برجام در حالی دو سالگی خود را سپری میکند که هنوز بر اساس آن، جمهوری اسلامی ایران از منافع توافق هستهای برخوردار نگشته است.
ماهیت مذاکرات هستهای که به توافق کشیده شد چه بود؟ آیا نباید در قبال ایجاد محدودیت در فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران، تحریمهای اقتصادی برچیده میشد؟
دولت و اعضای تیم هستهای ایران که شکی در صداقت و پایبندی آنها به انقلاب نیست، اشتباهات محاسباتی کمی نداشتند و همین اشتباهات باعث شد تا نتایج برجام به ایران نرسد.
اولین اشتباه؛ اعتماد به آمریکا
مهمترین اشتباهی که تیم هستهای و دولت تدبیر و امید مرتکب شدند، اعتماد به آمریکا بود. در جریان مذاکرات هستهای اعتماد کردن به آمریکا باعث شد تا نتایج حاصله از برجام تخریب شود.
موضوع غیر قابل اعتماد بودن آمریکا، مسئلهای بود که هم از سوی منتقدین مذاکرات هستهای مطرح میشد و هم از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی، ایشان بارها بر این مسئله تأکید کردند که هیچگاه به وعدههای آمریکا اعتماد و اطمینان نکنید.
آمریکا خود را قابل اعتماد نشان داد، مسئولین این کشور در زمان باراک اوباما سعی کردند خود را پایبند به مذاکرات و توافقی که به دست خواهد آمد نشان دهند و الحق هم این نقش را خوب بازی کردند.
پس از اشتباه در اعتماد به آمریکا، اشتباه دوم شکل گرفت، شاید اشتباه دوم نتیجه آن محاسبه اشتباهی بود که در اعتماد به آمریکا اتفاق افتاد.
دومین اشتباه؛ محور قرار دادن آمریکا
دومین اشتباه در مذاکرات هسته ای، محور قرار دادن آمریکا بود، ۶ کشور که شامل روسیه، چین، آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان هستند، نمایندگان خود را برای مذاکرات مشخص کردند، در جریان این مذاکرات به جای این که ۱+۵ مسئولیت داشته باشد، محور قرار دادن یک کشور آن هم آمریکا اشتباهی بود که صورت گرفت.
اکنون اگر گفته میشود که ایران تنها با آمریکا مذاکره نکرده بلکه ۵ کشور عضو گروه ۱+۵ هم وجود داشتند، شاید به لحاظ ظاهری قابل قبول باشد، اما در عالم واقعیت آنگونه نیست، هیچگاه نمیتوان فراموش کرد که مذاکرات دو به دوی ایران و آمریکا و مقایسه ساعتهای این مذاکرات با دیگر اعضای ۱+۵ بسیار زیادتر است، هم آمریکا تمایل و اصرار داشت که محور اصلی مذاکرات قرار داشته باشد و هم اعضای تیم هستهای چنین خواستهای داشتند.
در واقع اعتقاد به این که آمریکا کدخدای دنیاست و اگر با او به توافق برسیم، با دنیا به توافق رسیدهایم، این انگیزه را در دولتمردان ایجاد کرد که در جریان مذاکرات هستهای، آمریکا محور اصلی قرار گیرد. اما در میان آن ۶ کشوری که با ایران مذاکره انجام میدانند کشورهای قدرتمندی بودند که خود در معادلات بینالمللی تعیین کننده هستند و حتی آمریکا را به چالشهای جدی کشیدهاند.
نقش مثبت روسیه و چین در مذاکرات هستهای
روسیه و چین دو کشوری هستند که علاوه بر این که با آمریکا تنشهای سیاسی و اقتصادی دارند، دیدگاهها و سیاستهای خود را به غرب و آمریکا تحمیل میکنند و اجازه نمیدهند که ایالات متحده در حوزه فعالیتهای آنها ورود داشته باشد و اگر هم دخالت کند با واکنش تند آنها روبرو خواهد شد.
در جریان مذاکرات هستهای روسیه و چین نقش مثبتی داشتند، اما در مقابل، کشورهای غربی همچون انگلیس، فرانسه و آلمان همراه با آمریکا هر یک نقش خود را به خوبی در مذاکرات بازی میکردند و سعی داشتند هم در جریان مذاکرات اختلال ایجاد کنند و هم امتیاز بیشتری بگیرند. اروپا با آمریکا همراه است، به همین خاطر اکنون میبینیم که پس از گذشت ۲ سال از توافق هستهای یا برجام(اقدام جامع مشترک) هنوز اروپاییها نتوانستهاند روابط اقتصادی خود را با ایران به صورت عادی درآورند، چرا که آمریکا آنها را از مناسبات اقتصادی با ایران منع کرده است.
خواسته جمهوری اسلامی ایران از برجام تنها برچیده شدن تحریمهای اقتصادی بود نه چیز دیگر، قرار هم بر این بود که در قبال ایجاد محدودیت در فعالیتهای هستهای ایران، تحریمهای اقتصادی برچیده شود.
