افغانستان را می توان سرزمینی نامید که در طول چند دهه رنگ آرامش ندیده و به عبارتی از زمانی که با فتنه انگلیسیها از ایران جدا شد تا به امروز با جنگ و بحران همراه بوده است. زمانی اشغالگری انگلیسیها، زمانی جنگ داخلی، دورهای تجاوز ارتش سرخ شوروی سابق و از سال ۲۰۰۱ تا به امروز هم اشغالگری آمریکا، این سرزمین را در زنجیرهای از بحرانها و نابسامانیها فرو برده است. نکته قابل توجه در تحولات افغانستان آنکه اعضای دفتر سیاسی طالبان در قطر پس از سفر به مسکو عازم تهران شده تا با مقامات کشورمان پیرامون مذاکرات صلح افغانستان به گفتگو بنشینند. این دومین سفر خارجی اعضای دفتر سیاسی طالبان پس از لغو مذاکرات این گروه با آمریکا توسط دونالد ترامپ است. طالبان در جریان این سفر طی گفتگو با مقامات وزارت امور خارجه و همچنین برخی مقامات سیاسی، پیرامون مذاکرات صلح افغانستانرایزنی می کنند. سفر نمایندگان این گروه به ایران در حالی انجام شده است که براساس جدول زمانی کمیسیون مستقل انتخابات افغانستان، قرار است انتخابات ریاست جمهوری این کشور تا ۱۱ روز دیگر برگزار شود. این گروه انتخابات ریاست جمهوری افغانستان را تحریم کرده و اخطار داده است که میتواند پیامدهای منفی بسیاری برای آینده سیاسی افغانستان به همراه داشته باشد. حال این سوال مطرح است که اهداف این سفر چیست و چگونه افغانستان میتواند به آرامش دست یابد؟
نکته مقدماتی در باب سفر اعضا طالبان آن است که این سفر نشاگر آگاهی گروههای افغان مبنی بر نیاز به روند سیاسی و بی نتیجه بدون راهکار نظامی است که سالهاست افغانستان را با بحران مواجه کرده است. اما در باب چرایی رویکرد طالبان به بهره گیری از ظرفیتهای ایران در روند صلح که مورد تایید دولت مرکزی افغانستان نیز میباشد نکته مهم عدم اعتماد سراسری به سیاستهای آمریکاست. پس از ۹ دور مذاکره میان امریکا و این گروه در حالی که نماینده آمریکا در امور صلح افغانستان از دستیابی به توافق در اصول با طالبان خبر داده بود،هفته گذشته رییس جمهور این کشور با لغو برنامه دیدار با طالبان در امریکا اعلام کرد از نظر او مذاکره با طالبان منتفی است. آمریکا نشان داده که نه منافع طالبان و نه دولت مرکزی افغانستان برایش اهمیت ندارد و سیاست بحران را بهترین گزینه برای رسیدن به منافعاش میداند. نمود این امر را در روند مذاکرات دوحه میتوان مشاهده کرد که در نهایت نیز بی نتیجه پایان یافت. در نقطه مقابل جمهوری اسلامی ایران همواره نشان داده است که صلح و امنیت همسایگان صلح و امنیت این کشور است و از تمام ظرفیتها برای تحقق این مهم بهره میگیرد. در باب افغانستان نیز تهران همواره چنین رویکردی داشته و مذاکرات افغانی- افغانی را اصل مهم در تحقق صلح و ثبات این کشور میداند. بر این اساس راهکار دولت مرکزی و جریانهای سیاسی افغان از جمله طالبان بهره گیری از ظرفیتها و ابتکاران جمهوری اسلامی برای رسیدن به صلح پایدار است که دوری از مداخلات آمریکا میتواند زمینه ساز تحقق این طرحها و رسیدن کامل افغانستان به صلح و ثبات باشد.
نویسنده: قاسم غفوری