نگاه نادر طالب‌زاده به‌عنوان یک مجری، تنها اجرای صرف برنامه نیست. وی فردی دغدغه‌مند است که سعی می‌کند موضوعات مهم ولی به‌زمین‌مانده گفتمان انقلاب را به‌صورت صریح بررسی کند. طالب‌زاده برخی از این موضوعات را در گفتگویی صمیمانه با ما در میان گذاشت.
در برنامه‌های شما موضوعاتی مطرح می‌شود که باید ادامه پیدا کند. آیا هنگام بررسی مسائل به پیگیری آن هم توجه دارید؟
اکثریت قریب به اتفاق برنامه‌هایی که ما داریم ادامه پیدا خواهد کرد، یعنی باید برایشان مستندسازی شود، مثلاً خاطرم هست یکی از برنامه‌های راز مربوط به آقای روستایی بود. این آقا با دست خالی در جزیره کیش فعایت‌های عمرانی ارزشمندی کرده که شهر زیرزمینی کاریز یکی از آنها است، ولی نوع برخورد بد مسئولین با این آقا باید یک آسیب‌شناسی دقیق شود. باید فهمید چرا و چطور نهادها در جمهوری اسلامی به فساد کشیده می‌شوند، آن‌چنان که دیگر نمی‌توانند از یک آدم محق دفاع کنند و حتی گاهی خریده می‌شوند، بنابراین تمام برنامه‌ها می‌تواند ادامه پیدا کند.
چقدر به شکستن خط قرمزهای کاذب در تلویزیون اعتقاد دارید؟
برنامه‌های راز همواره همین‌طور بوده است، مثلاً در راز برای اولین بار طب سنتی مطرح شد. شما می‌دانید صحبت در مورد طب سنتی در تلویزیون ممنوع بود. اگر می‌دانستند ما می‌خواهیم در مورد طب سنتی صحبت کنیم نمی‌گذاشتند روی آنتن برویم، برای همین گفتیم می‌خواهیم در مورد طب و بهداشت و سلامتی صحبت کنیم که البته مطلب دروغی هم نبود. می‌دانید امروز تعریفی که جهان از طب و سلامتی دارد (medicine alternative) یا طب مکمل است. امروز ۹۰ درصد مردم آمریکا با طب مکمل زندگی می‌کنند و آنتی‌بیوتیک طبیعی می‌گیرند و از داروهای شیمیایی فاصله گرفته‌اند. آنها به مسائل طب سنتی روی آورده‌اند حال آنکه ما هر روز بیشتر داروهای شیمیایی را مصرف می‌کنیم. خوب، معلوم است باید یک جایی این روند اشتباه را قطع کنیم. بعد از آن برنامه بود که همه به این فکر افتادند که حجامت چیز خوبی است.
سپس برای اینکه طب سنتی را به چالش بکشند در ده برنامه، یک دکتر را مقابل کردی افشار که در طب سنتی تخصص دارد و البته پزشکی را در دانشگاه خوانده است قرار دادند. بعد ده جلسه برای همه مسجل شد که طب سنتی را نمی‌شود نادیده گرفت و از آنجا جریان طب سنتی و طب اسلامی شروع شد. دو سه سال بعد از آن برنامه، برای تکمیل این موضوع مسئله زالودرمانی را مطرح کردیم که چند ماه بعد از آن شکل قانونی به خود گرفت. بعد از برنامه یک سمپوزیوم بین المللی در دانشگاه تهران برگزار شد و زالودرمانی قانونی شد. چرا؟ چون در برنامه نشان دادیم در آمریکا FDA (سازمان غذا و دارو آمریکا)، بعد از جراحی قلب باز از زالودرمانی استفاده می‌کند. هیچ چیز مثل زالودرمانی بعد از جراحی قلب مریض را ترمیم نمی‌کند.
پس از پخش این برنامه دیگر اگر در ایران فروش زالو غیرقانونی باشد نشان‌دهنده عقب‌ماندگی است. ده سال است زالودرمانی در آمریکا قانونی شده است. جالب است بدانید زالودرمانی طب سنتی ایران است و بهترین زالوهای جهان در ایران هستند. الآن متأسفانه من شنیدم که وزارت بهداشت تنگ‌نظری می‌کند در طب سنتی و ما باید یکی دو برنامه به‌صورت محکم طب سنتی را دوباره پررنگ کنیم.
متأسفانه در شبکه سلامت هم اغلب پزشکی غربی و حتی روان‌پزشکی غربی به مخاطبین ارائه می‌شود.
بله، به همین خاطر است که سند ۲۰۳۰ امضا می‌شود، چون اگر اون لابی مطرح شود خطرناک است. الآن دارند بیشتر و بیشتر جلوی طبیبان سنتی ما را می‌گیرند و مطبشان را می‌بندند، در صورتی که در هند از طب آیورودیک که همان ابوعلی سینا است، استفاده می‌کنند. تمام عبارات در این طب، همان طب سنتی ایران است ولی آنها برای گمراه کردن می‌گویند آیورودیک از طب یونانی آمده است، حتی برای این طب دانشگاه تأسیس کرده‌اند. شما هر جای هند بروید حتی در روستاهایش یک مطب از طب غربی و یک مطب آیورودیک وجود دارد. در این طب بیماری با ضربان نبض تشخیص داده می‌شود و البته داروهایش نیز ایرانی است. آقای خامنه‌ای زمان ریاست جمهوری‌شان در سفرشان از این مطب‌ها دیدن کرده بودند. ایشان وقتی برگشتند تأکید کردند که ما همین کار را باید در ایران هم انجام دهیم. در آن برنامه که مربوط به طب سنتی بود این موضوع را گفتیم. خود آقا هم دنبال این موضوع هستند، ولی تلویزیون کم‌کاری می‌کند.
