سه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۵۶
کد مطلب : 99640
غلامحسین کرباسچی در گفت‌و‌گو با سیاست روز:

یک دولت خسته و پیر نمی‌تواند حلال مشکلات کشور باشد

قسمت دوم مصاحبه با غلامحسین کرباسچی را که بیشتر درباره چرایی رخ دادن فتنه ۸۸ و پیامدهای آن است همچنین در بخش دیگری از مصاحبه هم سوالات درباره شورای شهر تهران و مدیریت شهرداری بود که کرباسچی ضمن تاکید به اینکه شورایی که اصلاح‌طلبان در دور اول برپا کردند اصلا خوب نبوده تاکید داشت که این دوره باید خاطرات آن اتفاق را از اذهان پاک کنند.
یک دولت خسته و پیر نمی‌تواند حلال مشکلات کشور باشد

نه ما همه صحبت‌های شما را منعکس می‌کنیم.
سال ۸۸ را در چارچوب یک وضعیتی ترسیم کنید که یک مجری در انتخابات و امور جاری کشور آمده روی کار که عملکردش و نوع برخوردش با مسائل با همه آنچه از آغاز انقلاب بوده و بعد از آن بوده با مصالح کشور و جناح‌های سیاسی متفاوت بوده است. یعنی یک کسی آمده که یواش یواش حقایقی از آن را فهمیدید که شاید بعد از آن بدتر از اینها را بفهمید. نامش را گذاشتید جریان انحرافی اما این هم کافی نبود. در این انتخابات دیدید در مقابل آنچه که اعلام شده بود، قرار گرفت. زمانی اگر رهبر انقلاب به یک اصلاح‌طلب حالا هر کسی آقای روحانی یا خاتمی و یا هاشمی یا کروبی یا میرحسین موسوی بگوید شما نمی‌خواهد کاندید ریاست جمهوری شوید واقعا رفتار آنها طوری بوده که بگویند نه، رهبری منظور دیگری داشتند و مقابلش قرار گیرند؟ هرگز. 

نه چنین چیزی دیده نشده اما...
ببینید یک کسی آمده ۴ سال زمام امور کشور را در دست گرفته و برای اداره امور کشور بحث فقط در چارچوب انتخابات نبوده است. به هر حال وزارت اطلاعات، وزارت کشور، وزارت ارشاد در دستش بوده. خود ریاست جمهوری را در دست داشته و نهادهای قدرت در دستش بوده که بعدا نتایج آن را در رفتارهای این فرد در عمل دیده‌اید. 

ما با رفتارهای بدی که در آن زمان روی داد هیچ کاری نداریم، می‌خواهیم...
من می‌گویم که رخدادهای ۸۸ را شما در فضای شکست اصلاح‌طلبان و رفتارهای آنها دارید بررسی می‌کنید. 
نه، ببینید ‌صحبت ما این است که وقتی در سال ۸۴ اصلاح‌طلبان شکست می‌خورند و صبوری می‌کنند و حتی وقتی آقای کروبی می‌گوید که بعید است که من دور دوم نروم باز هم تمکین می‌کنند و از راه قانونی مسائل را پیگیری می‌کنند. انتظار نداشتیم که در سال ۸۸ چنین رفتارهایی انجام دهند. آن زمان هم آقای هاشمی گفتند که تخلفاتی صورت گرفته و من آنها را به خدا واگذار می‌کنم. 

