این روزها یک چهره سابقا اصولگرا و اخیرا منتقد حکومت، بیش از همه در داخل و خارج کشور مورد توجه است. وی که به خاطر نوشتن نامههای منتقدانه به مقامات عالی کشور، در بین طرفداران نظام سخت مورد انتقاد و اعتراض است و البته در میان مخالفان، مورد حمایت و تبلیغ قرار میگیرد، در ایام اخیر از سوی کسانی که قطعا به مسائل زندگی خصوصی وی اشراف اطلاعاتی دارند، متهم به برخی مسائل غیراخلاقی شده است و خودش مدعی است که با این کار، زندگی خانوادگی وی را در معرض تهدید قرار دادهاند. بنده در این نوشته نمیخواهم به محتوای این نامهها و چرایی رسیدن یک کارگردان انقلابی به چنین موضع انتقادی سخن بگویم و در باره درستی یا نادرستی انتقادات وی اعلام نظر کنم اما توجه به یک نکته در این زمینه را بسیار مهم و ضروری میدانم.
هر چند منظور ما يك فرد خاص نيست و شايد اين اتفاق براي ديگران نيز افتاده باشد. اما همواره بايد سعي كرد تا از اينگونه رفتارها دوري جست.
چند سال قبل استفتای یکی از مسئولان اطلاعاتی از رهبری منتشر شد که به موضوع ورود به حوزه مسائل شخصی افراد متهم مربوط بود.حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به سئوالی درباره برخوردن به جرمهای اخلاقی در حین بازرسی منزل متهمان تصریح کرده بودند: ماموران اطلاعاتی تنها در رابطه با اتهام و جرمهای قید شده در حکم، حق بازرسی و کشف دارند و بایستی از ورود به حیطههای دیگر زندگی متهمان خودداری کنند.
حال با توجه به افشاگری صورت گرفته علیه این چهره منتقد، این سئوال مطرح میشود که آیا به این دستور رهبری عمل شده است؟ طبعا اتهام اصلی این فرد، طرح مطالب انتقادی علیه مسئولان نظام است که مطابق قانون باید با آن برخورد کرد. حال اگر در حین رسیدگی به اتهامات و به هنگام بازرسی منزل و دفتر کار وی، با مواردی برخورد کرده باشیم که به این اتهام ربطی ندارد آیا مجازیم آن موارد را مورد بازرسی قرار دهیم؟ با فتوای رهبری قطعا این کار خلاف است. طبعا اگر نفس بازرسی خلاف باشد به طریق اولی حق نداریم این موارد را در معرض عموم قرار دهیم و به نام افشاگری، آنها را منتشر کنیم.
برخی از آقایان به گمان رسیدن به اهداف کوتاهمدت و حتی موردی، از پیامدهای اتخاذ چنین روشی غافل میمانند و توجه ندارند که توسل به این روش، یک رویه میشود و در آن صورت، تر و خشک با هم میسوزند. این گونه اطلاعات از زندگی خصوصی بسیاری از مسئولان و علما و روحانیون ممکن است در اختیار بسیاری از ماموران سابق ارگانهای امنیتی یا حراستها یا نهادهای بازرسی و نظارتی قرار داشته باشد و طبعا این احتمال هم وجود دارد که با توجیهی غلط، آنان هم به انتشار این اسناد و اطلاعات، مبادرت کنند. در آن صورت هیچ کس در امنیت به سر نخواهد برد و حریم خصوصی هیچ کس حفظ نخواهد ماند. به قول کانت، در انجام هر رفتاری باید این نکته را لحاظ کرد که آیا حاضریم این رفتار، قاعده و قانون شود؟ این اصل طلایی اخلاقی را متاسفانه فراموش کردهایم که چیزی را که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم و چیزی را که برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم. فرضا مدعی شویم که او یکی دو همسر صیغهای دارد مگر مرتکب کبیره شده است؟ ازدواج موقت مگر خلاف اسلام و شریعت است؟ بسیاری معتقدند در جامعهای که متاسفانه میلیونها زن سرپرست خانوار داریم که شانس ازدواج دائم مجددشان بسیار کم است و سن ازدواج دختران و پسران ما هم به ۳۰ سالگی رسیده و متاسفانه کاهش وحشتناک سن زنان خیابانی را شاهدیم و در جامعهای که حرام خدا (زنا) رایج است چرا باید حلال خدا (ازدواج موقت) را زشت جلوه داد؟ آیا جز توسل به این سنت اسلامی، راه اصلاح دیگری وجود دارد؟ اصلا چرا باید به بهانه افشاگری علیه یک منتقد سیاسی، ازدواج موقت را در اذهان زشت و منفی معرفی کرد؟ من به درستی یا نادرستی این استدلال کاری ندارم ولی میگویم فرضا بشود علیه کسی با توسل به این موارد، افشاگری کرد آیا تصور آقایان بر این است که این امر، تاثیری بر وضعیت سیاسی او دارد و کسانی از جمع موافقان وی را به مخالف تبدیل میکند؟ هرگز چنین گمانی ندارم.
