مردم سراسر ایران اسلامی، در روز ۲۲ بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی «همه» آمدند. غرب و غرب باوران شوک زده همچنان از حل مسئله «چرایی» این حضور توفنده و کوبنده مردم،عاجزند. نمایش وحدت و همدلی مردم با آرمانهای انقلاب و مبانی نظام اسلامی خویش باردیگر همه معادلات و توهمات ذهنی بیگانگان و بیگانهپرستان را نسبت به آینده انقلاب درهم فرو ریخت.
از مردم ایران که عاشقانه و عابدانه فارغ از رفتار و گفتار سیاست پیشگان و سیاسی کاران ، همچنان مسیر نگاه الهی امام و رهبری را میپویند، از مردمی که امام و مقتدای آنان – امام روحالله(ره)_ در وصیتنامه سیاسی – الهی خویش آنان را «وفادارتر» از مردم سرزمین حجاز یاد کردهاند، جز این رفتار انتظار نبوده و نیست.
«حضور همیشه در صحنه مردم» واقعیتی است که دوست و دشمن بر آن اذعان و اعتراف دارند. واکاوی حضور مقتدرانه مردم در صحنههای حساس نظام و انقلاب و پیامد این حضور مؤثر، موضوع این نوشتار نیست که مجال دیگری را میطلبد.
این قلم در مقال پیش رو به تکاپو و تقلای تعجب برانگیز جریانهای سیاسی برای «مصادره» مردم برای اهداف خود ، نگاهی اجمالی دارد.
مروری بر رفتار سیاست پیشگان طی سه دهه اخیر نشان میدهد که بازیگران عرصه سیاسی ایران – در زیر تابلوهای مختلف و رنگارنگ – همواره کوشیدهاند تا به نوعی « رفتار مردم» در مواجهه با صحنههای مختلف و متنوع انقلاب را در پیروی از رفتار و گفتار خود تعریف کرده و با این «خودشیفتگی» صرفا آنچه به تقویت انقلاب و نظام انجامیده را از آن خود بدانند و درباره آینده سیاسی ایران تصمیمسازی کرده و به نوعی «مردم» را مصادره به مطلوب خود کنند!
این آفتی است که بیش و پیش از اینکه به مردم، انقلاب و نظام آسیب برساند، مدت زمان زیست سیاسی جریان مدعی را در فضای ایران اسلامی محدود و بلکه موقت میکند. مروری به اوراق گذشته دفتر تاریخ انقلاب اسلامی گواه این واقعیت است. احزابی که نامی از آنان در میان نیست، گروهها و جریانهایی که به محاق رفته و گوشه انزوا گزیدهاند و برخی از آنها نیز که مطرود و فراموش شدهاند.سیاستپیشگانی که مدعی تصمیمسازیاند اما از شناخت صحیح و درست خط امتداد نگاه مردم همچنان ناتوان.
مردم ایران اسلامی با حضور مثالزدنی و شایسته تقدیر و تکریم در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، باردیگر عمق نگاه معرفتی و سیاسی خود را به تصویر کشیدهاند. نگاه این مردم معطوف به مبانی اسلامی و اندیشههای الهی- سیاسی پیر سفرکرده انقلاب امام راحل(ره) و خلف شایسته ایشان حضرت امام خامنهای است.
نقش مردم ایران در تصمیمسازیها بر هیچ نگاه اندیشهورز و پژوهشگری پوشیده نمانده است، این مردم رفتارها و گفتارها را با این نگاه و شاخص تطبیق میدهند و میسنجند و در بزنگاه تصمیمسازی میکنند.
بنابراین فراز و فرود جریانهای سیاسی را باید از این نگاه نگریست. جریانهایی که با وعدههای بسیار برای مدتی نگاه مردم را به سوی خود معطوف میکنند و در میانه راه یا در پایان راه از دایره نگاه مردم خارج میشوند.
مردم ایران در آرای برآمده از هریک از صندوقهای رأی انتخابات برگزار شده در سه دهه اخیر نشان دادهاند که با هیچ یک از جریانها تعارف و رودربایستیهای متداول سیاسی ندارد.
توجه عمیقتر و دقیقتر و البته بدون عینک جریانی و حزبی، این واقعیت را آشکارتر میسازد که مردم ایران با بینش و آگاهی مثالزدنی خویش در بزنگاههای تصمیمسازی و تصمیمگیریها همواره فراتر از نگاههای حزبی و جریانی حرکت کرده و میکنند. با هیچ یک از جریانهای مدعی «فهم» بیشتر، عقد اخوتی نبستهاند، وعدهها را میشنوند، با هدف تقویت آرمان و نظام اسلامی ایران به مدعیان اعتماد میکنند، با حوصله رفتارها را در دایره رصد خود قرار میدهند و غیرقابل پیشبینیترینها را رقم میزند و البته آرای خود را صرفاً به امانت به نماینده یا نمایندگان یک جریان سیاسی میسپارند در میانه راه یا در پایان راه آن را باز پس میگیرند و در این میان بعضاً جریانی با افراط و تفریط خود را برای همیشه از نگاه مردم دور میکند.