همین، منظورمان این است که انتظار جامعه این نبود که مثلا وقتی نتایج انتخابات هنوز اعلام نشده همسر آقای هاشمی بیاید و بگوید اگر ما پیروز نشویم تقلب شده است؟ یا اینکه قبل از اعلام نتایج فلان آقای مسئول پیام تبریک بدهند و مسائلی از این دست؟
ببینید من می‌خواهم فراتر از اینها صحبت کنم. من می‌گویم که اگر کسی برنامه‌ای داشته باشد در بدبینانه‌ترین حالت بگوییم کسی برنامه‌ای داشته باشد و یک جریانی به عنوان جریان نفوذی بگیرید یا ضد انقلاب بگیرید یا یک فرصت‌طلب بدانید برنامه‌اش این باشد که یک فاصله و شکاف عمیق میان نیروهای انقلاب ایجاد کند. به‌گونه‌ای صحنه‌سازی کند که یک طرف آن بشوند اصلاح‌طلبان و آقایان موسوی و کروبی و بعد ترسیم شود که اینها در حبس بودند و مظلوم‌نمایی شود که مردم طرفدار اینها شوند و طرف دیگر را هم چنان معرفی کند که قلدر و زورگو هستند یا به یک طرف بگویند فتنه‌گر و به طرف دیگر بگویند اقتدارگرا و زورگو.
ببینید کسانی که تا انتخابات ۸۸ اگر شکست می‌خوردند می‌پذیرفتند هم حاکمیت نسبت به آنها چنین دیدگاه‌هایی نداشتند و نه این جناح نسبت به حاکمیت چنین نگرشی داشت. مثلا من نمی‌گویم که آقای موسوی و یا همسرش چه گفتند و یا چه مصاحبه‌ای کردند فرض کنید یک فردی از داخل یا خارج آمده باشد و گزارشی تهیه کرده باشد و داده باشد الان در فضای مجازی در همین انتخابات ۹۶ یک چیزی پخش کردند مربوط به سال ۸۸ که صورت جلسه‌ای بود که وزارت کشور همه آن را امضا کرده بودند که رای آقای موسوی چقدر بوده و رای آقای احمدی‌نژاد چه میزان بوده و چنان نشان داده شده که تقلب صورت گرفته و آن نامه هم امضا و شماره و همه چیز داشت. من نمی‌دانم جعل کی صورت گرفته است اما فرض کنید در همان زمانی کسی چنین اطلاعات جعلی را برده باشد یک قرائنی هم در این زمینه باشد و هدف آن ایجاد یک شکاف میان نیروهای انقلاب و جامعه باشد؛ البته به هر حال برخی تخلفات انتخاباتی مثل موضوع ناظران که وقتی بی‌طرف نباشد خوب برای شاکیان پذيرفتني نيست. یا اینکه چه میزان آرای صندوق‌ها بیشتر از آرای جمعیت آن منطقه بوده و یا این اشکالاتی که آن موقع مطرح شد و متاسفانه برای افکار عمومی هم اقناع‌کننده تبلیغ نشد. من بیشتر آن چیزی که آن موقع روی داد را گردن اصلاح‌طلبان و عملکرد اصلاح‌طلبان در آن قضیه نمی‌بینم. 

می‌شود گفت آنها احساسی برخورد کردند؟
می‌شود جامعه را احساسی کرد. اما من مدیریت اجرایی دوره آقای احمدی‌نژاد را طوری می‌بینم که تلاش می‌کرد این شکاف میان نیروهای انقلاب ایجاد شود. برای اینکه بتواند جایگاهی برای افراد گمنام خودش در جامعه ایجاد شود. من بارها به مسئولین گفتم که با یک نگاه ریشه‌ای بدون جهت‌گیری به این موضوع نگاه شود. با نگاهی امنیتی، آیا این فرض وجود ندارد که در این قضایا یک گروهی بخواهد به ارکان انقلاب و جناح‌های ریشه‌دار کشور ضربه وارد سازد؟ بالاخره اینکه مجموع رفتارهایی صورت گیرد که نظام را از نیروهای انقلاب و این جناح‌ها جدا سازند باید زمانی یک نگاه ریشه‌ای شود. بر همین اساس من فکر می‌کنم همان طور که اصلاح‌طلبان می‌گویند ما از آن دوران گذشتیم و باید عبور کنیم طرف مقابل هم باید با همه حرف‌هایی که هست چنین عبوری داشته باشد و به نظر من اینکه جریان‌ها خیلی روی این قضیه برگردند به نفع انقلاب و نظام و کشور نیست. حال اینکه اصلاح‌طلب‌ها اشتباه کردند یا اصولگرایان باید از این امور گذشت. 