اما دستاندرکاران مذاکرات هستهای پس از دو سال همچنان اعتقاد دارند که برجام یک بازی برد برد بوده است اما برای اثبات یا نفی این ادعا یک مثال ساده را طرح میکنیم.
تصور کنید شما قطعه زمینی دارید که قصد ساختن یک آپارتمان چند طبقه در ذهن شما نقش بسته است، با یک مجموعه سازنده مسکن مذاکره میکنید و به این توافق دست مییابید که با مشارکت او زمین ساخته شود و پس از پایان کار طبق توافق آپارتمان ساخته شده نصف به نصف بین مالک اصلی زمین و سازنده آن تقسیم شود.این شاید یک معامله پایاپای و منصفانه باشد که رضایت هر دو طرف را جلب کرده است، اما اگر یکی از طرفین دبه کند و سهم بیشتری بخواهد و به تعهدات خود هم پایبند نباشد، آیا باز هم میتوان به آن یک معاله و بازی برد برد نام گذاشت؟
مذاکرات هستهای ایران هم شبیه به چنین مثالی است، دولت نقد داده و نسیه گرفته است، نسیهای که شاید هیچگاه نقد نشود.
تایید پایبندی ایران به تعهدات برجام
جمهوری اسلامی ایران در این ۲ سال همچنان به تعهدات خود پایبند بوده است،
سازمان بینالمللی انرژی اتمی هر سه ماه یکبار گزارشی از فعالیتهای هستهای ایران پس از برجام را با بازرسیهای بسیار دقیق منتشر میکند که تاکنون پایبندی ایران تأیید شده است، حتی دبیرکل سازمان ملل نیز از تعهد ایران در قبال برجام تقدیر کرده است، اما آیا تقدیر دبیرکل سازمان ملل ایران را به حق خود خواهد رساند؟! آمریکا همزمان با تأیید پایبندی ایران به توافق هستهای و تقدیر دبیرکل سازمان ملل، اعلام کرد که تحریمهای شدید دیگری را علیه ایران اعمال خواهد کرد.
قاعدتاً آمریکا باید هم، چنین اقداماتی را انجام بدهد، چرا که خود را بازیگر بلامنازع توافق هستهای میداند، اگر در جریان مذاکرات این نکته بارها و بارها تأکید میشد که آمریکا تنها یکی از اعضای گروه ۱+۵ است نه بیشتر و هر کدام از کشورها استقلال دارند، شاید اکنون شرایط برجام به گونه دیگری رقم میخورد.
آمریکا از همان زمانی که مذاکرات در دولت گذشته آغاز شد غیر قابل اعتماد بود، این بیاعتمادی از سوی مذاکره کنندگان آمریکایی ثابت شده بود، یکی از دلایلی که در دور گذشته توافقی به دست نیامد، به خاطر بیاعتمادی به آمریکا بود. آمریکا تعهدات خود را در برجام هیچگاه اجرا نخواهد کرد بلکه دست به تشدید تهدیدات و تحریمها خواهد زد. نقطه آخر هدف آمریکا سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است. اگر اتحادیه اروپا خواهان ادامه برجام است، پس باید نقش خود را در صحنه توافق هستهای بازی کند، تنها نمیتوان به لفاظیهای سیاسی بسنده کرد و گفت اروپا خواهان ادامه و اجرای برجام است. چنین مواضعی برای جمهوری اسلامی ایران هیچ سودی ندارد.
ظریف وزیر خارجه کشورمان اکنون در آمریکا به سر میبرد، او مصاحبههایی با برخی رسانههای آمریکایی انجام داده است. محمد جواد ظریف در مصاحبه با شبکه سی ان ان گفته بود؛ دولت آمریکا تعهدات خود را انجام نداده و متن و روح برجام را نیز نقض کرده است.
نقض تعهدات آمریکا صرفاً متعلق به این کشور نیست که اگر بود، اهمیتی نداشت، اما چون اروپا هم با آمریکا همراهی میکند، تأثیر بدعهدی افزایش مییابد. اکنون که دوسال از اجرای برجام میگذرد و در همین مدت آمریکاییها در راه توافق هستهای کارشکنی کردهاند، سخنانی مانند سخنان آقای ظریف دردی از برجام دوا نمیکند.
مشکل توافق هستهای ساختاری است، اساس توافق دارای اشکالات زیادی است که باعث شده تا شرایط به این شکل کنونی در آید. اما آیا میتوان چارهای برای آن پیدا کرد؟ شاید بهترین اتفاق ممکن در زمینه برجام، لغو از سوی آمریکا باشد، تا زمانی که آمریکا آن را نقض میکند و دیگران خود را پایبند به آن نشان میدهند، مسیر برجام همینگونه سپری خواهد شد.(اتاق خبر۲۴)