نشست سهجانبه سران ایران، ترکیه و روسیه به میزبانی جمهوری اسلامی ایران گردهم میآیند. حسن روحانی، رجب طیب اردوغان و ولادیمیر پوتین براساس گزارشهای منتشره در حالی به مذاکره میپردازند که به اذعان بسیاری از ناظران سیاسی و امنیتی این دیدار میتواند تاثیر قابل توجهی بر معادلات منطقهای و جهانی داشته باشد. در باب اهداف این نشست چند محور اساسی مطرح است که برگرفته از دغدغههای مشترک و روند تحولات منطقهای و جهانی است که لزوم این همگرایی را بیش از همیشه الزامآور میسازد.
نخست آنکه هر سه کشور با دغدغهای به نام تروریسم مواجه هستند که امنیت آنها را تحتالشعاع قرار میدهد. با توجه به اینکه تروریسم پروران منطقهای و فرامنطقهای همچنان به حمایت از تروریستها ادامه میدهند و به دنبال استمرار بحران در منطقه هستند همگرایی ایران، ترکیه و روسیه و البته هماهنگی آنها با جبهه مقاومت به عنوان یکی از ارکان مبارزه با تروریسم میتواند نقشی مهم در امنیت منطقه و هر کدام از این کشورها داشته باشد.
جمهوری اسلامی ایران که خود قربانی تروریسم بوده است همواره نشان داده که از هیچ اقدامی برای امنیت و نابودی تروریسم فروگذار نیست و هر کشوری که دست دوستی به سمت آن دراز کند میتواند از این ظرفیت برای رسیدن به امنیت برخوردار شود که نمونه آن را در سوریه و عراق میتوان مشاهده کرد.
دوم آنکه در حوزه اقتصادی هر سه کشور تلاش دارند تا استقلال و ظرفیتهای اقتصادی خود را حفظ و با طراحی لیبرالیسم جهانی که استقلال اقتصادی کشورها را هدف قرار گرفته، به مقابله بپردازند. آمریکا به عنوان محور لیبرالیسم اقتصادی که همواره سودای سلطه بر اقتصاد جهان را در سر دارد در کنار برخی از کشورهای اروپایی برآنند تا از شکلگیری اقتصادهای مستقل جلوگیری و از سوی دیگر از ابزار اقتصادی برای سلطه برکشورها بهره گیرند که نمونه عینی آن را در اعمال تحریمها علیه سایر کشورها میتوان مشاهده کرد. اکنون ایران، روسیه و ترکیه هر کدام به بهانهای از سوی غرب مورد تحریم و تهدید اقتصادی قرار گرفتهاند در حالی که همزمان جنگ روانی گستردهای علیه آنها برای پایین آوردن ارزش پول ملی آنها در جریان است.
در چنین فضایی رویکرد این کشورها به توسعه مناسبات و رسیدن به نقاط اشتراک برای بهرهگیری از ظرفیتهای موجود برای مقابله واحد با تحریمها امری مهم و ضروری است و میتواند یکی از محورهای نشست باشد. مسئلهای که سران سه کشور بارها بر اهمیت آن تاکید و اذعان کردهاند که تسلیم زیادهخواهیهای غرب نشده و با تحریمها مقابله خواهند کرد.
سوم آنکه از مسائل مهم در روابط سه کشور را مسئله سوریه تشکیل میدهد در این میان دیدگاه جمهوری اسلامی ایران و روسیه در قبال بحران سوریه دارای نقاط اشتراک بسیاری است چنانکه در طول ۷ سال اخیر برای حمایت از دولت قانونی، مردم و تمامیت ارضی این کشور اقدامات بسیاری صورت دادهاند.
در نقطه مقابل ترکیه نیز هر چند بر اصل یکپارچگی سوریه و حق مردم برای تعیین سرنوشت خود تاکید کرده اما براساس برخی منافع منطقهای و البته وعدههای غرب و برخی کشورهای عربی، مواضعی منفی نیز در قبال مسئله سوریه داشته چنانکه زمانی از سرنگونی نظام سوریه میگفت و زمانی نیز رسما گزینه نظامی را در قبال این کشور اجرا و منطقه عفرین را به اشغال درآورد. با تمامی این تفاسیر تاثرات امنیتی منفی بحران سوریه برای ترکیه، مطالبه مردمی برای دوری از بحرانسازی علیه سوریه و نیز بیحاصل بودن وعدههای غربی و عربی داده شده به آنکارا موجب برخی تغییرات رفتاری ترکیه و رسیدن به جهتگیریهای مثبت در قبال سوریه شد که برگزاری نشستهای سوچی و آستانه با مشارکت ایران، ترکیه و روسیه نمودی از آن است.
این روزها در حالی ارتش سوریه و متحدانش خود را برای انجام عملیات نظامی در آخرین پایگاه تروریستها در ادلب آماده میسازد که از یک سو حامیان تروریستها شامل برخی کشورهای غربی و عربی و رژیم صهیونیستی از هر ابزاری برای کارشکنی در این عملیات بهره میگیرند و حتی ادعای حمله شیمیایی را مطرح کردهاند و از سوی دیگر برخی تحرکات ترکیه میتواند مانعی برای تحقق این مهم باشد. با توجه به این شرایط ایجاد هماهنگی میان ایران، ترکیه و روسیه میتواند زمینهساز مقابله واحد با طراحیهای حامیان تروریستها و در نهایت برگزاری عملیات ادلب برای پاکسازی تروریستها باشد.
امری که قطعا تامینکننده امنیت کل منطقه از جمله برای ترکیه نیز خواهد بود به شرط آنکه آنکارا به جای نگاه یکجانبه و کوتاهمدت به مسائل سوریه و گرفتار شدن در وعدهها و چراغ سبزهای خیالی غرب منافع بلندمدت خود و منطقه را در نظر گرفته و در کنار ایران و روسیه برای حمایت کامل از عملیات نظام سوریه در ادلب گام بردارد.
به هر تقدیر نشست را میتوان گامی مهم در تحقق اهداف هر سه کشور در تامین امنیت و ثبات داخلی و منطقهای دانست. رویکردی که در کنار حل بحرانهای امنیتی منطقه میتواند مولفهای برای تقویت روابط این سه کشور از جمله در حوزه اقتصادی باشد که در کنار تامین منافع درونی و منطقهای آنها زمینهساز شکست طراحیهای ائتلاف آمریکایی علیه آنان و منطقه خواهد شد.
نکته مهم آنکه نشست بار دیگر واهی بودن ادعای آمریکا منبی بر انزوای ایران را آشکار و لزوم نقشآفرینی گسترده جمهوری اسلامی در معادلات منطقهای را آشکارتر میسازد در حالی که این نشست خود بیانگر ظرفیتهای مهم منطقهای برای سیاست خارجی ایران است که کاهش چشم داشتها به اروپا برای رفع چالشهای اقتصادی را بیش از گذشته نمایان میسازد.
نویسنده: قاسم غفوری