ما بیشتر از این باب می‌گوییم که بخواهیم یک آسیب‌شناسی داشته باشیم که در آینده تکرار نشود.
این آسیب‌شناسی باید خیلی جامع باشد. ببینید انتخابات ۹۶ برگزار شده فردی مانند آقای موحدی‌کرمانی می‌آید و می‌گوید که ۳ میلیون از رای آقای روحانی کم کنید و به آقای رئیسی دهید که انتخابات با این شرایط به دور دوم می‌رود. این یعنی چی؟ یعنی انتخاباتی برگزار شده و آقای وزیر کشور آمده بسیار خونسرد بدون كوچكترين مشكل و درگيري آمده به ایشان جواب داده که چه می‌گوید سه میلیون از این کم کنید و به آن اضافه کنید. این یعنی زیر سوال بردن انتخابات. مگر دست ماست که رای مردم را کم و زیاد کنیم؟ شما دارید این شبهه را ایجاد می‌کنید که در گذشته هم این اتفاق افتاده است. در گذشته هم وزارت کشور می‌توانسته انتخابات را باطل سازد و یا شورای نگهبان؟ همه این آمار و ارقام‌ها وجود دارد در برگزاری انتخابات که پای صندوق‌ها سه نفر ناظر حضور داشته و همه این رقم‌ها را امضا کرده‌اند. ۱۲۰ هزار ناظر در انتخابات بوده‌اند بعدا اینها را جمع زده‌اند که همین آقایان بوده‌اند و چنانکه می‌دانید دو بار آرا تجمیع می‌شود. چطور یک شخصیت برجسته انقلابی رئیس موقت تشخیص مصلحت نظام بیاید بگوید سه میلیون از این کم شود سه میلیون به آن اضافه شود یعنی چه؟
مثلا شکایتی روی صندوقی چیزی بوده خب شورای نگهبان باید رسیدگی کند یا رایی اشتباه نوشته شده اینکه این عدد به ۳ میلیون می‌رسد از کجا آمده؟ می‌خواهم بگویم یک برخورد، برخورد آقای روحانی است که خیلی شفاف جواب می‌دهد یک برخورد هم این است که سریع فضا را امنیتی بسازیم. برخورد خشن خود جرقه‌هایی ایجاد می‌کند.
فرض کنید الان مثلا وزارت اطلاعات یک روز قبل از انتخابات بریزد یکی از ستادهای آقای رئیسی را ببندد و تعطیل کند خوب هواداران ایشان تحریک نمی‌شوند؟ همین الان هم یک تشنجی در طرف مقابل هست. فرض کنید در چنین شرایطی فردای انتخابات بریزند و ستادهای آقای رئیسی را ببندند و افراد را از سوی نیروی انتظامی و اطلاعات بازداشت کنند. خوب مسلم است که یک فضای متنشج و امنیتی ایجاد می‌شود. درست است که نمی‌شود به صورت قاطع روی مسئله‌ای اظهارنظر کرد اما اگر بخواهیم یک بررسی جامع و تبیین تاریخی در این قضایا صورت گیرد خیلی از این مسائل قابل حل است. اینکه جرقه از کجا زده شد، چه کسانی مقصر بودند. به هر حال خیلی فرمول‌ها عوض شده مثلا همان کسی که حوادث کهریزک را رقم زده شما الان می‌آورید و محاکمه می‌کنید و می‌گویید هم درباره کهریزک اعتراف کند و هم در باب مسائل دیگر. چطور نمی‌شود آن موقعی که ایشان حاکم علی‌الاطلاق بوده این تصور را کرد؟
همان زمان می‌خواستند من را بگیرند ایشان زنگ زد که احضارت کردند همان ۲۳ و ۲۴ خرداد، گفتم وسایل شخصی بیاورم؟ گفتند بله باید بیایید ولی الان نمی‌خواهد. فقط با شبکه‌های خارجی همچون بی‌بی‌سی و فلان و فلان مصاحبه نکنید. کاری به مسائل و پرونده او ندارم. می‌خواهم بگویم وقتی که این افراد مهره‌های موثر در این ماجرا بودند خود آقای احمدی‌نژاد و معاونش و معاون ‌اجرایی آن که نوع رفتارشان برای جامعه سیاسی ما یک نوع رفتار نرمال مناسبی نیست و اصلا آدم می‌ماند که چرا چنین رفتارهایی صورت می‌دهند. شما حتی اگر می‌خواهید در فضای سیاسی باشید با این حالت توهم نمی‌شود. چنین فردی وقتی در راس قدرت باشد و همه امکانات در دستش باشد و به همه دستور دهد تصور کنید چه می‌شود. به هر حال به نظر من با این شرایط نمی‌توان به مسئله نگاه کرد و باید همه جوانب را سنجید. اینکه بخواهیم اصلاح‌طلبان را کامل مقصر بدانیم درست نیست، هر چند که ممكن است که اصلاح‌طلبان هم در آن جریانات اشتباهاتی داشته باشند. 

