تحولات منطقهاي و بينالمللي باعث شده است تا ايران و روسيه هر چه بيشتر به هم نزديكتر شوند و اشتراكاتي كه ميان اين دو كشور بزرگ و تأثير گذار، در سالهاي گذشته مغفول واقع شده بود، بروز يابد.
اشتراك ديدگاه ايران و روسيه به عنوان ظرفيتي سياسي و بين المللي همواره وجود داشته است، اما برخي مسائل باعث شده است تا اين نقطه نظرات مشترك كه استراتژيك هم است، نمود كمتري داشته باشد.
مهمترين اشتراكي كه ميان ايران و روسيه وجود دارد مقابله با نفوذ و زياده خواهيهاي آمريكا در منطقه و سطح بين الملل است. هر دو كشور كه از ويژگيهاي منحصر به فرد در تأثير گذاري بينالمللي برخوردارند مورد هجوم و حمله آمريكا قرار گرفتهاند.
اين حمله آمريكا به خاطر وجود سياست ضد آمريكايي آنها است. تا پيش از اين شوروي سابق و آمريكا به عنوان دو ابر قدرت جهان رقابتهاي سياسي، تسليحاتي و اقتصادي با هم داشتند اما پس از فروپاشي شوروي، آمريكا خود را يكه تاز جهان ميدانست. پس از روي كار آمدن پوتين فضاي سياسي بينالمللي ميان اين دو كشور تغيير كرد و روسيه به باز آفريني خود پرداخت تا بتواند نقش واقعي خود را ايفا كند.
نقش آفريني اين كشور در برخي مسائل بين المللي و منطقهاي باعث شده است كه اكنون اين كشور به عنوان چالشي جدي براي آمريكا تبديل شود. حمايت روسيه از دولت بشار اسد يكي از عواملي بود كه شكست اهداف آمريكا و غرب را در سوريه به همراه داشت. اكنون نيز حمايت روسيه از عراق و دولت نوري مالكي باعث شده است تا اهداف آمريكا و غرب در اين دو كشور با شكست روبرو شود. اقدامات آمريكا در حمايت از تروريستهاي تكفيري داعش و ديگر نيروهاي تروريستي در سوريه و عراق با ايستادگي دولتهاي قانوني اين كشورها و با حمايتهاي مردمي شكست سنگيني را به آمريكاييها تحميل كرده است. اين پيروزيهاي بزرگ با حمايتهاي ايران و روسيه از اين كشورها علاوه بر اين كه باعث شكست طرحهاي آمريكا در منطقه شده است ضريب نفوذ تهران و مسكو را در معادلات منطقهاي و بينالمللي افزايش داده است.
روسيه اكنون به خاطر ماجراي اوكراين از سوي غرب و آمريكا تهديد و تحريم ميشود. مسكو در اين موضوع در مقابل نفوذ آمريكا و ناتو به نزديكي مرزهاي خود مقاومت ميكند و همين امر باعث شده است تا تنشها و چالشهاي جدي ميان روسيه و آمريكا به وجود بيايد.
جمهوري اسلامي ايران هم از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون، با رفتارهاي خصمانه آمريكا عليه خود دست و پنجه نرم كرده است و به عنوان كشوري كه توانسته چالشهاي جدي و تأثير گذاري را براي واشنگتن ايجاد كند، تقش اساسي و تأثيرگذار خود را در معادلات منطقهاي و بينالمللي داشته باشد.
يكي از عواملي كه باعث شده است تا آمريكا هر چه بيشتر خشمگين شود حمايت ايران از دولت و مردم سوريه بوده است. بيشك اين حمايتها عاملي اساسي و تأثير گذار در شكست پروژه سرنگوني بشار اسد در سوريه درمقابل همه هجمههايي بود كه آمريكاييها عليه اسد به كار بردند.
