در دسامبر سال ۲۰۱۱، موجي از تونس آغاز شد موسوم به بهار عربي؛ موجي كه به چند كشور ديگر عرب هم رسيد و قرار بود آزادي و دموكراسي را به جهان عرب هديه كند، اما جز تونس كه اكنون و پس از چهار سال، از نظر دموكراسي و آزادي به وضعيت قابل قبولي دست يافت، بقيه كشورهاي درگير بهار عربي، به چيزي جز خزان نرسيدند. مصر به عنوان يكي از مهمترين كشورهاي عربي، از جمله اين خزانزدگان بود.
اكنون كه چهار سال از انقلاب مصر ميگذرد، وعده «نان، آزادي و عدالت اجتماعي» كه انقلاب مصر با آن شروع شد، روز به روز بيمعناتر ميشود.
مصر از آن تاريخ تاكنون در عرصه اقتصاد، روز به روز با ركود بيشتري مواجه شد، اما ركود صرفا به اقتصاد محدود نشد و دامان «آزادي» را هم بيش از پيش گرفت، به طوري كه سركوب بويژه پس از روي كار آمدن السيسي، به طور روز افزون ادامه يافت؛ بخصوص سركوب آزادي بيان. در واقع، امروز تنها چيزي كه در مصر آزاد است، از بين بردن شان و منزلت انسانهاست.
مصر در سال ۲۰۱۴، جزء ده كشوري بود كه بيشترين زنداني روزنامهنگار را دارند. بسياري از روزنامهنگاران به اتهام ارتباط داشتن با اخوانالمسلمين زنداني شدند و تعدادي هم كه درگيريهاي نيروهاي دولتي و طرفداران اخوان را پوشش ميدادند، به اتهام دامن زدن به خشونتها به زندان فرستاده شدند. البته تيغ سركوب رژيم سيسي فقط به روزنامهنگاران نگرفت. بسياري از فعالان حقوق بشر و اصلاحطلبان هم به جرمهاي واهي سر از زندان در آوردهاند. نمايندگان مجلس هم كه بسياريشان از سرسپردگان قدرت و در حال حاضر ژنرال سيسي هستند هم مدام قوانيني وضع ميكنند كه كاركرد اصليشان محدودتر كردن آزادي بيان و موقوف كردن هر نوع انتقادي از رئيسجمهور و عمالش است.
با اين همه و با وجود فضاي ياسآور حاكم بر مصر، هنوز هستند بسياري كه تلاش دارند آرايشان را آزادانه انتشار دهند و مرعوب السيسي و قوانين سركوبگرانهاش نشدهاند. جوانان آرمانگرايي كه هنوز بر خواستههاي انقلاب مصر پافشاري ميكنند و خواهان برقراري آزادي و عدالت اجتماعياند. واقعيت اين است كه سيسي شايد بتواند موقتا شعله خواستههاي اجتماعي و آرمانهاي آزاديطلبانه را كم فروغ كند، اما نميتواند آن را خاموش نمايد.
خالد دياب
ترجمه و تلخيص: بهراد دربندي