جناب سرپرست محترم حجاج ایران در آئین بدرقه رسمی نخستین گروه از حجاج تمتع ۹۶ از موقعیت «مدافع» به «مهاجم» تغییر وضعیت داده و خطاب به منتقدان رویه گفتاری و رفتاری اخیر سازمان حج و زیارت و سرپرست حجاج ایرانی، تاختهاند که گویی با خائنان حرمین شریفین مواجهه داشتهاند.
شاید لازم باشد برای اطلاع مخاطب این سطور بخشهایی از آن را مرور کنیم:
- فرمایشات مقام معظم رهبری به تمامی فتنههایی که درباره حج تمتع ۹۶ مطرح میشد خاتمه داد.
- فرمایشات رهبر معظم انقلاب بسیار حائز اهمیت و راهگشا بود چراکه ایشان با صحبتهای ارزشمندشان به مردم این مطلب را تفهیم کردند که حج امسال تصمیم همه مسئولان نظام بوده و همه در این رابطه تلاش کردند.
- نخستین کاروان ما وارد عربستان شد که با استقبال گرم وزارت حج عربستان روبهرو شدیم که نشاندهنده پایبندی طرف مقابل به قول و قرارها بوده است.
- امروز با اقتدار به سفر حج تمتع ۹۶ عزیمت خواهیم کرد و تبلیغکنندگان علیه حج که به دلسرد کردن یا اذیت زائران پرداختند باید از رفتار خود توبه کنند.
- عدهای خواستند که پرچم حج را به زمین بیندازند و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نکردند.
شاید بهتر باشد، مخاطب این یادداشت، سرپرست حجاج ایرانی باشد. اینطوری بدون شک، اگر خواننده واقعی آن مشخص باشد و او هم بخواند، میتوان امیدوار بود که دستکم ابهامات ما را در ذهن خودشان حل کنند. پس با فرض خوانش این مطالب توسط جناب سرپرست حجاج مینویسیم:
اول) برداشت ما و برداشت شما
از «فتنه» سخن گفتهاید و خاتمه آن به واسطه کلام رهبر انقلاب. از اینکه ایشان به همه تفهیم کردند که حج امسال تصمیم «همه مسئولان» بوده است.
واقعیت آن است که ما هرچه متن بیانات معظمله را خواندیم، متوجه نشدیم. شاید نزدیکی شما و حضورتان در حسینیه امام خمینی(ره) مثمرثمر بوده است و شما تفسیر و تاویل آن بیانات را درک کردهاید!
اما آنچه ما درک کردیم این بود که نگرانیها و دغدغههای رهبر انقلاب همچنان پابرجاست و آنان که تصمیم و اصرار بر «حج» با این شرایط سخت و محدودیتهای فراوان را داشتهاند نه رهبری که دیگرانی بودهاند که به صراحت بیان ایشان «مسئولان از قوای محترم، در شورای عالی امنیّت ملّی جمع شدند، تصمیم گرفتند، فکر کردند جوانب قضیّه را، به این نتیجه رسیدند که حج باشد»
ما هرچه سخنان ایشان را شنیدیم و خواندیم چیزی جز این دستگیرمان نشد که حج «جایی برای ابراز عقیده و بیان موضع امّت اسلامی» است. اینکه «امام بزرگوار به این مضمون گفتند که قبول ندارند حجّ بیبرائت را». اینکه «ایمنی حجّاج از مسائل بسیار مهم است. ما قضایای تلخ حجّ سال ۹۴ را فراموش نمیکنیم.» و «آن قضایای فاجعهبار مسجدالحرام و منا نبایستی تکرار بشود» و دست آخر اینکه «باید ایمنی حجّاج ما محفوظ بماند. فقط هم امنیّت و ایمنی نیست، عزّتشان، رفاهشان، آسایششان بایستی محفوظ بماند»
دوم) اقتدار ما و قرار آنها
اگر برگزاری دعای کمیل در هتل، مچبندهای الکترونیکی، محدودیت آمد و شد برای حجاج، محدود شدن مراسم برائت از مشرکین و... نشانههای اقتدار ما و شماست که دیگر نیازی به بحث نیست.
ما یادمان نرفته است که یکی از دلایل لغو حج ۹۵ همین مچبندهایی بود که زیر بارش نرفتیم و امروز شما به صورت داوطلبانه به دست حجاج بستهاید!
حضرت عالی در جای دیگری فرمودهاید «طبق توافقنامه هرگونه اجتماعات و مراسم در هتلها و محل استقرار زائران ایرانی بلامانع است بنابراین طبق این توافق هیچ مشکلی بر سر دعا و سایر مراسمها وجود ندارد.»
آیا نمیشد این جمله را اینگونه بیان کرد که «طبق توافقنامه هرگونه اجتماعات و مراسم جز در هتلها و محل استقرار زائران ایرانی ممنوع است»؟ مراسم برائت زیر چادر و خیمه، دعای کمیل در هتل، رفتن به بقیع محدود و... اینها مصداقهای اقتدار است یا...؟
راستی اگر «استقبال گرم» از گروه اول زائران به معنای پایبندی به قول و قرارهاست، پس چه اتفاقی میافتد که رئیس سازمان هواپیمایی کشوری از عدم تعهد برخی شرکتهای هواپیمایی عربستان سعودی در جابجایی مسافران حج تمتع کشورمان میگوید؟ ایشان هم مثل ما فتنهگر هستند و باید توبه کنند؟
سوم) پرچم حج و بیرق حق
جناب مسئول و سایر حضراتی که تصمیم گرفتید، با یک سال تاخیر پس از فاجعه و جنایت منا، سفر را آغاز کنید، اگر برای تبلیغ و تخریب منتقد، چنین گفتهاید که مهم نیست. ما هم از توهین و اتهام میگذریم.
ما نه اصول دینمان را فراموش کردهایم و نه فروع آن را. اما ما نگرانیم که به سرانگشت تدبیر «برخیها» خدای ناکرده اتفاقات مسجدالحرام و منای دو سال قبل حتی در مقیاس به شدت کمتر و پایینتر رقم بخورد. ما «دلواپس» مردم مسلمان کشورمان چه برادران اهلسنت و چه شیعیان هستیم که در این مدت جز «ابراز امیدواری» و «انشاءالله» از شما چیز دیگری نشنیدهاند. ما همدرد خانواده شهدای منا هستیم که برخیها نه کاری برایشان کردهاند و حقوقشان را از سعودیها گرفتهاند و نه تاب شنیدن صدای اعتراضشان را دارند.
حالا اگر دلنگرانی برای جان و مال و ناموس و آبروی زن و مرد مسلمان ایرانی «فتنه» است، پس لطفا «آب توبه» بیاورید!
راستی! اگر لباس دین بر قامت شما نبود و نشان سیادت بر سر نداشتید، قطعا با «صراحت» بیشتری سخن میگفتیم.
نویسنده: مهدی رجبی