مدیرعامل پرسپولیس یکی دیگر از تصمیمات عجیبش را گرفت و به سرمربی گرانقیمت خود تا روز دوشنبه مرخصی داد و گل محمدی دستیار خوزه را سرمربی موقت این تیم کرد! قرار است گل محمدی تمرین‌های پرسپولیس را در دست بگیرد تا در جلسه کمیته فنی باشگاه سرنوشت مانوئل خوزه مشخص شود.
این تصمیم مدیرعامل پرسپولیس را ما که نفهمیدیم. اگر قرار است خوزه برکنار شود پس جلسه کمیته فنی به چه منظور قرار است تشکیل شود و اگر واقعا رای کمیته فنی ملاک ماندن یا رفتن خوزه است پس اخراج ببخشید مرخصی دو روزه سرمربی چه مفهومی دارد؟
قبل از شروع این فصل و بعد از آنکه دنیزلی بعد از کلی میایم و نمیایم گفتن ها دیگر به تهران برنگشت، باشگاه پرسپوليس بدنبال استخدام يك مربي كارنامه دار بود تا بتواند با دو جين بازيكن ملي پوش و اسم و رسم دار اين تیم را مدعي اول قهرماني در ليگ برتر ايران كند.
بعد از کلی اسم های دهن پر کن بالاخره باشگاه با مانوئل خوزه به توافق رسید. یادمان نمي‌رود كه خوزه ۷۳ ساله در اولين نشست خبري‌اش به خبرنگاران گفت «کسی که قول قهرمانی بدهد فوتبال را نمی‌شناسد، اما قول می‌دهم پرسپولیس دوازدهم نشود!»
خوزه که مدعی بود تیمش دوازدهم نخواهد شد، حالا در پایان نیم‌فصل اول رقابت‌های لیگ برتر تیمش را در جایگاه دوازدهم می‌بیند. شايد موافقين ماندن خوزه بگويند با آمدن حقيقي و پايان مصدوميت علي كريمي تيم چنان مي‌شود و به اصطلاح جوجه را آخر پاييز مي‌شمارند اما در پاسخ به آنها بايد گفت آيا با علي كريمي پرسپوليس فوق العاده بود؟ آيا يك بازيكن مانند حقيقي مي تواند تمام مشكلات تاكتيكي اين تيم را حل كند؟
خوزه نشان داد علي رغم كارنامه موفقي كه در فوتبال آفریقا از خود بر جای گذاشته مرد اين ميدان نيست.
پرسپوليس كه با خريد بازيكنان مطرح فوتبال ايران و حفظ بازيكنان خوب فصل قبل خود تيمي به اصطلاح همكاران ورزشي‌نويسم كهكشاني جمع و جور كرده بود و همه صحبت از قهرماني اين تيم قبل از شروع رقابت ها مي‌كردند با این آقای سرمربی چنان متزلزل و بد فصل را آغاز کرد و نیم فصل را به پایان رساند که هواداران این تیم از فرا رسیدن تعطیلات نیم فصل و بازی نکردن تیمشان بسیار خوشحال شدند. هواداران اين تيم محبوب دعا مي‌كنند اي كاش حداقل اين تيم اينهمه ستاره اول فصل نمی‌گرفت تا حداقل بهانه‌اي براي عدم نتيجه گيري داشته باشند.
به هر حال وقتی پرسپولیس در آخرین بازی نیم فصل و براي ششمين بار در ليگ امسال برابر تراكتورسازي در آزادي باخت دوباره خوزه مثل مربیان آماتور بازیکنانش را زیر سوال برد و گفت آنها شخصیت بزرگ ندارند و در حد پرسپولیس نیستند! خوزه در حالي اين سخنان را گفت كه در همان اولين مصاحبه‌اش با تاکید بر اینکه دوست ندارد اتفاقات فصل قبل برای این تیم تکرار شود، گفت: «بازیکنان ما از شخصیت بالایی برخوردارند که حاضرند هر کاری انجام دهند تا این تیم به جایگاه واقعی خود برسد. ما شرایط بردن و قهرمان شدن را داریم و در این خصوص تمام سعی خود را خواهیم کرد.»
اين پيرمرد پرادعا حاشیه هایی را هم با خود به ایران آورد كه درگیری‌های لفظی با کارلوس کی‌روش، سرمربی تیم ملی فوتبال و اخراج موقت علی کریمی از تیم فوتبال پرسپولیس نمونه هايي از آن است.
امروز در پرسپوليس اينهمه بازيكن ملي پوش كه در تيم هاي سابق خود از ستون‌هاي تيم خود بوده اند ، همچون بازيكني در حد محلات شده اند و اين دليلش برنامه هاي بد تاكتيكي و بدنسازي اين تيم است كه بازيكنان سردرگم در زمین بیشتر نظاره‌گر بازی حریفان هستند بدون آنكه تاثير گذار باشند.
اگر اين مربی ، مربي بود بايد توان استفاده از اين سرمايه ها را مي داشت. در اين ۱۷ هفته ما هنوز هيچ تغيير فني در پرسپوليس مشاهده نكرده ايم. امروز پس از گذشت ۱۷ هفته هنوز آقای سرمربی تركيب تيمش را نمي شناسد و در هر بازي شاهد يك تركيب تازه از او بوديم! کاری به تصمیمی که کمیته فنی پرسپولیس قرار است دوشنبه بگیرد نداریم اما سئوال هواداران اين است كه چرا اين مربي بايد سرمربي باقي بماند؟
آیا این پیرمرد پرتغالی می‌تواند در نیم فصل دوم نتایج را جبران کند و پرسپولیس را در جایگاهی که لیاقت آن را دارد برساند؟ با نگاهي به عملكرد اين مربي جواب مشخص است نه. پس چرا باشگاه او را بركنار نمي‌كند؟ گناه هواداران پرسپوليس چيست كه بايد تيمشان امسال اينقدر شكننده و سوهان اعصاب و روحشان باشد؟ آيا آنها بايد تاوان قرارداد سنگين مديران باشگاه با این سرمربی پرتغالی را پرداخت كنند؟
برکناری خوزه و انتخاب يك سرمربی كاربلد كه فوتبال ما و باشگاه بزرگ پرسپوليس را مي‌شناسد و بازیکنان نیز او را قبول داشته باشند مي‌تواند كاملا به روند اصلاح تيم پرسپوليس كمك شاياني كند تا بيش از اين هواداران ميليوني اين تيم سرخورده نشوند. باید در کنار سرمربی جدید چند کمک مربی کارآزموده قرار گیرند و البته حضور یک سرپرست کارکشته نیز بر روی نیمکت بسیار احساس می شود.
