«متاسفانه ارزي را كه با صادرات نفت به دست ميآيد. با نرخ بسيار پايين در اختيار مردم ميگذاريم و در واقع يارانه بزرگ ديگري را براي ارز اختصاص ميدهيم.»
بي گمان اين جمله، فشرده گفت وگوي ما با دكتر حسين اسدينيا ست. نرخ ارز در كشوري كه عمده درآمد خود را از راه فروش نفت و گاز تامين مي كند، سالهاي سال چنان غير واقعي و به دور از راهبرد هاي اصلي اقتصاد ملي نرخ گذاري شده است كه اكنون هنگامي كه بحث واقعي سازي آن به ميان مي آيد به دليل برخورداري برخي از وارد كنندگان كالا به اين دست ارز ها، صداي عدهاي بلند مي شود، درحالي كه گلو گاه اصلي طرح هدفمندي يارانه ها به واقعي شدن نرخ ارز وابسته است.
دكتر حسين اسدينيا، اقتصاددان در گفت و گو با سياست روز، پاسخ هاي مستدل و كاملي ارايه كرده است.
در زير متن كامل اين مصاحبه را مي خوانيم :
باتوجه به اينكه پيش بيني ميشود اجراي قانون هدفمندي يارانهها تبعاتي از قبيل نوسان قيمتي در كوتاه مدت در پي داشته باشد، به نظر شما دولت براي اجراي درست اين قانون و جلوگيري از تبعات سوء آن چه تدابيري بايد بينديشيد؟
يكي از مهمترين كارهايي كه دولت ميتواند انجام دهد، افزايش نرخ ارز است. افزايش نرخ ارز به دولت خيلي كمك ميكند. در نحوه اجراي طرح هدفمندي يارانهها،اقداماتي انجام شده كه باعث بروز تبعات منفي خواهد شد.
منظور شما چه اقداماتي است؟
يك ضلع ماجرا، بحث تاريخي است،چهار سال سياست تثبيت قيمتها در كشور اجرا شد و همين سياست ادامه داشت كه به طور ناگهاني سياست آزادكردن يا هدفمندي يارانهها مطرح شد. مشكل اينجاست كه افزايش تدريجي قيمتها را كه در گذشته نيز اجرا مي شد ، در اين زمان اجرا نكرده و به تدريج قيمتها را آزادسازي نكردند. آزادسازي قيمتها، مكمل آزادسازي يا هدفمندي يارانههاست. نميشود گفت ما هدفمندي يارانهها را انجام ميدهيم اما قيمتها نبايد افزايش پيدا كنند. مثلا سوبسيد يا يارانه انرژي برداشته ميشود اما قيمت آن نبايد افزايش پيدا كند!!! اين غير منطقي است .بنابراين آزادسازي قيمتها و هدفمندي يارانهها مكمل هم هستند و اجراي هدفمندي يارانهها بدون آزادسازي تدريجي قيمتها ممكن نيست. با توجه به اين كه آزادسازي قيمتها در سالهاي گذشته و به تدريج انجام نشده، درحال حاضر نيز طرح هدفمندي يارانهها نبايد به يكباره اجرا شود، بلكه اجراي آن بايد مرحله به مرحله و به آرامي صورت گيرد تا از تبعات منفياش كاسته شود. در شرايط فعلي، اقتصادما ظرفيت اجراي يكباره طرح هدفمندي يارانهها را ندارد. معلوم نيست كه چرا از يك سو قصد اجراي قانون هدفمندي يارانهها راداريم و از سوي ديگر نرخ ارز را پايين نگه داشتهايم!
ارتباط نرخ ارز و اجراي قانون هدفمندي از نظر شما چيست، لطفا كمي بيشتر توضيح دهيد.
ارتباط نرخ ارز با هدفمندي يارانهها در مقوله صادرات آشكار ميشود. با اجراي اين طرح در شرايط فعلي صادركنندگان با مشكل مواجه ميشوند. زماني كه يارانهها در بخش توليد حذف يا كم ميشود، توليد كنندگان با افزايش هزينه توليد مواجه ميشوند و توليد ملي دچار ضعف ميشود. از يك سو آزادسازي يارانهها را داريم و از سوي ديگر قيمت دلار را پايين نگه داشتهايم. اين امر باعث ميشودكه صادركننده و توليد كننده داخلي نتواند با خارجيها رقابت كند و لذا سير واردات افزايش پيدا ميكند و وضعيت واردات بيرويه بسيار بيشتر از وضعيت نامطلوب فعلي ميشود. وقتي نرخ ارز پايين باشد و توليد داخلي هم به دليل حذف يارانهها، پايين بيايد، هيچ مزيتي براي توليد داخلي و صادرات باقي نميماند. اين مسئله، يكي از بزرگترين مشكلات هدفمندي يارانههاست. ضمنا افزايش نرخ تورم هم كه از تبعات احتمالي اجراي هدفمندي يارانههاست، فشار مضاعفي بر بخشهاي توليدي و صادراتي وارد مي كند. متاسفانه ارزي را كه با صادرات نفت به دست ميآيد. با نرخ بسيار پايين در اختيار مردم ميگذاريم و در واقع يارانه بزرگ ديگري را براي ارز اختصاص ميدهيم. در تمام دنيا يك بحثي در حال حاضر وجود دارد به نام «جنك ارزي» جنگ ارزي يعني اين كه كشورها پول مليشان را در برابر پولهاي خارجي تضعيف ميكنند اين امر باعث ميشودكه توليد ملي كشورها قدرتمند شده و واردات تضعيف شود و در مقابل، صادرات قدرتمند ميشود. معلوم نيست كه چرا كشورها در شرايطي كه ساير كشورها براي كاهش ارزش پول ملي خود ميجنگند و سياست جنگ ارزي را ادامه ميدهند، كاملا برعكس عمل ميكند! ما درچنين شرايطي ميگوييم كه ارزش پول مليمان بايد افزايش يابد و ارزش دلار پايينتر از نرخ فعلي است! اين موضوع براي بنده به عنوان يك اقتصاددان، قابل درك نيست.
