از نظر جنابعالی به کدام دلیل «عفاف و حجاب» در جوامع اسلامی، موجبات امنیت اخلاقی و کرامت انسانی را فراهم میکند و چگونه در کشورهای اسلامی شرایط لازم را برای افزایش نشاط اجتماعی به وجود میآورد؟
بدون تردید هریک از احکام الهی، فلسفه و حکمت خاص خود را دارد و اینکه گفته اند اوامر و نواهی تابع مصالح و مفاسد واقعی و نفسالامری است به این جهت است که هیچگاه خداوند حکیم، بندگان را مکلف به انجام طاعت و وظیفهای نکرده است جز اینکه منفعت و مصلحت دنیا و آخرت آنها به آن امر گره خورده است و دلیل برحذر داشتن از پارهای امور هم بخاطر آن است که ارتکاب آن موارد به زیان افراد است. بر این اساس شکی وجود ندارد که تشریع حجاب و عفاف دلایل و تبعات خاص خود را دارد که به برخی از آنها در قرآن و احادیث به روشنی اشاره شده است. از جمله میتوان به آیه ۵۹ سوره احزاب استناد کرد: «یا ایها النبی قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی أن یُعرفن فلا یؤذین و کان الله غفوراً رحیماً».
مضمون آیه شریفه این است که اگر زنان پوشش شرعی را رعایت کنند به عنوان بانوان پاکدامن شناخته میشوند و از تعرض و جسارت هوسرانان مصون میمانند. به هرحال در جامعه مردان هوسبازانی یافت میشوند که اگر دیدند ظاهر برخی بانوان مناسب نیست چه بسا ترغیب و تحریک شوند و مزاحمتهایی برای آنها به وجود آورند. البته قرآن همانطور که به بانوان این توصیه مشفقانه را انجام داده است، به مردان هم توصیه کرده که "غض بصر" نمایند و خیره به زنان ننگرند و قطعاً اگر این دستورات حکیمانه مورد توجه قرار گیرد، امنیت اخلاقی بر جامعه حاکم میشود و از شأن و جایگاه زنان و کرامت انسانی آنان صیانت میشود. در نتیجه شاهد آسودگی خاطر بیشتر در جامعه خواهیم بود و هر مقدار دغدغه و نگرانی کمتر شود، نشاط و شادابی بیشتر میشود.
به چه علت استحکام پیوندهای خانوادگی و صیانت از حریم خانواده، به میزان رعایت عفاف و حجاب در جوامع اسلامی، بستگی مستقیم دارد و مشارکت اجتماعی را در این جوامع افزایش میدهد؟
خانواده نخستین و مهمترین نهاد اجتماعی است که استحکام و پایداری آن در شکل دهی جامعهای سالم نقش بیبدیلی دارد. بنابراین در آموزههای آسمانی بر تحکیم خانواده تأکید فراوانی صورت گرفته است و بایدها و نبایدهای مرتبط با آن به خوبی تبیین شده است. بر مبنای این تعالیم و نیز بر پایه بررسیهای میدانی و مشاهدات عینی و محاسبات عقلانی هر مقدار به ضوابط دینی از جمله عفاف و حجاب پایبندی بیشتری وجود داشته باشد، خانوادهها کمتر دچار تزلزل و فروپاشی میشوند. اما در جامعهای که بیبند و باری و بیعفتی رواج یابد به طور طبیعی نگاههایی که باید متمرکز بر همسر باشد به دیگران معطوف میشود وتبعات بعدی از جمله بیرغبتی نسبت به خانواده خویش و سردی روابط و جدایی را موجب میشود.
گسترش بیحجابی و عدم رعایت پوشش اسلامی، زمینه افزایش طلاق و مشکلات اجتماعی را فراهم کرده است به ویژه توسعه بدون ضابطه فضای مجازی، معضلات و ناهنجاریهای فراوانی را به ارمغان آورده است.
از منظر ادیان توحیدی، خانواده از ارزش و قداست والایی برخوردار است و حفظ این قداست الزاماتی دارد که بیاعتنایی به آنها موجب شده که به تدریج پیوند بین اعضای خانواده گرمی و صمیمیت گذشته را نداشته باشد و در جوامع غربی مفهوم خانواده کم فروغ شود و معالاسف این پدیده نامبارک در جوامع اسلامی نیز اثرگذار شود به گونهای که اگر مسلمانان به سفارشات کتاب و سنت عمل نکنند بیفرهنگی غرب بر آنها نیز سیطره مییابد و آثار نامطلوب آن یکی بعد از دیگری ظهور و بروز پیدا میکند.
اعتلای سطح فرهنگ عفاف و حجاب در بین مسلمانان چگونه در رواج سبک زندگی اسلامی نقش اساسی ایفا میکند و موجبات همگرایی و تقویت اشتراکات فرهنگی را فراهم میکند؟
سبک زندگی اسلامی، باورها و رفتارهای متناسب با خود را میطلبد. نگرش و بینش الهی، آداب، آیینها، نماد و شیوههای خاص خود در زندگی را به همراه دارد. از بارزترین علائم جامعه ایمانی نوع پوشش و تعاملات بین زنان و مردان است که نقطه تمایز با فرهنگ و سبک زندگی غربی به حساب میآید.
