همزمان با روزهای عید نوروز و تعطیلات فروردین ماه، سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین به امضاء رسید که باعث شد یک فضای به شدت منفی رسانهای در فضای مجازی و برخی رسانههای خارجی علیه این سند شکل بگیرد. در روابط ایران و چین نباید فراموش کنیم که دو کشور در طول روابط خود پس از انقلاب اسلامی سعی داشته اند تا مناسبات دو کشور گسترش یابد و در این بین اگر نگوییم هیچ گاه در اکثر مواقع؛ چین علیه جمهوری اسلامی ایران اقدامی انجام نداده است.
چین در شرق آسیا در حال تبدیل شدن به قطب اول اقتصادی جهان است و ایران نیز در منطقه غرب آسیا به یک قدرت بلامنازع تبدیل شده است. جمهوری اسلامی ایران، سالها در دولتهای گذشته و به ویژه دولت کنونی سعی کرد تا خود را به غرب نزدیک کند، سیاست غربگرایانه دولتها در ایران به تفکر لیبرال سرمایه داری برخی دولتها باز میگردد که با این تفکر اعتقاد داشته و دارند که مشکلات را میتوان با بهبود روابط با آمریکا و اروپا حل کرد.
چنین تفکری بود که باعث شد تا توافق هستهای ایران با ۱+۵ به امضا برسد که نه تنها نتیجهای برای ایران نداشت بلکه باعث مشکلات عدیده دیگری شد. اکنون که سند همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین به امضا رسیده است، باید گفت که این اتفاق، دیرهنگام افتاد چرا که این تعلل نیز برگرفته از آن رویکرد دولت به غرب بود که بعضا اعتقادی به نگاه به شرق نداشت.
فضا سازیهای بسیاری علیه توافق ایران و چین صورت گرفت که همگی نشان از موج گسترده رسانهای علیه آن و البته ضعف شدید در سواد رسانهای جامعه دارد چرا که آنهایی که همچنان علیه این توافق میتازند، تحت تأثیر جوسازیهای رسانههای غربی و جریانی که در فضای مجازی سعی دارد آن را یک توافق ننگین جلوه دهد، قرار گرفتهاند. کافی است به واکنشهایی که از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و اروپا نسبت به این توافق شده است نگاهی انداخت و به این نتیجه رسید که عصبانیت آنها از سند راهبردی ایران و چین از دوستی و خیرخواهی نیست، بلکه به خاطر آن است که با این سند، دست آمریکا برای اعمال تحریمهای اقتصادی کوتاه میشود و میتوان با بهرهگیری از گسترش مناسبات، به بهبود شرایط اقتصادی رسید. سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین، معاهده ترکمانچای یا گلستان نیست که برخی ادعا میکنند ایران را به چین فروختند! سادهانگاری و بلاهت است که برخی سعی دارند القاء کنند از این پس ایران یکی از مستعمرات چین خواهد شد! در حالی که این یک توافق دو طرفه با حاصل «برد- برد» است و نتایج آن به هر دو طرف سود میرساند.
ایلان برمن، معاون ارشد اندیشکده شورای سیاست خارجی آمریکا در یادداشتی درباره توافق ۲۵ ساله ایران و چین نوشته است؛ «توافق راهبردی ۲۵ ساله باعث تقویت چشمگیر ایران در منطقه خواهد شد.» بسیاری از اندیشکدهها و رسانههای غربی و صهیونیستی نسبت به این توافق ابراز نگرانی کردهاند و حتی جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نیز درباره آن گفت که نگران این توافق میان ایران و چین است.
واکنشهایی که نسبت به این سند دیده میشود، نشان میدهد که راهبرد ایران برای گسترش روابط با چین درست است. مخالفتها با سند ۲۵ ساله از آن جهت است که با توافق میان ایران و چین،آمریکا و اروپا نخواهند توانست تحریمهای خود را علیه ایران اعمال کنند و به همین خاطر سعی خواهند کرد تا علاوه بر مانع تراشی برای اجرای آن، بر سر برجام نیز امتیازاتی به ایران بدهند. اما آیا میتوان به آمریکا و اروپا بار دیگر اعتماد کرد؟
رهبر معظم انقلاب امسال را سال «تولید، پشتیبانیها، مانع زداییها» نام گذاشتند که قطعاً توافق ایران و چین برای مانع زداییها تأثیرگذار خواهد بود. دولت بعدی در ایران پس از پایان کار دولت تدبیر و امید با مشکلات زیادی روبهرو خواهد بود و کار سنگینی بر عهده خواهد داشت چرا که ضعفهای زیادی را به ارث خواهد برد. کشور در تنگنا قرار دارد و برای خروج از این تنگنا گسترش روابط با کشورهای همسو به شدت احساس میشود. برجام هیچ حاصلی برای ایران نداشت اما سند همکاریهای ۲۵ ساله ایران و چین درست نقطه مقابل برجام است.
نویسنده: محمد صفری