به دنبال ربوده شدن ۵ نفر از مرزبانان ایرانی در منطقه جکیگور در شرق ایران که در شامگاه ۱۷ بهمن ماه اتفاق افتاد، گروهك موسوم به «جنبش جیش العدل» روز شنبه ۱۹ بهمن ماه با انتشار تصاویری در توییتر خود مسئولیت ربودن این پنج مرزبان ایرانی را بر عهده گرفت. پس از گذشت چند روز از انتشار خبر به شهادت رسيدن يكي از اين مرزبانان ، ديروز اخبار ضد و نقيضي از آزادسازي ۴ مرزبان ديگر كشورمان منتشر شد.
در كنار اين اخبار و گزارش ها در باب اين گروه تروريستي و نوع واكنشهاي داخلي و خارجي به ربايش مرزبانان عزيز كشورمان چند نكته قابل توجه است.
بررسي كارنامه گروهك تروريستي موسوم به جيش العدل نشان مي دهد كه اين گروهك ، گروهكي تروريستي است كه هيچ نگرش ديني نداشته و صرفا گروهكي دست نشانده سرويسهاي اطلاعاتي وهابيون و دستگاههاي جاسوسي غرب ميباشند. آنها سعي ميكنند تا خود را گروهكي از اهل سنت معرفي نمايند در حالي كه هموطنان اهل سنت كشورشان همواره بر اتحاد و يكپارچگي با تمام هموطنان ايراني خود تاكيد دارند و مخالف هر گونه عملكرد وحدت شكنانه و تفرقه افكنانه ميباشند. آنها همواره در عرصه مبارزه با تروريسم و برقراري ثبات و امنيت در مرزهاي شرقي كشورمان با نيروهاي نظامي و انتظامي بيشترين همكاري را داشته و شهداي بسياري را نيز در اين راه نثار كردهاند.
واكنش ها و اعتراضهاي گسترده نمايندگان اهل سنت مجلس شوراي اسلامي و علماي اهل سنت و حتي هموطنان اهل سنت به ربايش مرزبانان كشورمان به دست گروهك تروريستي موسوم به جيش العدل خود گواهي بر واهي بودن ادعاي اين گروه تروريستي مبني بر معرفي خود به عنوان نماينده اهل سنت در مرزهاي شرقي كشورمان ميباشد.
در كنار اين مهم چند نكته مهم در قبال ربايش مرزبانان كشورمان توسط اين گروه تروريستي قابل توجه است. نخست آنكه بررسي كارنامه اين گروه تروريستي و حوزه فعاليتي آنها نشان ميدهد كه اين گروه كوچك تر از آن است كه به تنهايي بتواند امنيت مرزهاي كشورمان را تهديد نمايد بر اين اساس به صراحت مي توان نقش دستگاه هاي اطلاعاتي وهابيون و تكفيريهاي سعودي و نيز دستگاههاي اطلاعاتي غرب و بعضا صهيونيستها را در وراي رفتار آن مشاهده كرد. سكوت كشورهاي غربي و ابراز رضايت برخي از كشورهاي عربي از جنايات اين گروهك تروريستي گواهي بر اين امر است. آنچه در وراي رفتار اين گروه تروريستي و حاميان خارجي آنها برميآيد آن است كه آنها با ايجاد فضاي رسانهاي تلاش كردند تا اين گروه تروريستي كوچك را به عنوان تهديدي بزرگ براي ايران اسلامي معرفي نمايند تا به زعم خود توان ايران در تامين امنيت كشور را زير سوال ببرند. آنها همزمان به دنبال ايجاد شكاف در كشور ميان هموطنان اهل سنت و شيعيان بودهاند كه البته با بيداري ملت بزرگ ايران و تاكيد همگان بر اصل وحدت و عدم تاثير پذيري بر اين تبليغات واهي، اين توطئه خنثي گرديد.
بازي حاميان خارجي اين گروه تروريستي و دشمنان اين مرز و بوم چنان طراحي شده بود كه مسئله آزادي ۵ مرزبان عزيز كشورمان را به مطالبهاي مردمي مبدل سازند تا به زعم خود از آن جهت غبارآلود ساختن فضاي سياسي ، امنيتي و اجتماعي كشور بهرهگيرند.