همگرايي ايران و روسيه در مقاطع گوناگون سد محكمي را در برابر نفوذ آمريكا ايجاد كرده است. زمينههاي بسياري براي همكاريهاي بيشتر دو كشور وجود دارد كه ميتواند علاوه بر اين هر دو كشور ايران و روسيه را در برابر آمريكا مقاوم سازد و كشورهاي منطقه را هم از گزند زياده خواهيهاي آمريكا و غرب در امان بدارد.موضوع هستهاي جمهوري اسلامي ايران كه اكنون با گفتوگوهاي ايران و ۱+۵ در جريان است از آن جمله است. روسيه ميتواند نقش بيشتر و اساسيترين را در اين زمينه بازي كند.
در حالي كه آمريكا با يكسري كشورهاي همپيمان خود در اتحاديه اروپا به نبرد با دو كشور به ويژه جمهوري اسلامي ايران ميپردازد، دو كشور بزرگ ايران و روسيه ميتوانند با نزديكتر كردن مناسبات و ديدگاههاي خود در قبال آمريكا علاوه بر اين كه از نفوذ آن در منطقه جلوگيري كنند تأثير مقاومت خود را در مقابل آمريكا به يك تهاجم سياسي تبديل كنند و ديگر كشورهاي همفكر و هم نظر را با خود همراه سازند.
ايجاد يك پيمان يا اتحاد استراتژيك ميان ايران و روسيه و ديگر كشورهايي كه از نظر ديدگاهها همخوان هستند ميتواند ديواري محكم و استوار را در مقابل بلوك غرب بسازد. ظرفيتهاي اين كشورها بسيار گسترده تر و تأثير گذارتر از كشورهاي غربي است. اما نبود هماهنگي، نداشتن يك پيمان و اتحاديه و پراكندگي آنها تواناييهاي بزرگ كشورهاي هم نظر را شاخه شاخه كرده و اين نبود انسجام سياسي و اقتصادي و حتي نظامي باعث شده است تا دست طمع آمريكا و غرب همواره به سوي شرق دراز باشد.
آمريكاييها همواره سعي داشتهاند حوزه نفوذ خود را در جهان بيشتر كنند و كدخدايي خود را در دهكده جهاني كه آنها تصورش را ميكنند افزايش دهند.
موضوعات و مسائل بسياري وجود دارد كه ميتواند بسياري از كشورها را با همراهي دولتها و ملتها دور هم جمع كند تا بتوانند در مقابل نفوذ و تهاجم آمريكا ايستادگي كنند و معادلاتي كه آمريكا در سر دارد به هم بزنند.
موضوع فلسطين، سوريه، عراق، افغانستان، اوكراين و بسياري مسائل ديگر كه ميتواند باعث اين اتفاق باشد. روسيه به تنهايي نميتواند خود را مقابل آمريكا و اروپا قراردهد. از سوي ديگر نميتواند به آينده روابط خود با آمريكا و اروپا هم اميدوار باشد و به آنها دل خوش كند.
مخالفت با سياستهاي غرب، هر رابطهاي را به چالش ميكشد و هيچ تضميني هم براي آن وجود ندارد. آمريكا و اروپا هم پيمان هستند و براي رسيدن به اهداف خود در هر زمينهاي دست به هر كاري ميزنند و حتي جنگ هم ايجاد ميكنند. تنها راه مقابله با اين سياست تشكيل اتحاديه و پيماني ميان كشورهاي ضد آمريكايي است.
روسيه بايد از تك روي دست بردارد. دو كشور ايران و روسيه ميتوانند ابداع كننده اين اتحاديه باشند و با همكاري كشورهايي همچون چين،قزاقستان و كشورهاي ديگر كه نزديكي زيادي با ديدگاههاي ايران و روسيه دارند، گام مهمي را براي جلوگيري از سياستهاي تك قطبي آمريكا در سطح منطقهاي و بينالمللي بردارند.
بايد توجه داشت كه اهداف و سياستهايي كه كشورهاي جبهه ضد آمريكايي براي خود پياده ميكنند، همانند آمريكا سياست براندازي، كودتا، دخالت و استعمار نباشد. بهترين راه مخالفت با سياستهاي آمريكا و در كنار آن رژيم صهيونيستي است كه ميتواند به اين همگرايي استراتژيك بينجامد. اكنون زمان اين كار فرا رسيده است. تا دير نشده دست به كار شويد.