با این توصیف اگر مردم ایران را مردمی بنامیم که خود جریان سازی و تاریخ سازی میکنند چندان به گزاف ننوشتهایم و بلکه باید تاکید کرد که براساس واقعیات موجود، مردم اکثر اوقات جلوتر از مدعیان بوده و به عبارتی آهنگ حرکت جریانهای سیاسی را خود در دست داشته و گاهی آن را تند و زمانی دیگر آن را کند میکنند.
به باور این قلم، جریانهای سیاسی اگر به زیست سیاسی در فضای ایران اسلامی میاندیشند – که حتما میاندیشند- فضای انتخاباتی پیشروی را باید فرصتی برای آسیبشناسی خود قرار دهند و نقدی کارسازانه از کارکرد خود داشته باشند.
امروزه و در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی دیگر نمیتوان و نباید با «نگاه» حزبی و جریانی به مردم ایران نگریست. سردمداران جریانهای سیاسی بپذیرند که این نگاه منسوخ شده است. مطالعه سیر پر فراز و فرود شکلگیری و فعالیت جریانهای متنوع سیاسی که در میدان پرتحرک سیاسی ایران مشق سیاست میکنند، از جمله مصادیق گویای این واقعیت است.
از این منظر، شکلگیری گروه، تشکل،ائتلاف، جبهه و جریان جدید سیاسی در آستانه انتخابات قابل تامل است. این مجموعهها براساس کدام ضرورت و نیاز روز جامعه شکلگرفته و میگیرند؟ آیا نیاز جامعه صرفا شکلگیری این مجموعهها است؟ بلکه نیاز جامعه بازتولید تفکر حفظ و تقویت آرمانها و ارزشهای اسلامی انقلابی است.
مشکل امروز مردم نبود گروه، دسته، ائتلاف و جبهه جدید سیاسی نیست. مردم در کوران شکلگیری انقلاب و در بحبوحه سالهای جنگ تحمیلی به خوبی جبههسازی را از امام و راهبر خود آموختهاند و خود بزرگترین و تأثیرگذارترین جبهه مردمی را در مواجهه با حوادث، اتفاقات و رویدادهای داخلی و خارجی ایجاد کرده و میکنند. مصداق عینی و به روز آن کمک و ایثارگریهای مردم در حادثه تلخ پلاسکو تا حضور مظلومانه در سنگرهای خط مقاومت فراسوی مرزها است.
مشکل امروز مردم، روحیه اشرافیگری و دنیا طلبی برخی مسئولان و مدیران، بیبرنامگی و روزمرگی میان برخی مسئولان، بیکاری آزاردهنده قشر وسیعی از تحصیلکردگان و البته کارگران کارگاهها و واحدههای تولیدی – صنعتی ، ولنگاری فرهنگی، نفوذ فرهنگی و واردات کالاهای تحقیرکننده دانش فنی و توانمندی علمی جوان دانشمند ایرانی است.
جریانهای سیاسی برای همراهی و نه مصادره مردم با خود باید از نگاه کنونی خود و زایش ائتلاف، جبهه و گروه عبور کرده و به جای فهرست کردن نامها و اسامی بعضا تکراری و آزموده شده، برنامههای تدوینی و قابل اجرا در تمامی عرصهها را به مردم پیشکش کنند. این نیاز امروز جامعه بالنده و مقتدر ایران اسلامی است.
مردم حماسهآفرین ایران اسلامی، رفتار و گفتار جریانهای سیاسی را همچنان به خاطر دارند. خاطراتی تلخ از وعدههایی که از دوران به اصطلاح سازندگی تا دوران تدبیر و امید هیچگاه محقق نشد که اگر جز این بود اکنون آمارها، نمایی و تصویری دیگر از وضعیت موجود را نشان میداد. جریانهای مدعی مردمسالاری از کدام مردم سخن میگویند و سنگ کدام مردم را به سینه میکوبند؟ حال این که یک بار بابت آنچه گفتهاند و انجام ندادهاند، آنچه وعده داده و به فراموشی سپردهاند، عذر تقصیر در پیشگاه این مردم بزرگ تاریخ معاصر، نداشتهاند.
افکارعمومی از رفتارهای برخی مسئولان که برخلاف سیره و مشی امامروحالله (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی بوده است، ناراضی است. از حرکت شتابان ناجوانمردانه برخی عوامل جریانهای پیروز انتخاباتی سالهای اخیر در مسیر اشرافیگری و دنیاطلبی و مسابقه ثروتاندوزی گلایه دارد، خاطرات تلخ و گزندهای نیز از رفتار ناجوانمردانه برخی در معامله ارزشهای انقلاب با بیگانگان، از حرکت گروهی بر مدار «خویشاوندسالاری» و عبور از شعار « شایستهسالاری» و زد و بندهای اقتصادی و سیاسی، به یاد دارند.
سوگمندانه آنکه به رغم این واقعیت موجود، هریک از جریانهای سیاسی – اعم از مدعیان دیروز و مدعیان امروز- خود را همچنان در پرچمداری آرا و اندیشههای مردم خمینی کبیر(ره) محق میدانند و با نقد عتاب آلود جریان رقیب، بر ضرورت همراهی مردم با تفکر خود اصرار میورزند!
محمد کریمی