فضاسازي منفي در باب عملكرد دستگاه ديپلماسي، وزارت كشور و نيروهاي مسلح كشورمان در آزاد سازي مرزبان عزيز كشورمان بخشي از اين سناريو را تشكيل ميداد. حاميان خارج نشين اين گروه تروريستي برآن بودهاند تا چنان وانمود كنند كه دستگاههاي اطلاعاتي و عملياتي و ديپلماسي ايران در حمايت از ملت ايران ناتوان بوده تا از آن براي بياعتماد سازي مردم به نظام اسلامي بهره گيرند. آنها با كم رنگ نشان دادن مطالبه مردم مبني بر لزوم مبارزه همه جانبه ساختار سياسي و نظامي كشور با تروريسم و حاميان خارجي آنها سعي كردند تا از مواضع و اظهار نظر مطرح شده از سوي مقامات كشورمان در وزارت كشور، دستگاه ديپلماسي و حتي معاونت تبليغاتي ستاد كل نيروهاي مسلح درباره اين گروه تروريستي براي برجسته سازي نام اين گروه بهره گيرند تا سناريوي بزرگنمايي قدرت اين گروهك تروريستي را اجرايي سازند. با توجه به اين سناريو برخي ناظران سياسي بر اين امر تاكيد دارند كه به جاي موضع گيري رسانهاي مقامات ارشد كشورمان در قبال اين گروه تروريستي بهتر بود كه اظهار نظر در قبال اين گروه تروريستي به ردههاي پايين دستگاه سياسي و نظامي كشور واگذار ميشد تا سناريوي حاميان خارجي اين گروهك تروريستي براي برجسته سازي نام اين گروه تروريستي زودتر از اينها خنثي گردد.
دوم آنكه نوع رفتار برخي از كشورهاي منطقهاي و فرامنطقهاي ميباشد. متاسفانه پاكستان كه همواره جمهوري اسلامي بر روابط برادرانه با آن تاكيد دارد گام چنداني در مقابله با اين گروه تروريستي صورت نداده و بعضا با مواضع نه چندان مناسب موجبات شادي دشمنان روابط دو كشور را به همراه داشته است. مسلما برقراري امنيت در مرزهاي دو كشور داراي دستاوردهاي بسياري براي پاكستان خواهد بود لذا انتظار از اسلام آباد همكاري بيشتر در مبارزه با تروريسم و آزادي مرزبانان عزيز كشورمان بوده كه متاسفانه چنان كه بايد صورت نگرفت. نكته تكميلي در اين عرصه نيز نوع رفتار سازمان ملل و كشورهاي غربي مدعي حمايت از حقوق بشر است. اتحاديه اروپا در حالي راهبرد خود در قبال ايران را با محوريت حقوق بشر تصويب نمود كه در اين راهبرد و مواضع به اصطلاح حقوق بشري آنها اشارهاي به جنايات گروه تروريستي موسوم به جيش العدل نشده و آنها با سكوت خود عملا به حمايت از اين گروه تروريستي پرداختند كه خود سندي بر واهي بودن ادعاهاي حقوق بشري و حتي نقش دستگاههاي اطلاعاتي غرب و آمريكا در تحركات اين گروههاي تروريستي ميباشد چنانكه گروهك تروريستي ريگي ( جندالشيطان ) و گروهك تروريستي منافقين تحت حمايت همين كشورها قرار دارند. عملكرد سازمان ملل و عدم تلاش اين سازمان براي حمايت از ايران در مبارزه با تروريسم و آزاد سازي مرزبانان عزيز كشورمان نيز امري قابل توجه است. سازمان مللي كه با مواضع انفعالي خود بارديگر سلطه غرب بر اين سازمان و ناتواني شخص بان كي مون دبير كل اين سازمان در اجراي تعهدات اين سازمان در قبال اعضا و حتي در اجراي منشور سازمان ملل در برقراري امنيت جهاني را به اثبات رساند.
به هر حال پرونده مرزبانان عزيز كشورمان در كنار آشكار تر ساختن لزوم اصل مبارزه جدي و سراسري با تروريسم توسط دستگاه نظامي و امنيتي كشورمان به عنوان مطالبهاي مردمي و حق مسلم كشورمان در حفظ امنيت و ثبات خويش، بار ديگر برملا كننده واهي بودن ادعاهاي حقوق بشري غرب و البته نگاه مغرضانه سازمان ملل به تحولات جهاني است كه مي تواند از سوي دستگاه ديپلماسي كشورمان در تعامل با اين كشورها و حتي سازمان ملل مورد توجه ويژه قرار گيرد. مسلما ملت ايران پذيرنده روابط با كشورها و سازمانهايي كه به دنبال ضربه زدن به اين مرز و بوم ميباشند و نگاهي مغرضانه و يك بام و دو هوا در قبال امنيت كشورمان دارند، نميباشند و خواستار پاسخ قاطع دستگاه ديپلماسي كشور به اين رفتارهاي مغرضانه ميباشند.