیار رژیم صهیونیستی میباشد و منطقه جنوبی آن نیز مرز با مصر میباشد که طبق توافقاتی که با دولت مصر از گذشتهها شده بود کنترل این مرز تا محدوده ۱۲ مایلی در اختیار نظامیان اسرائیلی میباشد و نیروهای ارتش مصر نمیتوانند در این محدوده حضور داشته باشند و در غیر این صورت یک اقدام علیه رژیم صهیونیستی بشمار میرود.
حال با مروری بر این وقایع و همچنین در صورت تشکیل دولت وحدت ملی بین تشکیلات خودگردان و حماس در کرانه غربی و نوار غزه شرایط برای رژیم صهیونیستی دشوارتر خواهد شد و علاوه بر آن در این جنگ ما شاهد حمایتهای فلسطینیان ساکن کرانه باختری از ساکنان مظلوم نوار غزه بودیم که به درگیریهای متعددی نیز منجر شد.
بروز خشونت علیه رژیم صهیونیستی در کرانه باختری در کنار شکستهای مکرر رژیم صهیونیستی در حملات و تجاوزات خود و همچنین روشن شدن مواضع واقعی برخی از کشورهای عربی منطقهای و حتی اروپایی در کنار فرمان مسلح شدن کرانه غربی توسط رهبر عظیمالشان جمهوری اسلامی شرایط را به سمت نابودی سریع رژیم صهیونیستی به پیش خواهد برد.
آنچه مسلم است آنكه ديگر فقط غزه نيست كه عليه صهيونيستها به پا ميخيزد بلكه در كرانه باختري نيز فلسطينيها به دنبال آغاز انتفاضهاي ديگر ميباشند كه زمينهساز زوال بيشتر صهيونيستها خواهد بود. آنچه ماشين جنگي صهيونيستها را متوقف ساخته و به عقبگرد وادار ميسازد ايستادگي فلسطينيها و نهادينه شدن مقاومت است كه زميهساز يكپارچگي بيشتر فلسطينيها خواهد بود.
عماد نجار