تمام تلاش اسلام بر این است که حریم خصوصی افراد حفظ شود و ائمه ما اصرار بر مکتوم نگهداشتن مسائل شخصی دیگران داشتند و حتی اعترافات به گناه افراد را ناشنیده میگرفتند. ما را چه شده است که مدعی شیعه بودن هستیم اما روش زیست امامان خود را به کناری نهاده و با روشهای غیراسلامی و غیراخلاقی با دیگران مواجه میشویم؟
علي اشرفي
هر چند منظور ما يك فرد خاص نيست و شايد اين اتفاق براي ديگران نيز افتاده باشد. اما همواره بايد سعي كرد تا از اينگونه رفتارها دوري جست.
چند سال قبل استفتای یکی از مسئولان اطلاعاتی از رهبری منتشر شد که به موضوع ورود به حوزه مسائل شخصی افراد متهم مربوط بود.حضرت آیتالله خامنهای در پاسخ به سئوالی درباره برخوردن به جرمهای اخلاقی در حین بازرسی منزل متهمان تصریح کرده بودند: ماموران اطلاعاتی تنها در رابطه با اتهام و جرمهای قید شده در حکم، حق بازرسی و کشف دارند و بایستی از ورود به حیطههای دیگر زندگی متهمان خودداری کنند.
حال با توجه به افشاگری صورت گرفته علیه این چهره منتقد، این سئوال مطرح میشود که آیا به این دستور رهبری عمل شده است؟ طبعا اتهام اصلی این فرد، طرح مطالب انتقادی علیه مسئولان نظام است که مطابق قانون باید با آن برخورد کرد. حال اگر در حین رسیدگی به اتهامات و به هنگام بازرسی منزل و دفتر کار وی، با مواردی برخورد کرده باشیم که به این اتهام ربطی ندارد آیا مجازیم آن موارد را مورد بازرسی قرار دهیم؟ با فتوای رهبری قطعا این کار خلاف است. طبعا اگر نفس بازرسی خلاف باشد به طریق اولی حق نداریم این موارد را در معرض عموم قرار دهیم و به نام افشاگری، آنها را منتشر کنیم.
برخی از آقایان به گمان رسیدن به اهداف کوتاهمدت و حتی موردی، از پیامدهای اتخاذ چنین روشی غافل میمانند و توجه ندارند که توسل به این روش، یک رویه میشود و در آن صورت، تر و خشک با هم میسوزند. این گونه اطلاعات از زندگی خصوصی بسیاری از مسئولان و علما و روحانیون ممکن است در اختیار بسیاری از ماموران سابق ارگانهای امنیتی یا حراستها یا نهادهای بازرسی و نظارتی قرار داشته باشد و طبعا این احتمال هم وجود دارد که با توجیهی غلط، آنان هم به انتشار این اسناد و اطلاعات، مبادرت کنند. در آن صورت هیچ کس در امنیت به سر نخواهد برد و حریم خصوصی هیچ کس حفظ نخواهد ماند. به قول کانت، در انجام هر رفتاری باید این نکته را لحاظ کرد که آیا حاضریم این رفتار، قاعده و قانون شود؟ این اصل طلایی اخلاقی را متاسفانه فراموش کردهایم که چیزی را که برای خود نمیپسندیم برای دیگران هم نپسندیم و چیزی را که برای خود میخواهیم برای دیگران هم بخواهیم. فرضا مدعی شویم که او یکی دو همسر صیغهای دارد مگر مرتکب کبیره شده است؟ ازدواج موقت مگر خلاف اسلام و شریعت است؟ بسیاری معتقدند در جامعهای که متاسفانه میلیونها زن سرپرست خانوار داریم که شانس ازدواج دائم مجددشان بسیار کم است و سن ازدواج دختران و پسران ما هم به ۳۰ سالگی رسیده و متاسفانه کاهش وحشتناک سن زنان خیابانی را شاهدیم و در جامعهای که حرام خدا (زنا) رایج است چرا باید حلال خدا (ازدواج موقت) را زشت جلوه داد؟ آیا جز توسل به این سنت اسلامی، راه اصلاح دیگری وجود دارد؟ اصلا چرا باید به بهانه افشاگری علیه یک منتقد سیاسی، ازدواج موقت را در اذهان زشت و منفی معرفی کرد؟ من به درستی یا نادرستی این استدلال کاری ندارم ولی میگویم فرضا بشود علیه کسی با توسل به این موارد، افشاگری کرد آیا تصور آقایان بر این است که این امر، تاثیری بر وضعیت سیاسی او دارد و کسانی از جمع موافقان وی را به مخالف تبدیل میکند؟ هرگز چنین گمانی ندارم.
تمام تلاش اسلام بر این است که حریم خصوصی افراد حفظ شود و ائمه ما اصرار بر مکتوم نگهداشتن مسائل شخصی دیگران داشتند و حتی اعترافات به گناه افراد را ناشنیده میگرفتند. ما را چه شده است که مدعی شیعه بودن هستیم اما روش زیست امامان خود را به کناری نهاده و با روشهای غیراسلامی و غیراخلاقی با دیگران مواجه میشویم؟
علي اشرفي