یعنی می‌خواهید بگویید که به هر حال مجموع اشتباهاتی از سوی همگان روی داده؟
بله درست است. اینکه ما می‌گوییم باید از آن دوران عبور کرد برای رفع همان شبهات است. 

حضور برخی آقایان که تاکنون رای نداده بودند پای صندوق‌های رای امسال براساس همین نگرش عبور کردن از گذشته بوده است؟
بله. قطعا ناامنی در کشور برای هیچ‌کس مطلوب نیست. اما آیا این متصور است که یک کسی مثل آقای موسوی، کروبی و خاتمی اینها راه بیفتند عکس امام(ره) را آتش بزنند؟ یا کسی خیمه سیدالشهدا را آتش بزند و اینها بیایند از آن حمایت کنند؟ به نظرم اگر با کسی مشکل سیاسی داریم چیزی را به آن نسبت ندهیم که نه در افکار عمومی و نه در وجدان خودمان آن را نمي‌توانيم بپذیریم. 

بگذریم، ظاهرا از کابینه پیشنهاد داشتید؟
نه خیر. 

پیشنهادی دولت به شما نداده حتی در حد استانداری؟
نه. 

خودتان هم نمی‌خواهید همکاری کنید؟
نه. 

یعنی هیچی به این صراحت؟
بله. 

حتی اگر فشار بیاورند که بیایید و فرد موثری هستید؟
نه. من معتقدم که ماها به هر حال کاری اگر بتوانیم انجام دهیم در حد همین تبلیغ و گفتارها و تبیین‌هاست. کار اجرایی را تا ۶۰ تا ۶۵ ساله‌ها باید انجام دهند، بیشتر از آن هم مگر یک شرایط استثنایی باشد که در کشور ما چنین شرایطی وجود ندارد. یک شخصیتی مانند آقای هاشمی تا هر زمانی که حضور داشته باشند آدم از وجودش استفاده می‌کند و مفید است ولی ماها آدم‌های معمولی هستیم و صدها نفر بهتر از ما هستند. 

شما که خیلی جوان‌تر از آقای زنگنه و نعمت‌زاده و برخی از وزرای کابینه هستید؟
معلوم نیست که ما به آنها انتقاد نداشته باشیم به هر حال اگر در این سمت‌ها افرادی جوان‌تر باشند شاید بهتر باشد. 

