جمعه ۷ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۹:۲۴
کد مطلب : 71360

منابع قوانین حقوقی اسلام

زندگی انسان در جوامع بشری او را ناچار میکند تا از یک سری قوانین و مقررات پیروی کند. قوانینی که جوامع برای رسیدن به سعادت خود ...

زندگی انسان در جوامع بشری او را ناچار میکند تا از یک سری قوانین و مقررات پیروی کند. قوانینی که جوامع برای رسیدن به سعادت خود وضع میکنند تا هم افراد در آن بتوانند به بهترین کمال ممکن برسند و نیز جامعه در مسیر رشد و ترقی قرار گیرد.
آنچه که از وضعیت امروز دنیا قابل توصیف است اینکه جوامع مختلف بشری از شرق تا غرب عالم براساس منطقه جغرافیایی، نژاد، زبان، آداب و رسوم، بعضا قوانین متفاوتی را برای جوامع خود وضع کرده‌اند که این ناشی از پارادایم ذهنی آن جامعه است.
به طور مثال در جوامع غربی نگاه اکثریت جامعه به دنیا یک نگاه کاملا مادی و سکولار است که بر اساس قطع رابطه دنیا و آخرت (‌کنار گذاشتن خدا از زندگی به رغم اینکه به وجود آن اعتقاد داشته یا نداشته باشند) شکل گرفته است.
بالطبع چنین نگاهی به زندگی، فرد و جامعه را برآن می‌دارد که برای رسیدن به سعادت و زندگی انسان‌محور، خود دست به کار شده و با وضع قوانین و مقررات براساس عقل جمعی پایه سود و لذت بیشتر به سوی هدف حرکت کند. بالعکس، در جوامع انسانی، این مسئله کاملا متفاوت است.
مسلمانان (جوامعی که با ظهور اسلام از شما آفریقا تا شرق خاورمیانه پراکنده بودند) نوع نگاه خود به سبک زندگی را براساس تعالیم اسلام پایه‌ریزی کرده‌اند. در این پارادایم اولا خداوند محور کل هستی است و هر نوع قانون گذاری به شرطی مشروع است که با نظام الهی حاکم بر جهان مطابقت داشته باشد. انسان ها در مقابل خداوند مسئولیت پذیرفته‌اند و علاوه بر ایمان به غیب، زندگی را به صورت پیوسته در دنیا و آخرت می‌دانند و لذا با وضع قوانین مناسب می‌کوشند هر دو زندگی را هدف قرار داده و از دنیا برای آخرت خود بهره جویند.
اگر پذیرفتیم که چنین چارچوبه ای بر کل هستی حاکم است لاجرم باید بپذیریم که قانونگذار اصلی در جهان نیز کسی جز انسان است (برخلاف نگاه انسان غربی که خود را محور دانسته و حق قانونگذاری را از خود می‌داند) و اوست که براساس تعالیم الهی و از طریق وحی قوانین را بر بشر الهام کرده است.
لذا می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که از نگاه اسلام قانونگذاری جنبه‌ای مافوق بشری و آسمانی دارد که از طریق وحی بر پیامبران الهی و اولیا نازل شده و آنان این قوانین را بر بشر عرضه می‌کنند.
به طور خاص پیامبر اسلام در زمان حیات خویش قوانین را در قالب آیات قرآن به افراد تقریر می‌کردند و از آنجا بود که به تدریج نظام عالی حقوقی اسلام شکل گرفت. پس از پیامبر جانشینان ایشان به شرح و بسط کتاب قرآن پرداخته و بر حسب مورد قوانین را برای جامعه بازگو و تکمیل می‌کردند.
اما در عصر غیبت که حضور امام(ع) در جامعه ظاهر نیست فقها وظیفه دارند تا قوانین حقوقی اسلام را از متن دین استخراج کرده و به اطلاع عموم برسانند.
در شرایط غیبت عمدتا چهار روش در مورد استخراج قوانین حقوقی اسلام مورد توافق اکثر فقها قرار گرفت که در اینجا به توضیح مختصر هر یک می پردازیم:
الف) استخراج از قرآن:
قرآن کریم به عنوان کتاب آسمانی میراث گرانقدر پیامبر اکرم (ص)مورد پذیرش همه مسلمانان است. این کتاب به عنوان اصلی ترین منبع استخراج احکام دینی و اجتماعی برای جامعه اسلامی مدنظر می‌باشد.
لازم به ذکر است که بسیاری از احکام و قوانین اسلامی بالاخص قوانینی که مبتلا به جامعه اسلامی در زمان حیات رسول گرامی اسلام بود در این کتاب آمده است.
همچنین بیان اصول کلی منطبق با فطرت بشری راه را برای کسب سایر قوانین نیز باز گذاشته است.
ب) سنت:
دومین شیوه استخراج قوانین حقوقی اسلام مراجعه به سنت است. سنت به آن دسته احکام، مقررات و رفتاری گفته می‌شود که پیامبر اکرم (ص) در طول حیات خود آن‌ها را انجام داده است. البته این روش استخراج نیز خود اساس و پایه قرآنی دارد.
بر اساس آیه شریفه « و ما ینطق ...» تمامی اعمال و رفتاری که پیامبر انجام می‌دادند و گفتاری که بر زبان می‌آوردند همگی بر اساس خواست و اراده الهی و منطبق با قوانین مورد تأیید خداوند بوده است. لذا می‌توان اعمال و رفتار و گفتار پیامبر (ص) را به عنوان ملاک عمل قرار داد و بر اساس آن قانون وضع کرد. البته شیعه این مسئله را برای ائمه اطهار (ع) نیز صادق می‌داند و بر اساس آیات و روایاتی که بحث ولایت را اثبات می‌کند، اعتقاد دارد که رفتار و اعمال ائمه اطهار (ع) نیز درست مانند پیامبر (ص) ملاک عمل و قانونگذاری خواهد بود.
ج) عقل:
بدست آوردن احکام از طریق عقل نیز یکی دیگر از شیوه های بدست آوردن احکام است. البته در این مورد به دو نکته باید توجه داشت.
اولا اینکه عقل، براساس چارچوب ذهنی نظام الهی حکم کند چرا که در مسئله ای یکسان ممکن است عقل فرد مسلمان و فرد غربی احکام متفاوتی صادر کنند.
ثانیا حکم صادره از جانب عقل باید مورد پذیرش همه افراد قرار گیرد و جامعیت داشته باشد.
د) اجماع:
اجماع شیوه است که در آن همه یا اکثر فقها به حکم یکسانی رسیده‌اند. در چنین شرایطی آن حکم جنبه قانونی پیدا می‌کند.
در موارد دیگر راه‌هایی مانند قیاس و ... نیز وجود دارد که البته مورد پذیرش همه فقها نیست. در کنار مسائل مطرح شده، قوانین حقوقی اسلام ناظر به جنبه ها و مشخصاتی است که شناخت
آن ها نیز خالی از فایده نخواهد بود که انشا ا... در آینده به آن خواهیم پرداخت.

https://siasatrooz.ir/vdcgzw9u.ak9q34prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی