اروپا این روزها در یک واژه اتفاق نظر دارد و آن دوری از آمریکا و رسیدن به یک استقلال منطقی است چنانکه محافل رسانهای و سیاسی این قاره مواضعی تند علیه سیاستهای آمریکا اتخاذ کردهاند. برگزاری نشست سران گروه ۷ در ایتالیا یکی از آشکارترین مراکزی بود که اختلافات اروپا با آمریکا در آن نمایان شد. این نشست با حضور ترامپ رئیسجمهور آمریکا در حالی برگزار شد که در آن تصمیماتی در باب اقتصاد جهانی و حتی مسئلهای همچون هشدار به چین در باب دریای چین جنوبی صورت گرفت اما در نهایت مواضع حاضران در نشست یک نکته مهم را نشان داد و آن ابعاد گسترده اختلافات میان آمریکا و اروپاست.
اوج این تنشها را در مواضع آلمانها میتوان مشاهده کرد چنانکه «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان یک روز پس از دیدار با رئیسجمهور آمریکا، گفت اروپا دیگر نمیتواند به دیگران اتکا کند. مرکل که در یک تجمع انتخاباتی در شهر مونیخ صحبت میکرد، با اشاره به رأی مثبت مردم انگلستان به خروج این کشور از اتحادیه اروپا و همچنین روی کار آمدن «دونالد ترامپ» در آمریکا، گفت اروپا از این پس باید سرنوشت خود را به دست گیرد. وی گفت: «دورانی که میتوانستیم به طور کامل به دیگران اتکا کنیم، به سر آمده است. من این مسئله را در چند روز گذشته تجربه کردهام.» صدر اعظم آلمان روز شنبه هم نشست گروه هفت را نشست «۶ علیه یک» توصیف کرده و گفته بود نتایج نشست «اصلا راضیکننده نبود.»
لازم به ذکر است که این اختلافها در بیانیه پایانی گروه هفت هم مشهود بود. در این بیانیه رسما اعلام شد که آمریکا مانع اجماع کشورها در مسئله تغییرات آب و هوایی شده است.
در ادامه اعتراضها به سیاستهای آمریکا، "توماس اوپرمن"، رئیس فراکسیون حزب سوسیال دموکرات آلمان انتقاد شدیدی به رئیسجمهور آمریکا وارد کرده و وی را یک خطر امنیتی برای غرب ارزیابی کرد. وی تصریح کرد: ترامپ رئیسجمهوری است که ما باید بپذیریم که اطلاعات بسیار حساسی را به روسها میدهد. این یک شرایط خطرناک است.
البته سایر سران گروه ۷ از جمله ماکرون رئیسجمهور فرانسه نیز با دیدگاهی بدبینانه به روابط آمریکا و اروپا نگریسته و خواستار اصلاحاتی در این روابط و استقلال بیشتر اروپا شد.
به هر تقدیر میتوان گفت که نشست گروه ۷ و پیش از آن نشست سران ناتو در بروکسل در حالی برای نشان دادن وحدت و گسترش همگرایی جهانی برگزار شد اما صراحتا نشان داد که تنشها میان دو قطب آتلانتیک در حال افزایش است و اروپا سرخورده از وابستگی به آمریکا به دنبال یافتن هویتی جدید بدون آمریکاست تا شاید با این رویکرد بتواند ضمن احیای استقلال خود به عنوان بازیگری مستقل در صحنه جهانی ایفای نقش داشته باشد.