فکر می‌کنید در دولت دوازدهم چه اصلاحاتی باید صورت گیرد و به هر حال کابینه جوانتری نیاز است که شکل گیرد؟
قبلا هم این را گفتم در اول دولت گفتم کابینه با نشاط تر و سرحال تر باید باشد و یک مجموعه خسته و مسن نمی‌توانند حلال مشکلات کشور باشند. منتها بالاخره ضرورت‌هایی که در دولت بوده و شرایط مجلس که برخی از وزرای معرفی شده را نپذیرفت و بعد مجلس جدید هم تا آمد شکل بگیرد به انتخابات جدید رسیدیم که از یک سال پیش شروع شده بود. حالا معضلات و مشکلاتی که بوده توانستند دو سه وزیر را در این دولت تغییر دهند. آقای روحانی گفته اند که من ایده‌آلم این بوده که کابینه بانشاط‌تر و جوان‌تری داشته باشم من امیدوار هستم در شرایط کنونی که مجلس با دولت همراه تر است شرایطی برای تشکیل کابینه‌ای با افراد بانشاط تر صورت گیرد. در برخی وزارتخانه‌ها احساس می‌شود بهترین‌ها انتخاب شده اند. وزیر امور خارجه، وزیر بهداشت، وزیر اقتصاد، نفت، جهاد و وزیر کشور. 

یعنی این چند وزیر بمانند و سایرین تغییر کنند؟
نه من که همه وزرا را احصا نمی‌کنم من تعدادی را نام بردم. خیلی‌های آنها خوبند. افرادی بوده‌اند که عملکرد خوبی داشته‌اند و برخی نیز باید تغییر کنند به هر حال میان دولت و مجلس باید هماهنگی صورت گیرد که کابینه‌ای جوان‌تر، پویاتر و منسجم‌تر تشکیل شود. بخش‌هایی از کابینه که به هم وابسته هستند باید با هم هماهنگ شوند. اگر بخش‌های اقتصادی کابینه اختلافاتی ولو در جزئیات داشته باشند در عملکرد آنها بازتاب خواهد داشت لذا باید یک هماهنگی‌هایی میان آنها صورت گیرد. سازمان برنامه‌ای توانمند باید باشد که هم بانک مرکزی و هم وزارت اقتصاد و دارایی و وزارت تعاون اینها را در یک سیاست واحد اقتصادی برای رسیدن به توسعه و پیشرفت و داشتن یک اقتصاد موفق تشکیل دهند. امیدوارم این انتخابات و این مجلس بتواند چنین شرایطی را رقم زند. 

آقای حاجی می‌گفت آقای روحانی باید کابینه‌ای صرفا اصلاح‌طلبانه تشکیل دهد و هرکسی که خارج از این تفکر باشد در کابینه راه داده نشود. به نظر شما باید به همین سفت و سختی این کار را انجام داد؟
من با آقای حاجی صحبت نکردم. 

منظورمان این است که نظر شما چیست آیا باید چنین کابینه‌ای تشکیل داد؟
نه معتقد هستم که آقای روحانی باید کابینه‌ای تشکیل دهند که منافع مردم و کشور و مصالح ملی را تامین کنند در همه زمینه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بگردد و مجلس هم جست‌وجو کند افرادی که می‌توانند مسائل کشور را حل کنند انتخاب کنند. (این را هم بگویم که شما خیلی آدم پیگیری هستید برای اینکه من ۳ الی ۴ ماه دائم مصاحبه با شما را پشت گوش انداختم و شما کوتاه نیامدید و در نهایت من را از رو بردید.) 

چرا نمی‌خواستید با ما مصاحبه کنید؟
من زیاد اهل مصاحبه نیستم و برخی مواردی ديگر با اصرار و پيگيري. 

شما با رسانه‌های اصلاح‌طلب که مصاحبه زیاد دارید.
تا حدودی دارم. 

راجع به مدیریت شهر بپرسیم، این بخش هم در دست اصلاح‌طلبان است. شما در امر مدیریت شهری تجربه‌ای دارید به نظر شما اصلاح‌طلبان می‌توانند کارنامه‌ای بهتر از دوره اول بر جای گذارند؟
دور اول خاطره خوبی رقم نزدند. 

گفتیم که خاطره‌ای بهتر از آن دوره رقم بزنند؟
بهتر یعنی اینکه آن دوران خوب بوده و بهترش را رقم بزنند در حالی که اصلا چنین نبوده و اصلا خاطره خوبی بر جای نگذاشتند. 

