حضور یحیی گل محمدی روی نیمکت پرسپولیس به جای مانوئل خوزه خونی تازه در رگ های سرخپوشان جاری ساخت، راهی که می تواند با عبور از آن تیم ملی ایران را هم از بن بست کنونی نجات داد.
به گزارش ایرنا، روند حضور مربیان و بازیکنان پرتغالی در فوتبال ایران از اوایل سال ۹۰ آغاز شد، روندی که هیچ تاثیر مثبتی دربالا رفتن کیفیت فنی فوتبال کشورمان نگذاشت و خیلی زود زمان خروج مردان شبه جزیزه ایبری از کشور فرا رسید.
مانوئل خوزه پس از حضور در ایران و بر عهده گرفتن سکان هدایت پرسپولیس، در نخستین نشست خبری خود گفت که در فوتبال حرفه ای نمی توان قول قهرمانی داد، اما این وعده را داد سرخپوشان با مربیگری او دوازدهم نمی شوند.
پیروزی داماش گیلان در آخرین هفته نیم فصل اول لیگ برتر باعث شد تا پرسپولیس دقیقا در همان رتبه ای قرار بگیرد که پیرمرد پرتغالی نمی خواست.
خوزه در اوایل فصل بارها مدعی شده بود که نتایج ضعیفی که تیمش کسب می کند به این دلیل است که فرصت کافی برای آماده سازی سرخپوشان نداشته است، اما هر چه از رقابت ها می گذشت حنای این بهانه رنگ می باخت. با نتایجی که پرسپولیس پرستاره در نیم فصل کسب کرد، دیگر از هواداران، پیشکسوتان و مدیران باشگاه پرسپولیس کسی نمانده بود که مطمئن باشد، زمان کنار گذاشتن مانوئل ژوزه فرا رسیده است. قرعه جانشینی این پیرمرد پرتغالی هم به نام یکی از پیشکسوتان جوان باشگاه رقم خورد.
اگرچه نگرانی هایی وجود داشت که یحیی گل محمدی نیز سرنوشتی مشابه حمید استیلی پیدا کند اما مدافع پیشین تیم ملی در نخستین گام خود دریک بازی زیبا و هجومی ملوان را با عدد آشنای پرسپولیسیها یعنی شش بدرقه کرد تا نشان دهد اعتماد به یک مربی جوان می تواند چه تاثیر شگرفی در یک تیم بحران زده داشته باشد.
درست يك روز از پيروزي تاريخي برابر ملوان گذشته بود كه يحيي گلمحمدي تصميم تازهاش مبني بر اخراج عليعسگري را به گوش اين بازيكن رساند؛ با اين توضيح كه: «من به بازيكناني نياز دارم كه تمرين و بازي رسمي برايشان فرقي نداشته باشد و هرگز انگيزهشان را از دست ندهند اما تو اصلا انگيزهاي براي تمرين كردن نداري و با اين وضع، بازي هم نخواهي كرد. پس بهتر است از پرسپوليس بروي.»
جالب اما سكوت باشگاهنشينهاست به اين تصميم سرمربي و در پياش، به عليعسگري پيشنهاد كردهاند كه به جاي فسخ قرارداد، با بازيكني از ديگر تيمها معاوضه شود كه پيشنهادشان مقبول نيفتاد و از آنجا كه يحيي گلمحمدي هم ديگر اين بازيكن را نميخواهد، قرارداد او با پرسپوليس به زودي فسخ خواهد شد. درباره اخراج عليعسگري البته اين شايعه هم هست كه او با يكي از دستياران يحيي درگيري لفظي پيدا كرده و به همين دليل كنارش گذاشتهاند.
عصبانيت، نخستين پاسخي است كه از حميدرضا عليعسگري ميبينيم به اخراجش از پرسپوليس. تمرين پنجشنبه كه به آخر رسيد او با عصبانيت و چشماني اشكبار، وسايلش را از كمدهاي مخصوص بازيكنان جمع و بدون خداحافظي با همتيميهايش، ورزشگاه درفشيفر را ترك كرد. تنها حرفي هم كه در واكنش به اين اتفاق به زبان آورد اين بود كه: «درباره رفتنم از پرسپوليس يا حتي معاوضه شدنم هيچ حرفي ندارم. بهتر است برويد دليلش را از آقاي گلمحمدي بپرسيد چون ايشان بهتر ميداند كه چه خبر است.»
حكمي كه يحيي گلمحمدي براي عليعسگري نوشت، ميتواند سهم هر يك از بازيكنان امروز پرسپوليس باشد. اين را خود سرمربي به آنها گفته و خيلي هم جدي! بعد از اينكه عليعسگري به خاطر بيانگيزگياش كنار گذاشته شد، يحيي به جمع پرسپوليسيها بازگشت تا اولتيماتوم كاملا تازهاش را به گوش آنها برساند و جديتش- كه خيليها او را از آن محروم ميدانستند- را به رخ بكشد.
او البته خيلي كوتاه اما با لحني كاملا جدي با شاگردانش همصحبت شد: «بازيكناني را كه حال و حوصله تمرين كردن ندارند، نه بازي ميدهم و نه ميخواهم. در تيم من بازيكن بيانگيزه هيچ جايي نخواهد داشت و هر كسي كه بخواهد كار را شل بگيرد، بايد برود. پس مراقب رفتار و تمرينهايتان باشيد و بدانيد كه ماندن و بازي كردنتان در پرسپوليس، تنها به خودتان بستگي دارد.»
نظیر وضعیتی که پرسپولیس در فصل جاری مسابقات و نیم فصل گذشته داشت، گریبان تیم ملی ایران را نیز گرفته است. تیم ملی ایران در پنج مسابقه خود در مرحله چهارم رقابت های انتخابی جام جهانی فقط دو گل زده است و در رقابت های غرب آسیا نیز با نتایجی تاسفبار نتوانست از گروه خود صعود کند. شاید راه خروج تیم ملی از بنبست کنونی، همان راهی باشد که پرسپولیس از آن گذشته است و یا راهی که ۱۸سال پیش فوتبال ایران آن را پیمود و نسلی طلایی و پر افتخار را در پی داشت.
۱۸سال پیش تیم ملی ایران شرایطی مشابه امروز داشت.حذف از مرحله گروهی جام ملت های آسیای ۹۲ و بازی های آسیایی ۹۴ هیروشیما و نتایج ضعیف در رقابتهای انتخابی جام جهانی ۹۴باعث شده بود فوتبال کشورمان در یکی از بدترین شرایط تاریخ خود قرار بگیرد اما حضور محمد مایلی کهن ناگهان همه چیز را دگرگون کرد.
مایلی کهن با کنارگذاشتن اکثر بازیکنان پا به سن گذاشته و ناکارآمد تیم ملی، تعداد زیادی از جوانان را جایگزین آنها کرد. نتیجه این کار شکلگیری نسلی طلایی و پر افتخار در فوتبال ایران و بازی کردن تعداد زیادی از آنها در باشگاه های اروپایی بود.
شاید اعتماد به یک مربی جوان و با دانش ایران در نقش یک مایلیکهن جدید، این بار هم بتواند تیم ملی را از شرایط نا امید کننده ای که دچارش شده است نجات دهد.