دوشنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۲۳:۵۹
کد مطلب : 89272

سازماني بدون كارايي

سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ با محوريت تحقق صلح و ثبات جهاني آغاز به کارکرد تا مانع از بروز فجايع جديدي همانند دو جنگ جهاني گردد...

سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ با محوريت تحقق صلح و ثبات جهاني آغاز به کارکرد تا مانع از بروز فجايع جديدي همانند دو جنگ جهاني گردد. هر چند که اين سازمان در طول حيات خود اقدامات بسياري در اين زمينه صورت داده اما در نهايت نتوانسته صلح و ثبات را در جهان برقرار سازد و هر روز چالش و بحراني جديد جهاني را فرا گرفته است. حال اين سوال مطرح است که ريشه ناکامي سازمان ملل چيست و راهکار آن براي خروج از وضعيت مذکور چه مي‌باشد؟ براي پاسخ به اين پرسش تحليل رفتارهاي سازمان ملل امري قابل توجه است کارنامه اين سازمان نشان مي‌دهد که اولا واگذاري امور به شوراي امنيت آن هم با حق وتو براي ۵ کشور (فرانسه، آلمان، انگليس، آمريکا و چين) موجب شده تا عملا کشورهاي جهان نقشي در تصميمات کليدي کشورها قرار نگيرند.
کشورهاي مذکور همواره براساس منافع خود تصميم‌گيري کرده و هرگز منافع ساير اعضاء و حتي کشورهايي که درخواست بازگشايي پرونده‌شان در شورا را داده‌اند، در نظر نمي‌گيرند. نکته مهم آنکه کشورهاي داراي حق وتو بعضا با تقسيم منافع و امتيازات به قطعنامه‌ها راي داده و يا آن را وتو مي‌سازند.
به اذعان بسياري از کشورها شوراي امنيت از اصلي‌ترين چالشهاي سازمان ملل در راه تحقق اهدافش است. به عنوان نمونه مي‌توان به عملکرد اين شورا در قبال مسئله فلسطين اشاره کرد که در طول ۶ دهه گذشته اقدامي در مقابله با سلطه‌گري صهيونيستها و احقاق حقوق فلسطيني‌ها صورت نگيرد و صرفا تحت تاثير خواست اعضاء شوراي امنيت به ويژه آمريکا بوده است. در صورت تصويب قطعنامه‌اي نيز به دليل وابستگي شورا عملا ضمانت اجرايي براي آن وجود ندارد.
ثانيا استوار دفتر سازمان ملل در نيويورک و سلطه جغرافيايي و اطلاعاتي آمريکا بر آن موجب شده تا سازمان ملل عملا نتواند نقشي مستقل ايفا نمايد و تصميمات آن براساس منافع و خواست آمريکا تعريف مي‌گردد به گونه‌اي كه دبير‌کل اين سازمان عملا به فردي بي‌کفايت و ناتوان در اجراي امور محول مبدل گرديده است. بسياري از اعضاء بر اين عقيده‌اند که استقرار جغرافياي سازمان ملل از عوامل بحران و ناکامي اين سازمان است که خسارت‌هاي بسياري به اعتبار آن وارد ساخته است. به عنوان نمونه سازمان ملل ماه‌ها است که از پذيرش ابوطالبي نماينده دائم ايران در سازمان ملل به دليل کارشکني آمريکا به بهانه ميزباني اين سازمان خودداري کرده که به رسوايي بزرگ براي سازمان ملل مبدل گرديده است. با توجه به اين شرايط مي‌توان گفت که راهکار سازمان ملل براي خروج از وضعيت انفعال حذف شوراي امنيت و واگذار امور بر مجمع عمومي سازمان ملل هر عضو يک راي و نيز انتقال مقر سازمان از نيويورک به کشوري بي‌طرف است. اموري که شايد بتواند زمينه‌ساز استقلال اين سازمان از دخالت آمريکا و دارندگان حق وتو گردد.
در غير اين صورت مي‌توان گفت که سرنوشت جامعه ملل يعني حذف از صحنه جهاني در انتظار اين سازمان خواهد بود چنانکه اکنون بسياري از اعضاء اين سازمان را نهادي ناکارآمد دانسته و بر لزوم خروج از آن تاکيد دارند.

مولف : قاسم غفوري
https://siasatrooz.ir/vdchiin6.23nwqdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی

رضا
حرف حسابی وبه حقی زده اید .30 شهریور -23 سبتامبر مصادف با روز جهانی صلح است .منتها با وجود سازمان بی خاصیت جامعه ملل فقط برای زورگوئی بدید آورندگان تاسیس شده است . گفتنی زیاد است .متشکرم