درست است که اعتقاد و ایمان امری قلبی و باطنی است اما تجلی آن در ظاهر افراد و جامعه رخ مینمایاند. اینکه در روایات داریم "من تشبه بقوم فهو منهم" یکی از مصادیق آن شباهت در نوع لباس و پوشش و ظاهر افراد است. لذا غربیها چه در دوره استعمار و چه در حال حاضر با بهرهگیری از ابزارهای گوناگون مثل هنر و جاذبههای سمعی و بصری میکوشند تا جوامع دیگر به خصوص مسلمانان را مقلد و تابع محض خود در نوع پوشش و آداب اجتماعی قرار دهند و آرام آرام نوع نگاه و باور آنان را تغییر دهند و متأسفانه در موارد متعدد به این هدف دست یافتهاند و در کنار سلطه فرهنگی، سلطه اقتصادی و سیاسی خود را تثبیت کردهاند. بنابراین اگر مسلمانان خواهان همگرایی و تقویت اشتراکات فرهنگی هستند لازم است که یکی از حلقههای وصل و محورهای پیوند و پیوستگی بین خود را اهتمام به تعمیق و گسترش فرهنگ عفاف و حجاب قرار دهند.
اگر از دیدگاه آسیبشناسانه به موضوع عفاف و حجاب در جوامع اسلامی بنگریم، کدام ناهنجاریها در اینباره، سبب دور شدن این جوامع از یکدیگر شده و از این لحاظ، ترویج آن (ناهنجاریها) در دستور کار رسانههای بیگانه و دستگاههای تبلیغاتی استکباری قرار گرفته است؟
در آموزههای اسلامی به پیشگیری پیش از درمان عنایت شده است. در جلوگیری از ناهنجاریها و مفاسد به نکات ظریف و دقیقی توجه شده که اگر آنها مورد توجه قرار گیرد، هرچند که ساده و ابتدایی به نظر آیند، عامل بازدارنده از اعوجاجات و کژیها در جامعه خواهد بود. اندک لغرش و انحرافی میتواند منجر به خطاهای بزرگتر و سیئات و بزهکاریها شود. لذا در آیه ۳۱ سوره نور از مراقبت چشم که شاید در نزد عدهای چندان اهمیتی نداشته باشد، شروع میشود و به پاکدامنی و آشکار نساختن زینت و آرایش تأکید میشود و در آیه کریمه ۶۰ همین سوره و آیه ۳۳ سوره احزاب نسبت به خودنمایی و تبرج هشدار داده میشود که همه این سفارشات برای اجتناب از معاصی و پیامدهای نابهنجار آن در جامعه است.
رسانههای غربی سعی میکنند عفاف و حجاب را که مایه قوام و استحکام روابط در جامعه اسلامی است با لطایف الحیل در معرض مخاطره قرار دهند، چه با طرح ابهامات، اشکالات و القائات منفی افکار و اندیشهها را هدف قرار دهند و چه با ارائه برنامههای نمایشی، سریال ها، فیلمها و بهرهگیری از هنرهای هفتگانه تمایلات مسلمانان را تحت تأثیر قرار میدهند. متأسفانه در هر دو شیوه در گذشته و حال توانسته اند افرادی را که از آگاهی کافی نسبت به فلسفه احکام برخوردار نیستند یا از نظر التزام و پایبندی به فرامین الهی از ایمان لازم بیبهره هستند تحت تأثیر قرار دهند و به اهداف منفعتطلبانه خود دست یابند. این رسالت بر دوش اندیشمندان و دلسوزان جامعه است که نیات و اغراض غربیها و پشت صحنه ظاهرسازیهای آنان را بر ملا سازند تا اثرگذاری آنها به کمترین مقدار خود کاهش یابد و جوامع اسلامی یکپارچه و متحد در ترویج فرهنگ اصیل اسلامی بکوشند و راه نفوذ و سلطه بیگانگان و بدخواهان را مسدود نمایند.
در معارف اجتماعی با تأکید بر شعار «عفاف و حجاب، محور تقریب»، از موضوع عفاف و حجاب به عنوان یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در عرصه تقریب مذاهب اسلامی یاد میشود. از دیدگاه جنابعالی، کدام دلایل میتوانند این ارتباط را بصورت روشن تری تبیین کنند؟
خوشبختانه نقاط اشتراک و وفاق مسلمانان از هر مذهب و فرقه کم نیست. از اصول دین و قبله و کتاب واحد و نیز نبی مکرم اسلام(ص) تا فروع دین و احکام شرعی، مشترکات فراوانی بین مسلمانان اعم از سنی و شیعه وجود دارد. هرچه بر این پیوندها تأکید شود نقاط افتراق و جدایی کمرنگ میشود و تفرقه افکنان خارجی و امتدادهای داخلی آنها در جوامع اسلامی همچون وهابیها کمتر میتوانند تنور اختلافات و منازعات را داغ نگه دارند.
همانطور که در مذاهب اسلامی در اصل احکامی چون نماز، روزه، زکات، حج، امر به معروف و نهی از منکر اختلافی وجود ندارد، در ضرورت و وجوب حجاب نیز اختلاف نظری وجود ندارد.
بله در جزئیات احکام به طور طبیعی به خاطر اجتهادات و برداشتهای متفاوت از منابع و ادله، تفاوتهایی را شاهد هستیم اما برای نمونه هیچ یک از مذاهب چهارگانه اهلسنت و مذهب امامیه منکر حجاب و عفاف نیستند. بنابراین شعار "عفاف و حجاب، محور تقریب" به درستی میتواند مورد قبول مسلمانان باشد و با عمل به این فریضه الهی و تبلیغ آن، نقطه تمایز و مرزبندی خود را با دشمنان اسلام و مسلمانان به خوبی نشان دهند.(تقریب)