اینطور می‌پرسم که آیا این دوره اصلاح‌طلبان می‌توانند عملکردی داشته باشند که خاطرات آن دوران را پاک کنند؟
آری باید آن دوران را پاک کنند امیدواریم که بتوانند چنین کاری را انجام دهند. این ترکیبی که انتخاب شده علی‌رغم فراز و فرودهایی که داشته معجونی است از آدم‌های با تجربه و توانمند از لحاظ سنی جوان و تحصیل کرده که خب شخصیت‌های با تجربه در شورای شهر و شهرداری هستند امیدواریم؛ تجربه شورایی در این چند دوره‌ای که بوده نقش یک مقننه و نظارت را بر شهرداری ایفا نکرده است. شهر تهران با اراده واحد اداره شد و فرق آن با آن دوره این است که در قبل از تشکیل شوراها وزارت کشور بر آن نظارت داشته و اینکه مجلس می‌توانست وزیر کشور را به خاطر شهرداری بازخواست کند، یک نظارتی داشتند اما در دوره شوراها این نظارت برداشته شد در دوره ۲، ۳ و ۴ به نظر می‌آمد که شورای شهرداری داشتیم و حاکمیت جدی در نظارت و برنامه‌ریزی و تقنین وجود نداشت. حال باید شورا تلاش کند که این امور را تثبیت کند. اول باید شورا یک شهرداری را انتخاب کند که واقعا شهردار منتخب این مجموع باشد. 

پیشنهاد شما چه کسی است آیا محسن هاشمی می‌تواند باشد؟ یا به خودتان پیشنهاد نشده است؟
من ترجیح می‌دهم که وارد مصداق‌ها نشوم بهتر است که شورا خودش انتخاب کند با افراد مشورت کنند و تصمیم بگیرند. 

اسامی افرادی مانند آقای مهرعلیزاده و محسن هاشمی بوده اسم شما را هم شنیدیم اما کدام مورد انتخاب می‌شود؟
باید دید که در مقطع کنونی مشکل اصلی شهرداری چیست؟ باید ببینند که چه کاری در شهرداری تهران می‌توان انجام داد اولویت‌بندی کنند اگر شورا بتواند فردی را انتخاب کند که نزدیک‌ترین فرد به حل مسائل شهرداری باشد به نظرم موفق می‌شود. در تهران به هر حال یک کارهایی دیگر به آخر خط رسیده است. مثلا در تهران تقریبا نمی‌توان اتوبان جدید احداث کرد، اتوبان‌هایی که زده شده دیگر جایی ندارد. اگر از اندازه‌ای بیشتر اتوبان داشته باشیم خود عامل ترافیک می‌شود به قول ترافیکی‌ها موجب افزایش تقاضای سفر و امکانات سفر می‌شود. الان طبق طرح جامع تمام کاری که در شهر تهران می‌شد در امر ترافیک انجام شود صورت گرفته است. در زمینه فضای سبز نیز تقریبا کار جدیدی نیاز نیست و باید مراقب همین‌هایی که هست باشند. از جمله اینکه اجازه ندهند باغ‌هایی که مانده از بین بروند. در باب ساخت و ساز هم نه می‌توان تهران را قفل کرد در این زمینه، نه می‌شود گفت هر کسی هر میزان بخواهد بسازد. باید سعی شود یک مدیریت جامع و درست صورت گیرد که بخش اصلی آن در زمینه ترمیم بافت‌های فرسوده در یک معیار حساب شده‌ای می‌تواند باشد.
دیگر بحث‌های مالی و اداری است که باید تهران را با کمترین هزینه اداره کرد. الان گفته می‌شود که شهرداری بسیار گران اداره می‌شود. من تا جایی که در ذهن دارم در زمانی که من از شهرداری رفتم ۹ تا ۱۰ هزار نفر پرسنل استخدام داشتیم سایر امور توسط بخش خصوصی اداره می‌شد. الان گفته می‌شود شهرداری با ۴۰ الی ۵۰ هزار نفر حقوق بگیر اداره می‌شود این امر سامان دادنش بسیار مهم است. تهران را باید بسیار اقتصادی اداره کرد درست است زیباسازی شهر مهم است اما باید با معیارهای درست اقتصادی صورت گیرد. 

