۱ـ رسانه ملي بر اساس قانون تنها رسانه صوتي و تصويري است كه اجازه فعاليت و پخش برنامههاي راديو و تلويزيوني در كشور را دارد. از همين رو بيشك اين ويژگي بارز، رسانه ملي را چنان متمايز نموده است كه هيچ يك از رسانه هاي متقدم و يا حتي پديدههاي رسانهاي نوين كه بيشتر بر بستر اينترنت فعالند، تاب رقابت با آن را ندارند. در اين ويژگي حتي ميتوان ماهواره كه برترين ابزار فعلي نظام سلطه براي تفوق رسانهاي بر ايران اسلامي است را نيز در خيل گسترده رسانههاي جا مانده از رقابت با رسانه ملي دانست. غربيان با آنكه سالها برنامه ريزي و تلاش داشتهاند تا بتوانند با راهاندازي هزاران شبكه ماهوارهاي هژموني فرهنگي خويش را بر ايران اسلامي مسلط كنند اما تا به امروز نتوانستهاند در اين مسير فائق شوند.
۲ـ از سوي ديگر برخي رخدادها نشانگر آن است كه رسانه ملي با وجود عريض و طويل بودن بسيار و بهرهمندي از عِده و عُده فراوان نه تنها نتوانسته است آنچنان كه بايد و شايد از عهده وظايف و رسالت خويش برآيد بلكه در اين مسير اشتباهات عجيبي از عدم وجود مديريت هوشمند و با درايت در اين رسانه حكايت دارد. حالا از حضور آقاي مهندس ضرغامي در رياست صدا و سيما بيش از ۹ سال ميگذرد و او كه دومين حكم ۵ ساله رياست بر رسانه ملي را سال ۱۳۸۸ از مقام معظم رهبري دريافت نمود، بر اساس اين حكم در سال پاياني رياست بر اين رسانه است. اما به راستي در اين ۹ سال رياست و توام با ثبات مديريت يك نفر بر تنها رسانه صوتي و تصويري كشور، اين رسانه توانسته است به چه ميزان در نزدیك كردن و رساندن این رسانه فرهنگساز، به طراز رسانه ای كه دین وَ اخلاق وَ امید وَ آگاهی، بارزترین نمود آن باشد و رفتار اجتماعی مخاطبان و نیز نهاد حساس و مهمی چون خانواده بر اساس آن شكل گیرد و هنر و شیوههای گوناگون حرفهای و آزموده شده یا نوپدید، یكسره در خدمت رشد این شاخصها در آید توفيق يابد؟
۳ـ پيش تر از همين قلم، در يادداشتهايي بر اين نكته تاكيد شد كه رسانه ملي از عدم بهرهمندي از اتاق فكر توانا و پويا و مشرف بر اتفاقات امروز و انديشهگر بر ناملايمات گذشته و آينده پژوه، بيبهره و يا حداقل كم بهره است. اتاق فكري پركار و پرتلاش و چابك و نستوه و خستگيناپذير كه به شرايط روز آگاه باشد و براي آينده مخاطبان داخل و مخاطرات بيرون از كشور برنامهسازي داشته باشد.
براي مثال همين اتفاق نوع برپايي نخستين مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتحابات كه عصر جمعه توسط شبكه يك سيما و با حضور رئيس صداوسيما و معاون سيما برگزار شد و به ادعاي هفته گذشته آقاي ضرغامي در حاشيه جلسه دولت قرار بود پربينندهترين و جذابترين برنامههاي سيما شود و انتظار ميرفت يكي از اقداماتي باشد كه حالا كه ديگران بر اساس قانون ناچارند كه نتوانند در اين حوزه ورود كنند، آنها كه براساس قانون بر مركب رسانه ملي سوارند و عنان آن را بر دست دارند كاري كنند كه در سال حماسه سياسي بخش عمدهاي از اين نياز امروز جامعه جهت تحقق بصيرت و شور و شوق و حضور حماسي در انتخابات محقق شود اما حالا خروجيش تبديل شده به برنامهاي كسالتآور كه انتقاد اصولگرا و اصلاحطلب و عامي و مردم كف خيابان را ايجاد كرده و در اين مسير انتقاداتي پيش آمده كه براساس اخبار منتشره حتي خود آقاي ضرغامي آنها را پذيرفته و قرار شده در برنامههاي بعدي اصلاحات جدي انجام شود.
در آغاز مطلب عرض كردم كه جايگاه رسانه ملي بيبديل و بيرقيب است و بدون شك چنين رسانهاي بايد خود از چنان بنيهاي بهرهمند باشد كه تشويق نامزدها و بينندهها را برانگيزد، نه اينكه برنامهاي كه رئيس رسانه ملي آن را بسيار جذاب پيش بيني ميكند عكس ادعاي وي، نتواند به مطلوبيت كافي دست يابد. اين نكته زماني بيشتر قابل تاسف ميشود كه مجري برنامه اعلام ميكند كه روند اجراي برنامه مناظره كانديداها در پي ساعتها كار كارشناسي و مشاوره با كارآمدان اين عرصه تهيه شده است.
۴ـ بدون اينكه بخواهيم كاركرد و زحمات ساليان دور فعالان و خدمتگزاران رسانه ملي را زير سوال ببريم بر اين سوال تاكيد داريم كه آيا به راستي رسانه ملي بر چه ريلي حركت خواهد كرد تا بتواند مسئوليتها و انتظار به حق انقلاب و البته مردم ايران را در بهرهمندي از يك رسانه اثرگذار و پويا و كارآمد برآورده سازد.