اقتصاد هر كشوري به كارخانهها و شركتها و به بخش توليدي وابسته است و زماني كه قرار است يارانه انرژي كارخانهها و صنايع مختلف حذف يا كم شود، بايد آزادسازي قيمتها هم انجام گيرد تا بخش توليدي قادر به ادامه حيات، صادرات و رقابت با خارجيها باشد. اگر قرار است در اقتصاد ملي ما تحول و انقلابي صورت گيرد، چارهاي جز اجراي همزمان آزادسازي قيمتها و هدفمندي يارانهها نيست و دولت نبايد اصرار به تثبيت قيمتها داشته باشد. با اجراي اين دو، فضاي كسب و كار شفاف شده و براي همه سهل و آسان ميشود. لذا اين سه اقدام يعني آزادسازي (يا هدفمندي) يارانهها، آزادسازي قيمتها و شفاف كردن، بهبود و آسان كردن فضاي كسب و كار باعث وقوع يك انقلاب در اقتصاد ميشود كه بايد همزمان اتفاق بيفتند. در حال حاضر از سه ضلع اين مثلث، فقط يك ضلعش را رسم كردهايم و اسمش را مثلث گذاردهايم! هر سه اقدامات مذكور مفيد و مكمل هم هستند و بايد همزمان اجرا شوند. براي اجراي اين مسئله، به يك برنامه استراتژيك و مديريت صحيح نيازمنديم ضمنا تكرار ميكنم از نظر تاريخي اجراي هدفمندي يارانهها داراي اشكال است چرا كه چند سال سياست تثبيت قيمتها را اجرا كردهايم و به يكباره قصد آزادسازي يارانهها را داريم و احتمالا دچار مشكل خواهيم شد.
با وجود انتقادات و اشكالاتي كه به قانون هدفمندي يارانهها وارد است اما اين قانون به زودي اجرا خواهد شد، به نظر شما رفتار خانوادهها و نحوه مديريت هزينه خانوارها همزمان با اجراي اين قانون چگونه بايدباشد؟
به مردم بايد آموزش داده شود كه ترس و نگراني نداشته باشند. احساس ميشود كه برخي افراد دچار ترس و استرس شدهاند و بايد اين نگرانيها را رفع كرد. ترس و نگراني مردم كه ممكن است به انبار كردن برخي كالاها هم بينجامد، تبعات اجراي قانون هدفمندي يارانهها را تشديد ميكند كه بايد از آن جلوگيري كرد. مردم بايد در شرايط جديد خود را كنترل كنند و مطمئن شوند كه اجراي هدفمندي يارانهها، پديده عجيبي نيست ودر درازمدت به نفع مردم خواهد بود. در خصوص آموزش مردم و رفع نگراني آنها، كم كاري شده و دولت و رسانههاي جمعي مثل صدا و سيما بايد وظيفه خود را در اين مورد به طور كامل انجام دهند. اگر آموزش كافي در خصوص نحوه واكنش به اجراي هدفمندي يارانهها به مردم داده نشود، تبعات آن ممكن است خطرناك باشد، در خصوص عرضه و نرخ دلار چند روز پيش ديديم چه ماجراهايي پيش آمد. هيچ اقتصادداني نيست كه با اصل هدفمند كردن يارانهها مخالف باشد اما زمان و نحوه اجراي اين طرح بسيار مهم است. از هم اكنون كه اين طرح هنوز اجرا نشده، قيمت برخي كالاها چند برابر شده است. بنده جهت خريد لامپ كم مصرف به بازار رفتم متوجه شدم حدود 60 تا 70 درصد گران شده است.
قیمت ها بالا میره حقوق باید همون طور پایین بمونه ؟ پس بفرمایید با حقوق هم مثل دلار برخورد کنند وقتی دلار بالا میره و قیمت ها بالا میره حقوق هم باید پله ای بالا بره تا اقتصاد گردش داشته باشه و مردم قدرت خرید داشته باشند این که یک طرفه فقط با فشار به مردم بخوایم مشکل اقتصاد رو حل کنیم که نمی شه
راه تماس با ایشان چیست؟ لطفا
و حتما اگر ممکنه بیشتر با ایشان
اگر در دسترس هستند مصاحبه بفرمایید.
جدا برخی چقدر حرف حساب دارند
که به موقع می زنند و افسوس که
نمی شناسیمشان.