برای کاهش آلودگی آیا می‌توان کاری کرد؟
مهمترین کار زیربنایی که شهرداری می‌تواند در تهران انجام دهد کار مترو است. 

توسعه مترو؟
آری طبق همان طرحی که برای فرانسوی‌ها بوده که بعدا تکمیل شده باید تقریبا ۱۱ خط مترو در تهران تکمیل شود با همه ایستگاه‌هایش و با هدوی (فاصله هر قطار) حداقل ممکن چراکه اگر زمان‌بندی مثلا اگر هر نیم ساعت باشد اتلاف سرمایه است. شما میلیاردها دلار هزینه کرده‌اید اما بهره‌برداری حداقلی می‌کنید و اگر هدوی بالای ۳ دقیقه باشد آن بهره‌برداری لازم از مترو نمی‌شود. الان نمی‌دانم میزان استفاده از مترو دقیقا چه میزان است شاید ۲ الی ۳ میلیون است این روند رقم ایده‌آلش فکر می‌کنم ۱۵ میلیون باشد، اما در شرایط کنونی با همین امکانات فکر می‌کنم بتوان به ۱۰ میلیون سفر برسد. اگر موفق شوند که ۱۱ خط مترو را تکمیل و تعداد سفرها را به ۱۰ میلیون برسانند این بهترین کار برای مقابله با آلودگی هوا و ترافیک و هزینه‌های دیگر است. هم تسهیلات برای اقشار ضعیف است.
به نظر من کار زیربنایی در تهران این است البته بخش‌های اداری و مردم امور شهرسازی و دفاتری که ایجاد و بروکراسی گسترده‌ای که ایجاد شده جمع شوند. گفته می‌شود جریانات ناسالم در مسائل شهرسازی هست. به هر حال مردم از این مسائل خیلی رنج می‌برند. باید اصلاح‌طلبان یک برنامه جامع برای مدیریت شهر داشته باشند و کسی را انتخاب کنند که بتواند امور را اداره کند. خارج از این مسائل بعد از بخش‌های زیربنایی باید به سمت هوشمند کردن شهر و بهتر اداره کردن روند رفت تا تسهیلات برای مردم ایجاد شود. به امور آسیب‌های اجتماعی شهر نظیر اعتیادهای گوشه کنار و کارتن‌خواب‌ها باید شهرداری در مراحل بعدی به آنها بپردازد. به هر حال نمی‌شود شهرداری شهر را خوب اداره کند در حالی که پشت چراغ قرمز ۱۲ نفر جلوی ماشین شما را بگیرند. زیباسازی شهر خیلی خوب است اما در فضای شهری این مسائل زشت‌ترین‌هاست که زیبایی‌ها را از بین می‌برد. 

ممکن است که شما شهردار تهران شوید؟
نه خیر. 

دوره آقای قالیباف در شهرداری را چطور ارزیابی می‌کنید؟
باید از آن عبور کنیم و فکر فردا باشیم. 