استفاده از طب غربی تأثیر وضعی دارد و باعث می‌شود که در چیزهای دیگری هم غربگرا شویم. البته بخشی از طب غربی خوب است مثلاً اندازه‌گیری فشار عضله قلب برای جهش خون را خوب می‌تواند انجام دهد. با اِکو شما قدرت عضله قلب را می‌سنجید، این قسمتش خیلی خوب است ولی برای درمانش هیچ چیزی ندارند، فقط یک باطری می‌گذارند، اما وقتی عضله ضعیف شده که باطری کاری نمی‌تواند انجام دهد و عضله را نمی‌تواند به حرکت بیندازد، تنها مزیتش این است که وقتی بیمار از حال می‌رود شوک الکتریکی از مرگ وی جلو‌گیری می‌کند. اوج باطری سه‌حفره‌ای همین است. اما داروی گیاهی مختلفی برای تقویت قلب به کار می‌آید. من یکی از قرص‌هایی را که در ایران تجویز نمی‌کنند در اینترنت پیدا کردم. با آن قرص در بیمارستان همیشه فشارم بالا بود. طب جدید راه حلی برای درست کردن عضله ندارد. درست کردن عضله قلب برمی‌گردد به یک طب بسیار غنی‌تر از چیزی که اینها بلد هستند، برای همین وقتی می‌خواهند معالجه‌تان کنند نمی‌توانند. یکی از آن داروهای مؤثر برای قلب، قرصی است که منشئش از چغندر قند است و چند سالی است در غرب تجویز می‌شود که البته ریشه‌اش برای طب اسلامی است.
شما اگر می‌خواهید نظام سلامت در کشور وضعیت خوبی پیدا کند باید مردم را دوست داشته باشید، سلامتی‌شان را دوست داشته باشید و البته غیرت داشته باشید تا برای حفظ سلامتی مردم قدم بردارید. طب‌های سنتی بالاخره در ایران هم راه افتادند ولی اگر وزارت بهداشت بخواهد در این زمینه کم‌لطفی کند باید یک موج دیگری راه انداخت تا طب سنتی همه‌گیر شود. الگوهای جهانی و طب جهانی را باید نشان داد. ایرانی‌ها خیلی آدم‌های غیرتی هستند تا ببینند یک کشور دیگری از طب خودشان استفاده می‌کنند به تکاپو می‌افتند و زود اقدام می‌کنند.
برای شما کیفیت مخاطب مهمتر است یا کمیتش؟ این سؤال را به این خاطر می‌پرسم که شبکه چهار مخاطبان خاصی دارد و اصلاً نام آن را شبکه فرهیختگان گذاشته‌اند.
طبیعتاً کیفیت مهمتر است و ما سعی می‌کنیم برنامه‌ها کیفی باشد و البته دوست داریم همه نوع تیپ مخاطب را پوشش دهد. امروز وضعیتی پیش آمده که مخاطب جمع کردن خیلی سخت است. ما سال اول که راز را شروع کردیم، جم‌تی‌وی نبود و مردم کمتر تلویزیون خارجی می‌دیدند. الآن ۲۰، ۳۰ کانال به‌زبان فارسی وجود دارد و برگرداندن مخاطب به رسانه ملی خیلی سخت شده است. ولی وقتی مردم می‌بینند مسئله خودشان در برنامه مطرح می‌شود آن را دنبال می‌کنند، مثلاً در برنامه آقای چمران دو موضوع را هدف قرار دادم؛ یکی آشپزخانه اُپن و دیگری فعالیت شبانه کارگاه‌های ساختمانی. من در آنجا سؤال پرسیدم در کجای دنیا چه شورای شهر یا شهرداری اجازه می‌دهد مثل تهران شب تا صبح ساختمان‌سازی شود و مردم آسایش و خواب راحت نداشته باشند.
از طرف دیگر شما در غرب و آمریکا آمار بگیرید ببینید چند درصد آشپزخانه‌ها اُپن هستند، اکثر منازل در بسته هستند. اما در ایران حتی در خانه‌های سیصد متری هم آشپزخانه‌ها اُپن هستند، این دهاتی‌بازی است. معلوم است در کشور روی موضوع معماری آن‌چنان که باید کار نشده است. من خانه‌ام در آمریکا آشپزخانه‌اش در داشت و این باعث می‌شد همسرم در آشپزخانه راحت آشپزی کند. شما حرف حساب بزن مخاطب برمی‌گردد. پرسش این است که؛ معماری اسلامی ما کجا است؟ این ساختمان‌های عمودی برای چه به این شکل ساخته می‌شوند؟ در بیابان جاده دماوند آسمان‌خراش ساختند، حتی در مسکن مهر این موارد را ملاحظه نکردند. (تسنیم)