شما از افرادی نیستید که اعتقادتان این است که قبلی‌ها خرابکاری زیاد داشته‌اند. پس از اصلاح‌طلبان در شهرداری و شورای شهر مطالبه گری نداشته باشیم و بگذاریم هر کاری می‌خواهند بکنند چون خرابی‌ها زیاد است؟
هر کسی بیاید باید اگر دیگری کار خطائي کرده آن را درست کند، نمی‌شود که بگوید دیگری کار خطایی کرده و من رها می‌کنم باید کار کند و بسازد. من معتقدم اصلاح‌طلبان باید تمام تلاششان را بکنند شاید به آن حد مطلوبی که پیش بینی کرده‌اند نرسند اما نباید در کارها اغماض کنند. من دوره‌ای که شهردار بودم دائما تاکید داشتم که شهرداری و شهردارها نیازمند به یک نظارت دائمی هستند و شورای شهر باید این حالت را داشته باشد. شورای شهر یک مجموعه تشریفاتی نیست که طرحی بدهند و شهرداری انتخاب کنند و بروند دنبال کارشان. اصل نظارت همواره باید در دستور کار شورا باشد آن زمان که ما دوربین‌های نظارتی را در شهر قرار دادیم و بعدها هم گسترش پیدا کرد همواره می‌گفتیم که چند نفر باید دائم بنشینند و تمام این معابر را کنترل کنند. در شهر بزرگی مانند تهران که ۴ میلیون ماشین در آن واحد در حرکت هستند حتی به لحاظ امنیتی اگر در بزرگراهی اتفاقی بیفتد یکباره صد هزار نفر در ترافیک بمانند شاید همه اینها نجیب باشند و صبر کنند تا ترافیک رفع شود اما اگر یکی بخواهد یک ناامنی ایجاد کند وقتی صد هزار نفر یک ساعت دو ساعت سه ساعت پشت راه بندانی بمانند این کار چندان عجیبی نیست، لذا اینکه شما باید دائم شهر را مونیتور کنید. در جایی دو نفر تصادف می‌کنند و با هم دعوا می‌کنند ۵۰۰ تا ماشین پشت ترافیک می‌مانند در این مورد باید امکانی باشد در همان لحظه مامور بیاید با موتور با ماشین پلیس یا هر وسیله‌ای. یا اینکه آتش‌سوزی می‌شود باید مورد توجه باشد. شهر به عنوان یک موجود زنده که میلیون‌ها نفر در آن زندگی می‌کنند و حیات و مماتشان به این وضعیت شهر است باید مونیتور شود. در همین ترافیک وقتی می‌گویید ۲۰ میلیون ساعت وقت مردم تلف می‌شود یعنی چند نفر کشته می‌شوند یک میلیون ساعت عمر چند نفر است. سرمایه ملی یک کشور نفرات آن هستند وقت آنها است. وقتی شما در روز میلیون‌ها ساعت از وقت مردم در ترافیک از بین می‌برید این سرمایه از بین می‌رود. ما زمانی در شهرداری این را اقتصادی کرده بودیم می‌گفتیم ترافیک برای اقتصاد کشور این مقدار هزینه دارد لذا می‌صرفد که شما یک امکاناتی را فراهم کنید که این مسئله به حداقل برسد. بس نیست؟ نزدیک افطار است و باید برویم جایی میهمان هستم اگر دیر برسم همه را معطل مي‌گذاريم. 

سوال آخر اینکه چطور می‌شود که شما در سال ۸۸ در ستاد آقای کروبی هستید و به آقای موسوی رای می‌دهید؟
این یک دروغ است که بارها نیز گفته‌ام. 

اما این موضوعی است که همه جا وجود دارد؟
من به آقای کروبی رای دادم نه آقای موسوی اما اصولگرایان، کیهان و شماها ... 

بازهم شماها گفتید که؟
نمی‌دانم مقصودشان از این رفتار چه بوده است. مثلا من به آقای کروبی رای دادم و یا به آقای موسوی برای این است که فقط توجیه کنند چرا آرای آقای کروبی پایین بوده است. 

شما ما را قاطی بعضی‌ها نکنید. ما اگر می‌خواستیم سوء‌استفاده کنیم که نمی‌پرسیدیم ما می‌خواهیم روشنگری کنیم. ممنون از اینکه وقتتان را در اختیارمان قرار دادید. روزنامه سیاست روز هم برایتان آوردیم که تقدیم می‌شود.
ممنونم، من به شما چه بدهم؟! شما که نمی‌خوانید مجله صدا را به شما می‌دهم.

گفت‌وگو: قاسم غفوری- مائده شیرپور

https://siasatrooz.ir/vdchv-nw.23nwkdftt2.html
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی